چگونه با آدم کنجکاو برخورد کنیم
سبک زندگی › مهارت اجتماعی
- 98/02/10
همه جا هستند، در افراد فامیل، دوستان، همسایگان، همکاران محل کار و... افرادی که مدام از تمام جزئیات زندگی شما سوال دارند و دل‌شان می‌خواهد باز هم بیشتر و بیشتر بدانند. افراد کنجکاو کوچک‌ترین فرصتی را برای کندوکاو در زندگی شما و دیگران ازدست نمی‌دهند و شاید حتی با سوالاتی مواجه شوید که آن را تجاوز به حریم شخصی خودتان بدانید. شاید بارها کلافه شده‌اید از اینکه باید مدام به سوالات بی‌انتهای این افراد جواب بدهید و بدتر از همه اینکه نمی‌دانید چطور رازهای‌تان را برای خود نگه دارید و به این افراد بفهمانید که دوست ندارید درباره بعضی موضوعات شخصی برای‌شان بگویید. با ما باشید تا بدانید چه کار باید کنید.راه درست را انتخاب کنید، حتی اگر آسان نیست
این افراد اغلب متوجه نیستند که رفتارشان مؤدبانه نیست، اما حتی اگر بدانند هم شما هرگز نباید در مقابل رفتار بدشان سر خم کنید. اینکه می‌خواهید به آنها پاسخ دهید، یا آنها را نادیده بگیرید، یا اصلا بپرسید چرا می‌خواهند بدانند، تصمیم خودتان است. پاسخ‌تان باید با لبخند و لحن آرامی همراه باشد. اگر امکانش هست، برای تلطیف واکنش‌تان، از شوخی هم استفاده کنید، بعد هم موضوع را عوض کنید.
خودتان را آماده کنید
باید پاسخ‌های مناسبی در چنته داشته باشید تا هر وقت احساس کردید توسط یک آدم بسیار کنجکاور مورد بازجویی قرار گرفته‌اید، به او بفهمانید که پرسش‌هایش بی‌ادبی است. برای برخورد با این افراد چندین راه وجود دارد: ارائه‌ی پاسخی که به‌دنبالش هستند، پاسخی طعنه‌آمیز، یا فهماندن اینکه سؤال‌شان را فضولی می‌دانید.
حد و مرزهایی مشخص کنید
برخی پرسش‌های کنجکاوانه بیشتر از بقیه‌ی سؤال‌ها پرسیده می‌شوند. پیش از آنکه روزتان را آغاز کنید، تصمیم بگیرید رفتار خوبی داشته باشید و حواستان باشد که خودتان نسبت به زندگی دیگران کنجکاوی نداشته باشید. اگر این شما هستید که در زندگی‌‌تان فضولی می‌کنند، پاسخ‌هایی آماده کنید که با آرامش کامل به طرف مقابل بفهمانید دارد فضولی می‌کند.
اگر فرزندی دارید، از همان اوایل کودکی به او یاد بدهید که درباره‌ی چه چیزهایی نباید کنجکاوی کند. بیشتر بچه‌ها به‌طور طبیعی زیاد سؤال می‌کند، پس آنها را راهنمایی کنید که گفت‌وگوهای مناسب‌تری داشته باشند.
در این مقاله با پاسخ مناسب به تعدادی از کنجکاوی ها و سؤالات بی مورد آشنا می شوید.
۱. درآمدت چقدره؟
این پرسش درباره‌ی درآمد بسیار رایج است؛ حتی با آنکه پرسیدنش بی‌ادبی و فضولی محسوب می‌شود. در برخورد با چنین سؤال و شخصی که آن را می‌پرسد، چند راه دارید. بسته به اینکه سؤال‌کننده همکارتان است یا کسی که صرفا در تاکسی کنارتان نشسته، پاسخ می‌تواند متفاوت باشد.
ساده‌ترین پاسخ این است که من حقوقم را به‌جز همسرم به فرد دیگری نمی‌گویم. بیشتر آدم‌ها این پاسخ را قبول می‌کنند، اما بعضی‌ها آن‌قدر کنجکاو و فضول هستند که ممکن است فشار بیاورند یا حتی برای رسیدن به پاسخ‌شان به شما توهین هم بکنند. گرفتار این دام نشوید. مدام موضوع را عوض کنید تا طرف مقابل متوجه شود.
روش دیگرتان پاسخ با کنایه است، مثلا «آن‌قدر هست که اجاره و قبض آب و برق را بدهم و کمی هم برای چیزهای دیگر خرج کنم،» یا «آن‌قدری نیست که بتوانم با آن هرکاری که دلم می‌خواهد انجام دهم، تو چطور؟»
۲. خونه ت رو چند خریدی؟
این هم پرسش دیگری درباره‌ی مسائل مادی است که نباید به آن پاسخ داد، اما ازآنجاکه آدم مؤدبی هستید، شاید بتوانید چنین پاسخی بدهید: «به اندازه‌ی ارزش خانه‌های این محله پرداختم. خانه‌ی بسیار راحتی است، از لحظه‌ای که پا درون آن گذاشتم، حس کردم این همان خانه‌ای است که می‌خواستم.» بعد هم سریعا موضوع را عوض کنید تا طرف مقابل بفهمد که بحث درباره‌ی قیمت خانه را تمام کرده‌اید. اگر همچنان اصرار به فهمیدن دارد، می‌تواند درباره‌ی قیمت خانه‌های آن اطراف در اینترنت جست‌وجویی بکند.
۳. هنوز مجردی؟
بسیاری از آقایان و خانم‌ها در اواخر دهه‌ی سوم و اوایل دهه‌ی چهارم زندگی خود، با چنین پرسشی مواجه شده‌اند. این پرسش معمولا توسط یکی از اقوام خیرخواه یا دوست نزدیکی پرسیده می‌شود که دوست دارد شما سروسامان بگیرید. اما مواجه شدن مدام با آن، اعصاب آدم را خُرد می‌کند.
اگر هنوز مجرد هستید، به طرف بگویید هنوز کسی را نیافته‌اید که بتوانید با او کنار بیایید، اما اگر یک وقت او را پیدا کردید، به افرادی که نیاز است بدانند، خبر می‌دهید. مثل برخورد با دیگر کنجکاوی‌ها، موضوع بحث را عوض کنید.
۴. لاغر شدی؟ چاق شدی؟
اگر کسی درباره‌ی تغییرات وزنی شما سؤالی کرد، احتمالا پاسخ معلوم است و شما چند کیلویی اضافه یا کم کرده‌اید. پس وقتی کسی یک‌دفعه چنین اظهارنظر بی‌ربطی را مطرح می‌کند، لبخندی بزنید و بگویید «احساس فوق‌العاده‌ای به خودم دارم، تو چطور؟» این پاسخ باید به طرف بفهماند که سؤالش ارزش یک جواب دقیق را ندارد.
۵. بچه ت کِی به دنیا می آید؟
اگر شما خانم بارداری هستید، احتمالا به کسانی که می‌خواهید بدانند خبر داده‌اید، اما اگر کسی که جز نزدیکان‌تان نیست، از شما این را پرسید، برای پاسخ به چنین پرسش گستاخانه‌ای چند راه‌حل دارید. اما گاهی پیش می‌آید که خانم‌ها به خاطر پوشیدن بعضی لباس‌ها باردار به نظر برسند، درحالی‌که حتی یک گرم وزن هم اضافه نکرده باشند.
می‌توانید بگویید باردار نیستید و با این پاسخ صریح او را شرمنده کنید (البته اگر جزو کسانی باشد که شرمنده می‌شوند)، یا می‌توانید تاریخ چند سال دیگر را بدهید! وقتی طرف سردرگم شد، بگویید «من و همسرم فکر کردیم بهتر است چند سال دیگر بچه‌دار شویم.» و بعد هم اگر نمی‌خواهید چنین سؤالی را دوباره بپرسند، دیگر آن لباس را نپوشید یا از کمربند مناسب آن لباس استفاده کنید.
۶. کِی می خوای بچه دار بشی؟
خیلی از کسانی که تازه ازدواج کرده‌اند با چنین پرسشی مواجه می‌شوند. اگر دوست نزدیک یا یکی از اقوام چنین سؤالی پرسید، می‌توانید پاسخ صادقانه‌ای به او بدهید. اما اگر سؤال‌کننده آدم فضولی است، می‌توانید بگویید «ما هنوز خودمون بچه‌ایم!» لبخند بزنید و موضوع را عوض کنید.
۷. سایر پرسش های کنجکاوانه
آن‌قدر کنجکاوی‌های فراوان و آدم‌های کنجکاو وجود دارند که اگر بخواهید به جواب‌های مناسب فکر کنید، همه‌ی وقت‌تان را می‌گیرند. به‌جای آنکه وقت ارزشمند خود را هدر دهید، چند پاسخ استاندارد در چنته داشته باشید که مناسب موقعیت‌های مختلف باشند.
این ها چند نمونه از چنین پاسخ هایی هستند:
_«چرا این‌قدر کنجکاوی؟»
_«من با خودم قرار گذاشته‌ام در این مورد با کسی صحبت نکنم.»
_مکثی کنید، لبخند بزنید و بگویید: «این چه سؤالی است که می‌پرسی!»
_«من اصلا به این موضوع فکر هم نکرده‌ام. بهتر است درباره‌ی یک چیز دیگر صحبت کنیم.»
_«متوجه هستید که این سوال شما چقدر بی‌ادبانه است؟»
_یک قدم به عقب بردارید تا فضای شخصی بیشتری داشته باشید و بگویید: «این سؤالت را جواب نمی‌دهم.»
