داستان سرودن شعر نی نامه به همراه شعر نی نامه از مثنوی معنوی

خواندنیشعر و ادبیات

- 97/09/15
داستان سرودن شعر نی نامه به همراه شعر نی نامه از مثنوی معنوی

داستان سرودن نی نامه توسط مولانا


هیجده بیت آغازین مثنوی معنوی مولانا را نی‌نامه نامیده‌اند. آن طور که در تذکره‌ها آورده‌اند روزی یکی از مریدان مولانا بنام حسام‌الدین چلبی از او درخواست می‌کند به سبک الهی‌نامه سنایی و یا منطق‌الطیر عطار، کتابی بنویسد تا مریدانش و بلکه دیگران از تعلیمات وی بهره‌مند شوند.
نوشته‌اند هنگامیکه حسام‌الدین این پیشنهاد را به مولانا می‌دهد، مولانا در جواب میگوید که قبلا خودش به این موضوع فکر کرده است و از دستار خود کاغذی را بیرون می‌آورد که همان هیجده بیت آغازین مثنوی معنوی اوست، که بعد‌ها "نی‌نامه" نامیده شد. برخی شارحین مثنوی بر این باورند که نی‌نامه حاوی تمام معانی و مقاصد مندرج در شش دفتر است. به عبارتی همه شش دفتر مثنوی، شرحی است بر این هیجده بیت.

شعر نی نامه از مثنوی معنوی


بشنو از نی چون شکایت می‌کند

از جدایی ها حکایت می‌کند

کز نیستان تا مرا ببریده‌ اند

در نفیرم مرد و زن نالیده‌ اند

سینه خواهم شرحه شرحه از فراق

تا بگویم شرح درد اشتیاق

هر کسی کو دور ماند از اصل خویش

باز جوید روزگار وصل خویش

من به هر جمعیتی نالان شدم

جفت بدحالان و خوش‌حالان شدم

هرکسی از ظن خود شد یار من

از درون من نجست اسرار من

سر من از نالهٔ من دور نیست

لیک چشم و گوش را آن نور نیست

تن ز جان و جان ز تن مستور نیست

لیک کس را دید جان دستور نیست

آتشست این بانگ نای و نیست باد

هر که این آتش ندارد نیست باد

آتش عشقست کاندر نی فتاد

جوشش عشقست کاندر می فتاد

نی حریف هرکه از یاری برید

پرده‌هااش پرده‌های ما درید

همچو نی زهری و تریاقی کی دید

همچو نی دمساز و مشتاقی کی دید

نی حدیث راه پر خون می‌کند

قصه‌های عشق مجنون می‌کند

محرم این هوش جز بیهوش نیست

مر زبان را مشتری جز گوش نیست

در غم ما روزها بیگاه شد

روزها با سوزها همراه شد

روزها گر رفت گو رو باک نیست

تو بمان ای آنک چون تو پاک نیست

هر که جز ماهی ز آبش سیر شد

هرکه بی روزیست روزش دیر شد

در نیابد حال پخته هیچ خام

پس سخن کوتاه باید والسلام
advertising