سبک عراقی در شعر فارسی و ویژگی های آن

خواندنیشعر و ادبیات

- 97/08/14
سبک عراقی در شعر فارسی و ویژگی های آنیکی از سبک های مهم ادبیات فارسی، سبک عراقی است که از سده هفتم تا سده نهم هجری طول کشید و اغلب در عراق عجم یعنی اصفهان و دیگر نواحی مرکزی ایران و فارس و کرمان رواج داشت و به همین سبب این سبک در دوران اخیر سبک عراقی نام گرفت. از مهم‌ ترین شاعران این دوره می‌توان به عطار، مولوی، سعدی، امیرخسرو دهلوی، خواجوی کرمانی، جامی و حافظ اشاره کرد. از سده ششم هجری به بعد بر اثر تحولات درونی و بیرونی جامعه ایرانی، سبک قدیمی رو به سستی نهاد و طلیعه سبک نوینی پدیدار گشت. شاعران به جای پرداختن به الفاظ و معانی رسمی و تشریفاتی، به حدیث نفس گراییدند و برای بیان افکار و عواطف خود به غزل و مثنوی و رباعی که آزادتر از قطعه و قصیده بود، روی آورند. هر چند با هجوم مغولان این دگرگونی‌ ها سریع‌ تر شکل گرفت و اقتصاد جامعه درهم‌ شکست، کانون‌ های فرهنگی نابود شد و نگرانی و غفلت و نومیدی شیوع یافت؛ عرفان گسترش پیدا کرد و وسیله‌ای شد برای فرو نشاندن دردها و کسب آرامش؛ شعر صوفیانه و غزل توسعه یافت و ادبیات درون گرا شد. در دوران مربوط به سبک عراقی بر اثر سیاست سلجوقیان، مدارس مختلف دینی تأسیس شد. تفسیر و منطق و حکمت و ادب تازی در این مدارس تدریس می‌ شد. شاعران و ادیبان نیز با آن‌ ها آشنا می‌ شدند.سبک عراقی به لحاظ تاریخی دوره مغولان و ایلخانان و تیموری را در بر می‌گیرد و از قرن هفتم تا قرن نهم ادامه دارد.

ویژگی های سبك عراقی


1. به لحاظ چهارچوب زبان، همان چهارچوب فارسی قدیم، یعنی سبك خراسانی است كه بسیاری از مختصات كهن خود را از دست داده است و در عوض تا حدودی مختصات جدید یافته است و آن مقدار از مختصات سبك خراسانی كه در آن مانده است به لحاظ بسامد با دوره قدیم متفاوت است.
می‌ توان گفت كه زبان از دیدگاه خواننده امروزی مأنوس‌ تر است، لغات فارسی اصیل قدیم كم شده و به جای آن لغات عربی جایگزین شده است. مختصات آوایی كهن از قبیل تشدید مخفف و تخفیف مشدد و تغییر در هیأت كلمات به ضرورت كم می‌ شود. «می» اندك اندك جای «همی» را می‌گیرد؛ «در» به جای «اندر» در حال جایگزین شدن است. استعمال «مر» تقریباً نادر است و همین طور واژه‌های ابدون، ایدر، ابا، ابر و... بسیار كم به كار می‌رود. می‌ توان گفت سبك عراقی مابین زبان كهن خراسانی و زبان جدید سبك هندی به بعد است.
مهم‌ ترین مختصه زبانی سبك عراقی، درهم‌ آمیختگی مختصات كهن و جدید است كه گاهی در یك شعر كوتاه در كنار هم دیده می‌شود. البته توجه سبك‌ شناسان در زبان عراقی باید بر مختصات جدید باشد نه مختصات سبك خراسانی كه تغییر بسامد در این سبك هم مرسوم است؛ مثلاً در این دوره «یكی» به معنای كسی بكار رفته است:
یكی بر سر شاخ و بن می‌برید خداوند بستان نگه كرد و دید
2. از نظر فكری؛ اگر شعری عاشقانه باشد دیگر مقام معشوق پست نیست بلكه چنان والاست كه قابل اشتباه با معبود است و اگر عرفانی باشد، عرفانی است كه دیگر از شرع و پند و اندرز و اخلاق (كه در قرن ششم مرسوم بود) دور شده است و حتی مسائلی به آن افزوده شده كه در عبارت مشایخ قدیم سابقه نداشته است. مسائل مهم عرفانی مطرح در شعر این دوره عبارت است از: وحدت وجود، تفوق عشق بر عقل، استناد به حدیث قدسی كنت كنزاً، مسأله تجلی و ظهور، ستایش شراب و بی خودی و بی خردی.
اما، در كنار همه این‌ها حمله به زاهد و صوفی هم مرسوم است. بدین ترتیب ادبیات این دوره برخلاف ادبیات سبك خراسانی ادبیاتی است درون گرا، عشق گرا، محزون و غیر رئالیستی كه بیش از آن كه به آفاق نظر داشته باشد به انفس نظر دارد.
3. از نظر ادبی: قالب مسلط در این دوره غزل است كه اندك اندك به لحاظ تعداد ابیات و تخلص، وصفی ثابت می‌ یابد. تخلص در شعر قبل از مغول، وضع ثابتی نداشت و حتی سعدی گاهی در بیت ما قبل آخر تخلص كرده است. توجه به بیان و بدیع زیاد می‌ شود و شاعران به هنرهای گوناگونی كه هرگز در شعر سبك خراسانی وجود نداشت دست می‌ یابند
advertising