نقاشی کودکان و اهمیت آن در پرورش خلاقیت
سبک زندگی › فرزندان
- 97/09/24کودکان ذاتاً هنرمند هستند و آنچه باعث میشود آنها به مرور از ذات خویش دور شوند، نحوهی تعلیم و تربیت، روش تدریس و آموزش آنها می باشد. دوران کودکی، جزو مهمترین سالها در شکلگیری شخصیت انسان محسوب میشود . اگر در این سالها بتوان هنر را به خوبی به کودک آموزش داد، میتوان انتظار داشت که هنر بتواند در شخصیت کودک تأثیرگذار باشد. نقاشی به دلیل برخورداری از قدرت تصوّر و اندیشهی تجسّم، در ارتقاء مهارتهای حسی و تقویت توانایی ارتباطی برای کودکان از جایگاه ویژهای برخوردار است. کودکان هنر را بیشتر با نقاشی کردن تجربه میکنند و نقش آموزش و پرورشهای دوران کودکی، بسیار با اهمیت و پررنگ است، اگر در این دوران کودک تحت نظر یک مربّی کارآزموده و آگاه به اصول آموزشی هنر قرار گیرد، به او کمک خواهد کرد که آزادانه قوهی تخیل خود را به کار گرفته و با خلق آثار هنری رشد فکری و خلاقیت در او شکوفا گردد.
کودکان به دلایلی همچون لذّتجویی، بیان افکار، احساسات و عواطف درونی و روحی خویش، تخلیهی انرژی، بیان رویاها و خواستهها، طرز نگرش و برقراری ارتباط با محیط پیرامون نقّاشی میکشند و از طریق نقاشی اولین تجربههای خود در هنر را کسب میکنند. استفاده از خطوط و رنگهای مختلف در نقاشی کودکان گویای آرامش، شور، هیجان، غم و شادی، تمنیات، خواستهها و حالات روحی آنهاست. باید توجه داشته باشیم که کودک محیط پیرامون خود را آنگونه که میبیند نقاشی میکند نه آنطور که هست. کودک در نقاشی خود بواسطه عناصر بصری، با صمیمانهترین زبان سخن میگوید و تفکّرات و ذهنیات و آرزوهای خود را در قالب آن متجلّی ساخته و دنیای درونی خود را خالصانه بروز میدهد و به قول اندیشمندی «نقاشی پلی است برای دستیابی به اندیشهی کودک»، بنابراین نقاشی کودکان اگر از لحاظ فرم بیاهمیت جلوه کند، از نظر محتوا نمیتواند بیارزش باشد و پیام عاطفی آن را از زبان خطها و رنگهای بکار برده شده میتوان دریافت نمود.
ابتدا کودک با بازی شروع می کند و سپس به خط خطی کردن می پردازد خط خطی کردن مرحله تکامل یافته تر و خلاق تر همان بازی است . کم کم با رشد او نقاشی اش نیز از مرحله خط خطی خارج شده و پیشرفته تر می گردد. دیگر نقاشی فقط وسیله لذت و بازی نیست بلکه با آن به طور ناخودآگاه مسائل و مشکلاتش را بیان می کند. حتی اگر او شی رنگ دانه ای یا نوک تیزی بیابد با آن روی دیوار نقاشی می کند. این حالت تقریباً غریزی می باشد در واقع نقاشی به عنوان یک ابزار بیانگر تحول کودک وسبب و وسیله تکامل او است.دنیای نقاشی تنها عالمی است که کودکان رفتارهای صادقانه دارند، هرچه دارند در فضای نقاشی خود فاش ساخته و با اطرافیان و اشیاء محیط پیرامون حرف میزنند، از اینرو، این مسئله زمینه را برای مربیان خردمند و آگاه به اصول آموزش مهیا میسازد تا کودکان را بهتر شناخته و آموزشهایشان را متناسب با علایق و تواناییها و نیازهای کودکان استوار سازند.
در نقاشی کودک میبایست با تأکید بر پرورش خلاقیت نقاشی در کودکان و سعی در القاء دید خلّاق که منجر به دریافتهای بهتری برای کودک میباشد، داشت. چرا که دیدن و تقویت بصری کودک، ذهن او را غنی میکند؛ از طرفی نقاشی کودک هم از حیث ترکیب رنگها و هم از حیث مضمون در جهت شکوفایی خلاقیت کودک زیبا و دارای اهمیت به سزائی است. کودک به طور ذاتی هر چه را از اطراف می گیرد به شکل بازی و نقاشی و کارهای عملی باز تولید می کند. مثلاً : یک دختر کوچک ، صحبت های مادرش را که به او گفته است ، برای عروسکش می گوید. خاطرات، ذهنیات، علائق، ترسها و نگرانی هایش را ، که به او منتقل گردیده با نقاشی وبازی بازگو و از خود گذر می دهد و این گونه ذهنش را تخلیه نموده و به اصطلاح فنگ شویی می کند که این عمل تضمین کننده سلامت روان او خواهد بود .