آرزوهای بزرگ رمانی زیبا از چالز دیکنز
خواندنی › کتاب و رمان
- 97/08/17پیپ هفت ساله، زندگی محقر و فروتنانه ای را در کلبهای روستایی، با خواهری بدخلق و سختگیر و شوهر خواهرش «جو گارجری» آهنگری پرتوان، مهربان و نرمخو می گذراند. او که روزی برای سر زدن به قبر مادر و پدرش به گورستان می رود، به طور اتفاقی با یک زندانی فراری محکوم به اعمال شاقه به نام «آبل مگویچ» روبرو می شود. آن زندانی، داستانی ترسناک برای پیپ سر و هم میکند تا کودک نانی برای رفع گرسنگی و سوهانی برای رهایی او از غل و زنجیری که به دست و پایش بسته شده است، بیاورد پیپ هم از روی ناچاری و هم از دل رحمی او را یاری می کند.
مدت زمانی از آن ماجرا می گذرد و پیپ کوچک، توسط زنی میانسال و ثروتمند موسوم به «میس هاویشام» (یکی از استادانه ترین شخصیت های خلق شده توسط دیکنز) اجیر می شود تا گه گاه برای همنشینی و سرگرم نمودنش پیش او بیاید. هاویشام که در گذشته ای دور و به هنگام عروسی، معشوقش او را بیرحمانه ترک گفته، از آن زمان، به زنی دلسرد و انتقام جو بدل گشته است. او «استلا»، دخترکی زیبا، اما گستاخ و مغرور را به فرزندی پذیرفته است تا به او بیاموزد که چگونه مردان را به بازی گرفته و بدینسان انتقام خویش را توسط او از مردان بستاند. پیپ کوچک در آن خانه به استلا دل می بندد و تحت تأثیر توهین ها و آزارهای دخترک، نخستین آرزوهایش مبنی بر ترک زندگی محقر و روستایی و زیستن چون نجیبزادگان، در او نقش میبندد...