رمان سیاسی چشم هایش اثر بزرگ علوی

خواندنیکتاب و رمان

- 97/08/12
رمان سیاسی چشم هایش اثر بزرگ علویچشم هایش نام رمانی زیبا از بزرگ علوی است. بزرگ علوی در این رمان روش استعلام و استشهاد را به کار برده، بدین ‌گونه که قطعات پراکنده یک ماجرا را کنار هم گذاشته و از آن طرحی کلی آفریده است که برحدس و گمان تکیه دارد این شیوه بیشتر در ادبیات پلیسی معمول است. برخی معتقدند این رمان و شخصیت استاد ماکان، با الهام از زندگانی کمال‌الملک نگاشته شده‌ است و گروهی دیگر آن را شرح حالی از زندگی تقی ارانی می ‌دانند. از همان سطر آغازین رمان نویسنده سعی دارد ما را با فضای سیاسی زمان خود آشنا سازد و به خواننده بفهماند که با رمانی با زمینه های سیاسی طرف است ولی به نظر نمی رسد کاملا سیاسی باشد نکته دیگر نحوه روایت کتاب است. کتاب از ابتدا توسط مردی ناظم نقل می شود و در ادامه ناظم شروع به نقل از زبان زن ناشناسی می نماید که در حقیقت به طور هنرمندانه ای راوی انتقال پیدا می کند و احساساتی که توسط این زن بیان می شود بسیار لطیف و دقیق است و از جانب نویسنده ای مرد اینگونه توصیفات جالب و قابل تحسین می باشد. این رمان از آثار معدود فارسی است که در مرکز آن یک زن با تمام عواطف و ارتعاشات روانی و ذهنی قرار گرفته است.

خلاصه ای از رمان چشم هایش:


استاد ماکان نقاش بزرگ که یک مبارز سیاسی علیه دیکتاتوری رضا شاه است در تبعید درمی‌ گذرد. یکی از آثار باقی‌ مانده از او، پرده ‌ای است به‌نام «چشم هایش»، چشم‌های زنی که گویا رازی را در خود پنهان کرده‌است. راوی داستان که ناظم مدرسه و نمایشگاه آثار استاد ماکان است، سخت کنجکاو است راز این چشم‌ها را دریابد. بنا بر این سعی می‌کند زن در تصویر را بیابد و از ارتباط او با استاد ماکان بپرسد. پس از سال‌ها ناظم زن مورد نظر را می‌یابد و در خانه او با هم گفتگو می ‌کنند. زن به او می ‌گوید که او دختری از خاندانی ثروتمند بوده ‌است و به خاطر زیبایی ‌اش توجه مردان بسیاری را جلب خود می‌ کرده اما آن‌ها برای او سرگرمی ‌ای بیش نبودند و تنها استاد ماکان بود که توجهی به زیبایی و جاذبه‌ اش نداشته‌ است. زن برای جلب توجه استاد با تشکیلات مخفی سیاسی زیر نظر استاد همکاری می‌ کند اما استاد نه فداکاری او را جدی می‌ گیرد و نه احساسات و عشق او را درمی ‌یابد. در آخر استاد توسط پلیس دستگیر می ‌شود و زن به درخواست ازدواج رئیس شهربانی که از خواستگاران قدیمی او بوده ‌است به شرط نجات استاد از مرگ پاسخ مثبت می ‌دهد. استاد به تبعید می ‌رود و هرگز از فداکاری زن آگاه نمی ‌شود. در تبعید پرده چشم هایش را می ‌کشد، چشم‌هایی که زنی مرموز اما هوس ‌باز و خطرناک را نمایان می ‌کند.
advertising