راه کارهای انگیزشی برای دویدن
پزشکی و سلامت › تناسب اندام
- 97/11/28برنامه ریزی کنید تا دوستانتان را برای دویدن ببینید
لیندسی کاس، یک دونده از شهر نیویورک می گوید «برنامه ریزی کردن برای دویدن با دوستان مرا با مسئولیت نگه می دارد و باعث می شود زنگ ساعت در صبح زود ارزشش را داشته باشد. من گروهی از رفقای تمرینی دارم که حالا به دوستانم تبدیل شده اند و می توانم مطمئن باشم که آنها را هر روز از هفته، در یک محل ثابت در پارک مرکزی ملاقات می کنم.
برنامه زمانی یا اهداف دویدن ما اهمیتی ندارد، همیشه کسی برای یک دوی آسان، یک تمرین یا یک دوی طولانی، آنجا حاضر است. گپ زدن باعث می شود دویدن، راحت تر شود و ما را به نحو خاصی بهم پیوند می زند. من قطعا نمی توانم بدون حضور آنها در کنارم، از پس تمرینات سخت بربیایم.»
لباس ورزشی نو بخرید
لوسی والاس از شهر نیویورک می گوید «ممکن است احمقانه بنظر برسد اما داشتن یک پیراهن ورزشی زیبا یا یک جفت کفش ورزشی جدید باعث می شود که بخواهم آن لباس بپوشم و از همه آنها استفاده کنم. ظاهر خوبی داشته باشید تا احساس خوبی پیدا کنید.
با خودتان تکرارکنید که فقط برای ۱۰ دقیقه خواهید دوید
آماندا لاورگن از شهر نیویورک می گوید «اگر بیرون رفتن از خانه واقعاً برایم سخت باشد، به خودم خواهم گفت که می خواهم فقط ۱۰ دقیقه بدوم. ۱۰ دقیقه بهتر از هیچ چیز است و در حالیکه در ۹۹ درصد از مواقع، در نهایت آن را تحمل می کنم و مدت بیشتری می دوم اما اینکه بعد از ۱۰ دقیقه تصمیمتان را عوض کنید، چیز بدی نیست. گاهی اوقات بزرگترین دستاورد دویدن ما در یک روز، گوش دادن به بدن هایمان است.
به یک گروه همفکر ملحق شوید
اشلی فیزاروتی از نیوجرسی می گوید «با دوستانی بدوید که همان چیزهایی را در زندگی تجربه می کنند که شما در همان زمان تجربه می کنید.
شما چیزهای بسیار زیادی برای صحبت کردن خواهید داشت که باعث می شود مکالمه خوبی داشته باشید و به گذشت زمان کمک می کند. من عضو گروهی هستم که از مادران تشکیل شده است. من با مادران دیگر در محل زندگی ام دوست شده ام، در عین حال تمرین مان را انجام می دهیم و انگیزه مان را حفظ می کنیم»
در مورد خط شروع فکر کنید
دافنه ماتالین از کارولینای جنوبی می گوید «من تقریبا همیشه میخواهم برای دویدن بروم و فقط گاهی اوقات، این کار سخت است مانند زمانی که هوا واقعاً وحشتناک است اما آنها تمریناتی هستند که من زمانیکه در پشت خط شروع مسابقه بعدی ام می ایستم، به یاد خواهم آورد.
در طول یکی از دوره های تمرین ماراتن ام، در یک تپه دویدم، در حالیکه قطرات باران مانند سوزنهای سرد و تیز به صورتم برخورد می کرد. واقعا ناخوشایند بود اما هنگامیکه پشت خط شروع مسابقه ام در زیر آسمان آبی ایستادم، با خودم فکر کردم «آن تمرین وحشتناک، سرد و مرطوب روی تپه را به یاد می آوری؟ از پس آن برآمدی، تو یک دونده محکم هستی»