حمله تند کمال تبریزی کارگردان سینما و تلویزیون به نیما حسنی نسب
مجله › سلبریتی ها
- 97/11/01
کمال تبریزی در واکنش به اظهار نظرهایی که در برنامه «میزانسن» درباره تازهترین ساخته او «مارموز»، مطرح شده بود، در اینستاگرام نوشت: «دیشب به دعوت یک همکار قدیمی که البته از دشمنان خانه در دوران شمقدری بود به گمان اینکه توبه کرده در برنامه میزانسن شرکت کردم و در ادامه دو منتقد نام آشنا در نقدی کهنه و عقب افتاده بر مارموز، مدام مرا به تکرار لیلی و مارمولک تشویق میکردند دو نفری که با همراهی مجری، بدون درک تفاوت ها و ویژگی مارموز، شبیه دو کوه منجمد و متوقف شده بودند! اما از همه جالبتر اینکه با وجود حضور من در برنامه تصمیم گرفتند همچون سیروس که نگران رویارویی نیامد در غیاب کارگردان، تیغ از نیام بر کشند و حرمله وار، مارموز بی پناه را ناجوانمردانه سر از تن جدا کنند ! و سخن آخر ... نسلهای آتی ما را زیر نظر دارند نقد سفارشی و باسمهای و خوشایند سیمای میلی به همه جهان نمی ارزد چه رسد به حق الزحمهای ناچیز از سوی سازمان! .....عزت زیاد»
نیما حسنی نسب، منتقد سینما در برنامه شب گذشته میزانسن به انتقاد از فیلم سینمایی «مارموز»، جدیدترین ساخته سینمایی کمال تبریزی پرداخت.
این انتقادات باعث شد تا تبریزی با انتشار پستی در اینستاگرام به مباحث مطرح شده در برنامه واکنش نشان دهد. او تاکید کرد که در این برنامه، سر فیلم «مارموز» را حرملهوار بریدند.
حسنی نسب نیز یادداشتی را در پاسخ به سخنان تبریزی منتشر کرد که به شرح زیر است: «آقای کمال تبریزی، حدس می زدم حمله های من به پروژه مشکوک «ما همه با هم هستیم» و نقدهای تند و تیزم به جریان تولیداتِ مشکوک و نابودگرِ این روزها که شما از سردسته هایش هستید بیپاسخ نمیماند، ولی گودرز را چرا به شقایق ربط دادید؟ خطای شما در ساخت فیلم بد و متحجر و کوچه علی چپ زنِ «مارموز» به کنار، نقش کلیدیتان در تولید یکی از مخرب ترین تولیدات سینمایی این سالها و اختلال در نظام تولید با پرداخت دستمزدهای نجومی از منابع نامعلوم، بهزودی آشکارتر خواهد شد و تشتها آماده سقوط از بام هاست. شرم باد که تاریخ سینمای ما را در غیبتِ ساختههای بیضاییها و تقواییها و عیاریها، با ویرانههای شماها مقطع بندی خواهند کرد.
افسوسم اما از این است که چرا در نقد مراعات کردم و در نقد کارگردانِ مارمولک و مارموز نگفتم از طنز تلخِ روزگار همین بس که یکی از دست اندرکاران و فعالانِ تسخیر سفارت آمریکا، امروز راجع به تندروها و عمله و اکره قدرت فیلم ساخته، همانطور که سالها پیش کاراکتر ترسوی دنبالِ وام را بسیجیِ مخلص جلوه دادید و چند سال بعدش هم یک دزد و مال مردم خور را لباس دیانت پوشاندید. میخواستم بگویم این که در بیست و چند فیلمِ جناحی و رانتی شما در این سه دهه، تنها فیلمهایی موفق و ماندگار شدند که صادقانه حدیث نفس بود و به جزییات رفتاری و درونیات آن آدمها اِشراف داشتید (کاراکتر شریفینیا در شیدا هم هست البته). حالا اما در مارموز قصد کردید راهنمای چپ بزنید و به راست بپیچید و دیدید که نمیشود. شما نمیتوانید، چون کاراکترِ قدرت خود شماهایید و سخت است که این واقعیتِ تلخ را قبول کنید یا ماجراها را جور دیگری جا بزنید. یک مرور کوتاه روی عکسهای سی سال اخیرتان معلوم میکند این همه تیپپ سازی جورواجور و رنگ به رنگ شدنها چه الگوی خوبی برای گریمور مارموز بوده است.