کتاب گورستان رمانی در ژانر وحشت اثر نیل گیمن

خواندنیکتاب و رمان

- 97/11/30
کتاب گورستان رمانی در ژانر وحشت اثر نیل گیمن

نویسنده کتاب گورستان


ایده‌ اصلی کتاب گورستان در ذهن نیل گیمن در سال 1985 زمانی شکل گرفت که دید پسر دوساله‌اش، مایک، در اطراف گورستان نزدیک خانه‌شان رکاب می‌زند و چقدر راحت به نظر می‌رسد. او به این فکر افتاد که می‌تواند کتابی شبیه به « کتاب جنگل » بنویسد که در یک گورستان رخ می‌دهد. کتاب گورستان سرانجام در سال 2008 در بریتانیا و آمریکا منتشر شد. این کتاب برنده دو جایزه ادبی « مدال کارنگی » از بریتانیا و « مدال نیوبری » از امریکا شده است.

انتشارات کتاب گورستان


کتاب گورستان نیل گیمن، هم از سوی انتشارات پنجره (کتاب‌های پریان) و هم از سوی نشر افق (در سال 1388 ) به چاپ رسیده است

خلاصه کتاب گورستان


کتاب گورستان » در ژانر فانتزی برای کودکان نوشته شده است و داستان کودکی را روایت می‌کند که در گورستانی متروک در میان ارواح بزرگ می‌شود.
قاتل، نیمه‌شب سه نفر از اعضای خانواده را به قتل می‌رساند و به سوی اتاق آخرین قربانی خود، فرزند هجده‌ماهه خانواده می‌رود. اما او در تختخواب خود نیست. کودک نوپا به تازگی راه رفتن آموخته است و نیمه شب در خانه را باز می‌کند، به خیابان قدم می‌گذارد و سر از قبرستانی قدیمی و متروک درمی‌آورد. ارواح گورستان از او در برابر قاتل محافظت می‌کنند. آقا و خانم اونز، زوجی از ارواح گورستان مسئولیت نگهداری از کودک را می‌پذیرند و نام «نوبادی (Nobody)» را بر او می‌گذارند. باد (مخفف نوبادی) در میان آنان بزرگ می‌شود و دانش‌ها و مهارت‌های بسیاری همچون رفتن به خواب دیگران، محو شدن و رد شدن از میان اشیا را از آنان کسب می‌کند.
سال‌ها می‌گذرد اما هنوز خطری در دنیای بیرون از گورستان، باد را تهدید می‌کند. جک، قاتل خانواده باد که موفق به کشتن کوچکترین فرد خانواده نشده بود، هنوز به دنبال اوست.
رمان کتاب گورستان، اثری جادویی، نفسگیر و سرشار از ماجراهایی میخکوب کننده است که مطمئنا مخاطبین در همه ی سنین را جذب خود خواهد کرد.

گزیده ای از رمان کتاب گورستان


دستی در تاریکی خنجری را گرفته بود. خنجر دسته ای از استخوان سیاه صیقلی داشت و تیغه ای بهتر و برنده تر از هر تیغی. اگر به بدن کسی فرو می رفت شخص تا مدتی حس نمی کرد جایی از بدن اش بریده شده است. خنجر هر آنچه را که برای انجام اش به آن خانه آورده شده بود انجام داده و حالا دسته و تیغه اش خیس بود. لای در خیابان هنوز باز بود، و خنجر و مردی که آن را در اختیار داشت از همان جا به داخل خانه آمده بودند و باریکه هایی از مه شبانه پیچ و تاب می خورد و از لای در باز به داخل می خزید.
advertising