رمان عاشقانه نامه گمشده از جیلین کانتور
خواندنی › کتاب و رمان
- 98/01/02نویسنده رمان نامه گمشده
رمان عاشقانه «نامه گمشده» اثر جیلین کانتور می باشد. برخورد گذشته و حال در آخرین رمان پرشور و خلاقانهی جیلین کانتور جلوه زیبایی به خود گرفته است.جیلین کانتور نویسنده جوان آمریکایی، این رمان را در سال 2017 منتشر کرده و پیش از آن آثاری چون «جستجوی آسمان»، «خواهران سپتامبر»، «زندگی شیشه» و «شمارش ساعتها» را در کارنامه دارد. «خواهران سپتامبر» و «زندگی شیشه» دو کتابی هستند که او برای جوانان نوشته است.
نویسنده و انتشارات رمان نامه گمشده
این رمان با ترجمه آفاق زرگریان توسط انتشارات کتابسرای تندیس منتشر و راهی بازار نشر شده است.
خلاصه و درونمایه رمان نامه گمشده
کتاب نامه گمشده روایت عشقى است که پنجاه سال میان یک پاکت دربسته سر به مهر ماند و با فروپاشى دیوار برلین از نو پا گرفت. عشقِ النا و کریستف در بحبوحه اشغالِ وین به دست نازىها، عشقى به سانِ گل سپیدگوهر که ارزش فداکارى، تحمل دشوارى و دورى را داشت.
سپیدگوهر گلى است که در آلپ مىروید و گفته مىشود در جایى با برف دائمى رشد مىکند؛ یعنى زیر برف. فقط جسورترین بزچرانهاى اهل آلپ و شکارچىها خطر مىکنند و این گیاه کوچک پرطاقت را از خاک طبیعىاش جدا مىکنند. داشتن یک سپیدگوهر نشانه شجاعتى عجیب است.
روایت کتاب در دو اپیزود به صورت موازى پیش مىرود. اپیزود اول در وین که مهد شکوفایى هنر است و همزمان با یورشِ بى امانِ نازىها به این شهر زیبا اتفاق مىافتد. فردریک فابر، هنرمند معروف که گراورساز تمبرهاى اتریش است به تازگى کریستف را به شاگردى پذیرفته است. کریستف که تمامِ عمرِ نوزده ساله خود را در پرورشگاه گذرانده، به فردریک به سانِ پدر مىنگرد و مفهوم خانه و خانواده را در کنارِ اعضاى خانواده فابر درک مىکند.از سویى کریستف در قلبش عشقى به دختر بزرگ خانواده، النا، احساس مىکند. عشقى که تا مدتها در دلش پنهان مىماند و آنگاه که سر بر مىآورد، در میان برفها زیر پوتینهاى سربازان نازى سرنوشتى غریب به خود مىگیرد.
اپیزود دوم حدود پنجاه سال بعد را به تصویر مىکشد. کیتى، زنى تنهاست که مشکلات زندگى بر سرش آوار شده؛ از طرفى پدرش به آلزایمر مبتلا گشته و نیازمند مراقب تمام وقت است. از سوى دیگر همسرش دنیل بخاطر این شرایط او را طرد کرده و درخواست طلاق داده است. کیتى در مشکلات دست و پا مى زند اما نمىداند در آن سوىِ این گرهِ به ظاهر کور، راهى درخشان براى تغییراتى شگفت در زندگیش رخ خواهد نمود. یکى از نشانههاى این تغییر، کشف راز تمبرى است که بر روى نامهاى به نشانى دوشیزه فابر یافته است. حال باید دید چگونه این دو اپیزود در هم گره مىخورد؟ نقطه تلاقىِ سرنوشتِ دوشیزه فابر و کیتى کجاست؟
گزیده ای از رمان نامه گمشده
نگاهم بین دو نقشه مدام این ور و آن ور کشیده مىشود، تفاوتها را با هم مقایسه مىکنم. روستاهاى کوچک دیگر هم ناپدید شده بودند. حالا که این طور با دقت به هر دو نقشه درست در کنار هم نگاه مىکنم، انگار آثار ترس و وحشت این کشورها و اطراف آنها در دوران جنگ جهانى دوم برایم ملموس مىشود. این احساس طورى روى من اثر مىکند که هرگز پیش از این حتى قدرت فکر کردن به آن را نداشتم. نقطههاى روى نقشه نشان دهندهى خانهها، کسب و کارها و مردم بود. همه از روى نقشه محو شده بودند. درست به اندازهى یک بشکن زدن.