رمان هیجان انگیز هیولای هاوکلاین یا وسترن گوتیک از ریچارد براتیگان

خواندنیکتاب و رمان

- 97/10/23
رمان هیجان انگیز هیولای هاوکلاین یا وسترن گوتیک از ریچارد براتیگان

نویسنده رمان هاوکلاین


هیولای هاوکلاین نام کتابی است از ریچارد براتیگان با نام فرعی یک وسترن گوتیک. این رمان هیجان انگیز را براتیگان در سال 1974 و در آستانه 40 سالگی نوشته است.

مترجم رمان هاوکلاین


این کتاب را برای اولین بار سارا خلیلی جهرمی به فارسی برگردانده‌است و نشر افراز آن را به چاپ رسانیده است.

خلاصه رمان هاوکلاین


داستان از تابستان سال 1902 یعنی نخستین سال‌های قرن بیستم در امریکا شروع می‌شود و احتمالا همه کنایه‌ها و تمثیل‌های موجود در آن را هم باید در فرهنگ جامعه امریکای همان سال‌ها جست‌وجو کرد. داستان در سه کتاب و در بخش‌های خیلی کوتاه روایت می‌شود. هیولای هاوکلاین داستان دو دوست به نام‌های گریر و کامرون است که با آدمکشی روزگار خود را می‌گذرانند. داستان مربوط به سالهای اول قرن بیستم می‌شود و ماجراهای آن در غرب وحشی می‌گذرد. دخترکی سرخپوست ملقب به کودک جادوی معروف، این دو را که به درد کار دوشیزه هاوکلاین میخورند، در مکان ناجوری می‌یابد و با دلبری و پیشنهاد دستمزد کلان، به منطقه سنترال کاونتی میبرد به خانه دوشیزه هاوکلاین و خودش هم در قالب خواهر دوقلوی او مسخ می‌شود. آنها اجیر می‌شوند تا مزاحم دایمی خانه یعنی هیولای ساکن در زیر خانه دوشیزه و غارهای یخی را بکشند؛ هیولایی که بر اثر اشتباه علمی پدر پروفسورشان در آزمایشگاه خصوصی‌اش به وجود آمده و خانه را تبدیل به یخدانی کرده و خودش را هم بلعیده. پدری که می‌خواسته با انجام این آزمایش‌ها مساله اساسی فراروی بشریت را حل کند! این هیولا شبحی است که در مواد شیمیایی ایجاد شده و همراه با سایه ناراضی‌اش این قدرت را دارد که خواسته‌اش را بر ذهن و ماده اعمال کند و سرشت حقیقت را تغییر دهد. اما این تنها شروع ماجراهای عجیب این خانه است... بخشی از جذابیت داستان برمی‌گردد به گفت‌وگوهای هجو و احمقانه‌یی که بین شخصیت‌ها ردوبدل می‌شود؛ آدم‌هایی بی‌عار و گاه هم ساده‌لوح که در هر موقعیتی باشند، چند بار دیگر هم کشتن هیولا را به بهانه‌های مختلف مثل خوردن شام و چای و دفن کردن جنازه پیشخدمت خانه به آینده موکول می‌کنند.دو شخصیت مضحک داستان اگرچه همواره آلات و اسباب آدمکشی را با خود حمل می‌کنند، رفتارشان هرگز شباهتی به آدمکش‌های حرفه‌یی ندارد و خیلی وقت‌ها آدم‌هایی احساسی هستند. در نهایت هم نه با اسلحه‌های جورواجور خود، به جنگ هیولا می‌روند و او را از پا در می‌آورند! کشتن این عنصر نامطلوب و دفع نیروهای شر از خانه، اگرچه به نجات پروفسور هاوکلاین و بازگشت او به دنیای زندگان منجر می‌شود، در نهایت به سوختن خانه به شکلی نمادین ختم می‌شود.
advertising