رمان خاطرات خانه اموات یکی از بزرگترین آثار فئودور داستایوفسکی
خواندنی › کتاب و رمان
- 97/11/10
نویسنده رمان خاطرات خانه اموات
خاطرات خانه اموات نوشته فئودور داستایوسکی ،یکی از یکى از آثار بزرگ این نویسنده برجسته روس و در واقع ثمره دوره چهار سالهاش در زندان اومسک واقع در سیبری است. حتی برخى آن را شاهکار او مىدانند.داستایوسکى تراژدى حیات بشر را در این کتاب به خوبی نقاشى کرده است. درباره شدت اثرى که مطالعه این کتاب در خواننده برجاى مىگذارد ذکر همین یک موضوع بس که موقعى که امپراطور نیکلا یعنى همان جلادى که مؤسس خانه اموات بود آن را خواند به گریه افتاد!
مترجم و انتشارات رمان خاطرات خانه اموات
این رمان را مترجمان بسیاری ترجمه کرده اند از آن جمله می توان به ترجمه مهرداد مهرین اشاره کرد و انتشارات نگاه آن را به چاپ رسانیده.
خلاصه و درونمایه رمان خاطرات خانه اموات
داستایوفسکى در «خاطرات خانه اموات» یک قسمت از ماجراى محبوسیت خودش را در زندان سیبرى شرح مىدهد. ولى در ضمن زندانیان دیگر را معرفى کرده سرگذشت غمانگیز آنها را به طرزى بدیع حکایت و به موشکافى در طبیعت آنها مىپردازد و پرده از بسى از اسرار درونى انسان برمىدارد. خاطرات خانه مردگان توصیف اوضاع و احوال زندانیانی است که زندگی متفاوتی را سپری میکنند. خواننده در این کتاب از کارهایی که زندانیان انجام میدهند، از بازیها و سرگرمیها، از وضعیت خواب، سلامتی و بیماری، زنجیرهایی که به پای آنها بسته شده، دعواهای کلامی، شلاق خوردن محکومان و بسیاری از موارد دیگر آگاه میشود. رمان خاطرات خانه مردگان از زبان الکساندر بتروویچ که در اصل یک نجیبزاده روسی است روایت میشود. داستایفسکی از زبان او علاوه بر شرح اندیشهها و روحیات خود، سرگذشت دیگر محکومان را نیز بیان میکند. «الکساندر بتروویچ» در اصل یک نجیبزاده روسی بود. او بر اثر حسادت، همسرش را کشت و فورا خود را به پلیس معرفی کرد. پلیس او را به ده سال حبس با اعمال شاقه محکوم کرد و پس از پایان این مدت او به اقامتگاه محکومین واقع در شهر «ک» فرستاده شد تا عمر خود را در آنجا به پایان آورد. یعنی او به یک کولونی محکومین، که کمی دورتر از شهر واقع شده بود، تعلق داشت، اما میتوانست در شهر «ک» به سر برد. او در این شهر با تدریس زبان فرانسه و… لقمهنانی به دست میآورد. البته تدریس برای محکومین در شهرهای سیبری امری بعید، نبود زیرا کسی غیر از آنها از زبان فرانسه و رشتههای مختلف تعلیم و تربیت اطلاعی نداشت.
گزیده ای از رمان خاطرات خانه اموات
روش من عبارت از آن بود که تا سرحد امکان سادهتر رفتار کنم، مستقل باشم، هیچ گونه کوششی برای نزدیک شدن به آنان نکنم و در عین حال، اگر مایل باشند به سویم بیایند، آنان را از خود نرانم، از تهدید و کینتوزی آنان نهراسم و چنان رفتار کنم که گویی به آنان کوچکترین سوءظنی ندارم، بعضی مواقع به آنان نزدیک نشوم و در بعضی اخلاق و عادات آنان شرکت نجویم؛ خلاصه من دنبال دوستی و رفاقت آنان نروم.