شعر زیبای هر شکستی قصه ای دارد از مهدی اخوان ثالث
خواندنی › شعر و ادبیات
- 97/12/20
شعر زیبای هر شکستی قصه ای دارد
صورت نقل و خبر دارد. ولی بر تن
تيغ زهر آغشته پوشد، نيشتر پيچد
رشته ی رنج است و جا دارد اگر دردش
بيشتر در زخمهای ريش تر پيچد
و از اينجا باز
پرتويی ديگر به روی شاتقی می تافت
حال و قالش باز ديگر بار
آب وتاب جزم و جد می يافت
" آری، آری ،گفته ام، اينجا
ماجراها گونه گون و رنگ وارنگ است.
راهها بن بست
عرصه ها تنگ است.
هرشكستی قصه ای دارد صدايی نيز
و هميشه سنگهای آسمانها را
با سبوهای زمين جنگ است.
هر شکستی قصه ای دارد صدایی نیز هم
زیر این گنبد صدا ها بیشتر پیچد
این صداها گرچه می گویند
چون کمندی می شود بی رحم و کافر کیش
تا به کیفر بیش تر بر گردن آنکو
بیش تر بی رحم و کافر کیش پیچد.
لیک می بینی به چشم خویش
غالبا بر گردن آن ناتوان تر کو
بیشتر درویش تر پیچد.
گفته ام، آری و می گويم
اين دگر نقل و حكايت نيست.
و بگويم نيز و خواهم گفت
حسب حال است اين، شكايت نيست.
هر حكايت دارد آغازی و انجامی
جز حديث رنج انسان، غربت انسان
آه ! گويی هرگز اين غمگين حكايت را
هر چه ها باشد، نهايت نيست.
