رمان باب اسرار نوشته احمد امید

خواندنیکتاب و رمان

- 98/03/31
رمان باب اسرار نوشته احمد امید

نویسنده رمان باب اسرار


احمد امید از تواناترین نویسندگان ترکیه است که آثارش به بیست زبان ترجمه شده است. باب اسرار از محبوب‌ترین آثار این نویسنده است و تنها در ترکیه یک میلیون نسخه از آن به فروش رسیده است. نسخه اصلی این کتاب در سال ۲۰۰۸ چاپ شده و نشر ققنوس در سال ۲۰۱۸ امتیاز نشر آن را از ناشرش، انتشارات کالِم در ترکیه خریداری کرد.

مترجم و انتشارات رمان باب اسرار


این کتاب با ترجمه خوب و روان ارسلان فصیحی ، توسط انتشارات ققنوس به چاپ رسیده است.

خلاصه و درونمایه رمان باب اسرار


کتاب پیش رو درباره دیدار و ارتباط عارفانه مولانا و شمس تبریزی است؛ همچنین روایتی که در آن شمس تبریزی به دست حسودان و تنگ‌نظران کشته می‌شود؛ جنایتی که ۷۰۰ سال از آن می‌گذرد. دختر جوانی از شهر لندن به سمت شهر قونیه می‌رود و در طول مسیر شبحی را به‌طور مداوم می‌بیند که این مشاهده شک و تردیدی بین واقعیت و خیال به وجود می‌آورد. شبح مورد نظر، شمس تبریزی است. در ادامه داستان، ذات شمس تبریزی در کالبد دختر جوان حلول می‌کند و...

داستان «باب اسرار» در دو بستر زمانی حال و گذشته جریان دارد و شمس تبریزی به این وسیله در دو زمان مختلف حضور پیدا می‌کند. باب اسرار رمانی است معمایی و عرفانی که همین پیوند دیرینه و در عین حال نو معما و عرفان آن را چنان جذاب کرده که از همان نخستین صفحات مخاطب را با خود همراه می‌کند. زبان و زمان از مهمترین نقاط قوت و جذابیت کتاب‌اند: از یک سو مولانا و شمس تبریزی در ترجمه فارسی این کتاب فرصت یافته اند که اندیشه هایشان را به زبان خودشان بیان کنند، همان زبان غنی و قوی قرن هفتم که برای ما فارسی زبانان با عرفان و حکمت و زیبایی گره خورده است. از سوی دیگر، حضور شمس تبریزی در قرن حاضر و دنیای مدرن، که با زبان زمانه خودش حرف می‌زند و به سیاق زمانه خودش لباس پوشیده و رفتار میکند، موقعیت‌هایی خوش و خیال‌انگیز خلق کرده است که بر جذابیت داستان، که در لایه‌ای دیگر ماجرایی کاملاً پلیسی و امروزی را روایت می‌کند، افزوده است.

گزیده ای از رمان باب اسرار


می‌گفت: «ذات آب پاکه… ذات انسان هم پاکه. مهم اینه که بتونیم، با وجود این همه بدی و ظلم و حرص و آز، ذات خودمون رو حفظ کنیم. البته، سخت‌ترین کار دنیاست. زندگی روزمره روی چرخِ بی‌رحمی می‌گرده. زندگی، برای این‌که ما رو از ذاتِ بی‌گناهمون دور بکنه، روابطی پیشِ رومون قرار می‌ده یکی از یکی پرزرق و برق‌تر: روابطی که با دروغ و تقلب و خودخواهی جلا خورده. اسباب‌بازی‌های پرزرق و برقی برای باز کردنِ اشتهای نفسمون، برای به بردگی کشوندن روحمون، برای این‌که عقلمون تابع جسممون بشه. حضرت مولانا برای مقابله با این‌هاست که به‌مون هشدار می‌ده. و اون‌هایی رو ستایش می‌کنه که زلال می‌مونن، آلوده نمی‌شن، یخ نمی‌زنن.
advertising