رمان نان و شراب اثر اینیاتسیو سیلونه

خواندنیکتاب و رمان

- 98/01/27
رمان نان و شراب اثر اینیاتسیو سیلونه

نویسنده رمان نان و شراب


رمان نان و شراب اثر اینیاتسیو سیلونه، نویسندهٔ ایتالیایی است. این رمان زمانی نوشته شد که سیلونه در تبعید دولت بنیتو موسولینی به سر می‌برد. کتاب اولین بار در سال 1936 و به زبان آلمانی چاپ و در سوئیس منتشر شد و در همان سال ترجمهٔ انگلیسی آن در لندن نیز منتشر گردید.

مترجم و انتشارات رمان نان و شراب


ترجمه کتاب را محمد قاضی انجام داده و انتشارات امیرکبیر آن را به چاپ رسانیده

خلاصه رمان نان و شراب


در ابتدای کتاب اینچنین آمده است: نان و شراب داستان ایثار است. داستان تکرار آن فدیه آسمانی است که عیسی مسیح بود. داستان بدین شکل شروع می شود که “دن بنه دتو” که قبلا کشیش بوده و به تدریس می پرداخته است از طرف پاپ اعظم از کار برکنار شده و اکنون به همراه خواهرش در آبادی روکادی مارسی زندگی می کند. در جشن تولد هفتاد و پنج سالگی اش، شاگردان قدیمی اش قرار است به دیدنش بیایند. شاگردانی که در زمان تحصیل آرمان های بزرگی داشتند اما در دنیای واقعی بر اساس آرمان هایشان نتوانستند زندگی کنند. تنها پیترو سپینا (قهرمان داستان) در برابر وضع موجود در کشورش سر خم نکرده و تبدیل به یک انقلابی البته خانه به دوش شده است.
داستان در زمان موسولینی اتفاق می افتد که در این دوران کلیسا طرفدار حکومت هست و نه ملت. توده های مردم تحت تأثیر خرافات و تعصبات مذهبی هستند. پیترو سپینا که می خواهد کشیش بشود حالا یک فرد سوسیالیست شده که در صدد راه اندازی انقلابی بر علیه فاشیسم هست. او به ایتالیا بر می گردد و در کسوت یک کشیش و با تغییر نام سعی می کند زمینه های انقلاب را فراهم کند، اما …
داستان نان و شراب به صورت سوم شخص روایت می شود. شخصیت پردازی های نویسنده کتاب (سیلونه) خواننده را خیلی تحت تأثیر قرار می دهد. خودم به شخصه خیلی تحت تاثیر قرار گرفتم بطوری که تا زمانیکه کتاب را تمام نکردم آنرا نبستم. در هنگام مطالعه نان و شراب، به شکلی عجیب جذب داستان شدم و با شور و اشتیاق فراوانی که تاکنون هنگام مطالعه یک کتاب تجربه نکرده بودم، همراه اتفاقاتی که برای شخصیت های داستان می افتاد گام به گام پیش رفتم و در این مسیر هیجان، عشق، دلتنگی، تنهایی و … را تجربه کردم.
این داستان گویای مذهب است اما در پنهانی ترین نقطه درون سوسیالیسم و در زیر پوشش ضدمذهب، قهرمان داستان به نوعی، مسیحی، دیگر است. همچنین تحلیلی است ژرف بر سیاست و زندگی توده ها، در ایتالیای زمان وقوع این داستان و نیز تحلیل سه عنصر: سوسیالیسم، فاشیسم و کلیسا که هرکدام از آنها به تنهایی خصایص آن دو دیگر را داراست و هر یک می تواند نمادی از تمامیت خواهی دو جزء دیگر باشد.سپینا قهرمان داستان، نماینده تفکر سوسیالیزمی است که بر علیه فاشیسم می جنگد، فاشیسمی که در بطن خود فناتیزم و ارتجاع سیاه مسیحیت و کلیسا را پنهان کرده است. و کتاب به شرح تضادهای موجود در این سه عنصر لجام گسیخته می پردازد که ایتالیا را به مثابه پیکری، پاره پاره می کنند.
نان و شراب رمان تلخی است که نویسنده برای نشان دادن برخی واقعیت‌های آن از طنز استفاده کرده است اما در همین رمان تلخ که زندگی مردم ایتالیا را منعکس می‌کند، وجود شخصیت‌های قوی مانند دن بنه‌دتو، پیترو سپینا، کریستینا، بیان کینا و… امیدبخش است.

گزیده ای از رمان نان و شراب


مومن هیچ‌گاه تنها نیست، برعکس کافر همیشه تنها است ولو روز خود را از بام تا شام در پر جنجال‌ترین کوی‌ها بگذراند. جانی که خدا را درک نکند تنها است، به مثابه برگ جدا شده از درخت است، برگی تنها که به زمین می‌افتد و خشک می‌شود و می‌پوسد. برعکس، جان به خدا بسته چون برگی است به درخت و به وسیله شیره حیاتی که او را تغذیه می‌کند به شاخه و تنه و ریشه و تمام زمین مربوط است.
advertising