رمان اتحادیه ابلهان نوشته جان کندی تولی

خواندنیکتاب و رمان

- 98/03/11
رمان اتحادیه ابلهان نوشته جان کندی تولی

نویسنده رمان اتحادیه ابلهان


اتحادیه ابلهان (A Confederacy of Dunces) رمانی از جان کندی تول نویسنده آمریکایی است. وی رمان‌نویس، سرباز و پروفسور آمریکایی و برنده جایزه پولیتزر برای داستان در سال ۱۹۸۱ میباشد. جان کندی تول رمان اتحادیه ابلهان را در سی سالگی نوشت و بعد از اینکه هیچ ناشری زیر بار چاپ آن نرفت به زندگی خود پایان داد. بعد از مرگ او با تلاش‌های مادرش کتاب از سوی دانشگاه لوئیزیانا منتشر شد و بلافاصله مورد تحسین منتقدان قرار گرفت. این کتاب تنها کتابی ا‌ست که بعد از مرگ نویسنده‌اش جایزه‌ی پولیتزر گرفته است، کندی تول تنها ۳۲ سال زندگی کرد.

مترجم و انتشارات رمان اتحادیه ابلهان


این رمان به ترجمه پیمان خاکسار و توسط انتشارات چشمه به چاپ رسیده است.

خلاصه و درونمایه رمان اتحادیه ابلهان


رمانی شگفت انگیز از تضاد ابلهانه‌ی جامعه‌ی آمریکایی با یک شخصیت چاق و بی‌کار و بسیار درس‌خوانده به نامِ ایگنیشس که آرمان‌گراست و با مادرِ فقیرش زندگی می‌کند. رمان به‌شدت آگاهانه نوشته شده و نویسنده‌اش از معنای دانایی برای هجوِ دنیای پیرامون استفاده کرده است. قهرمانِ او ترکیبی است از چیزهایی ناخوشایند و هوشی استثنایی که انگار نمی‌تواند در زمان و مکانی که برای‌اش مقدر شده زندگی کند. ظواهری که پیرامون‌اش هستند او را به ستوه آورده و از سویی دیگر تلاش دارد تا این دنیا را هرچه بیشتر خراب و مسخره کند.
کتاب، داستان زندگی پسری بسیار چاق و تنبل با کلاه سبزرنگ و چشمانی زرد و آبی، به اسم ایگنیشس جی.رایلی است که همراه با مادر خود در نیواورلینز زندگی می کند. ایگنیشس فوق لیسانس فلسفه قرون وسطی و روحیه‌ای آرمانگرایانه دارد، گویی او اصلا به این زمانه تعلق نداشته و تمام زندگی اش فلسفه بافی است و انزجار از جامعه آمریکا. او بسیار منفعل است و کاری به جز خوردن و خوابیدن و نوشتن اراجیفی که تصور می کند دنیا را تغییر می دهد، ندارد.
پسرکی چاق و عجیب که از همان ابتدای داستان متوجه عجیب بودن رفتارش می شوید و احتمالا بسیار از دستش حرص می خورید اما هرچه جلوتر می رود با خلقیات و روحیات او بیشتر آشنا می شوید و حتی شاید در پایان عاشق او شدید!
داستان کتاب از زبان ایگنیشس بیان می شود که با مادر خود به کافه ها و خیابان های شهر سر می زنند و حوادثی می آفرینند و با شخصیت های متفاوت ارتباط برقرار می کنند. شخصیت هایی که دیدارشان موقتی نیست و در جای جای کتاب حضور دارند و بر ادعای ایگنیشس که جهان امروز را سیرک متحکری می بیند، صحّه می گذارند.
سرهنگ مانکوزو یک مأمور مخفی دست و پا چلفتی که برای تنبیه به مستراح ایستگاه اتوبوس تبعید شده، سانتا دوست خانم رایلی، پیرمرد عاشق‌پیشه‌ای که فکر می‌کند همه پلیس‌ها کمونیستند، رئیس بی‌انگیزه کارخانه در حال ورشکستگی تولید شلوار، زنی که به سبک بیمارگونه و مسخره‌ای نظریات نوین روان‌شناسی را بلغور می‌کند، این‌ها و شخصیت‌های دیگری از این قبیل، در ماجراهایی موازی قرار می‌گیرند و در نهایت مانند تکه‌هایی از یک پازل به هم می‌پیوندند تا اتحادیه‌ای از ابلهان را در جامعه‌ای که نمونه عصر حاضر است، تشکیل دهند.
در این مسیر تنها کسی که به یاری ایگنیشس می شتابد میرنا دوست و هم کلاسی دانشگاهش است که تا حدودی با او هم عقیده است و نامه نگاری آن دو در خلال داستان از جذابیت ویژه­ای برخوردار است. در انتها نیز این دختر در پی نجات ایگنیشس برمی آید.

گزیده های از رمان اتحادیه ابلهان


اگر یک بسازبفروش در حومه‌ی شهر بودم دست‌کم یک زنجیر به دیوارهای آجری زرد خانه‌های ویلایی دوبلکس نصب می‌کردم. وقتی که ساکنان حومه از تلویزیون و پینگ‌پنگ و کارهای دیگری که در خانه‌های کوچکشان می‌کنند خسته بشوند همدیگر را تا مدتی زنجیر خواهند کرد. همه عاشق این کار خواهند شد. زن‌ها می‌گویند «شوهرم دیشب منو به زنجیر کشید. عالی بود. شوهرت اخیراً این کار رو با تو‌ کرده؟» و بچه‌ها با اشتیاق دوان‌دوان از مدرسه به خانه می‌آیند تا مادر زنجیرشان کند. به کودکان کمک خواهد شد تا تخیلاتی را که تلویزیون از ایشان گرفته دوباره به دست بیاورند و ضمناً از میزان بزهکاری اطفال هم کاسته خواهد شد. وقتی پدر از سرِ کار به خانه باز می‌گردد تمام خانواده دست‌و‌پایش را می‌گیرند و به این دلیل که آن‌قدر احمق است که صبح تا شب برای تهیه‌ی مخارجشان کار کرده او را به زنجیر می‌کشند. بستگان پیرِ دردسرساز در گاراژ زنجیر می‌شوند. دستانشان فقط ماهی یک‌بار باز می‌شود، آن‌هم برای امضای چک بیمه‌ی بازنشستگی. دست‌بند و زنجیر زندگی بهتری برای ما به ارمغان می‌آورند. باید در نوشته‌هایم به این بحث بپردازم.
advertising