طنز های زیبا و بامزه

خواندنیطنز و معما

- 97/08/20
طنز های زیبا و بامزه- خواهرم دیروز رفته مانتو خریده
از دیروز به جای اینکه بگه
خب الان چی بپوشم؟
می گه :خب امروز کجا بریم؟

- می گم شما که تحصيل کرده ايد... بيشترتون الان ليسانس داريد ازتون ميپرسما...
اگه تاريخ انقضای سم تموم بشه، به نظرتون سالم ميشه يا سمی تر؟؟؟

- همیشه اونی که می خوای نمیشه
پس اونی رو بخواه که نمی خوای تا اونی بشه که می خوای
اینا همش درس زندگیه، استفاده کنید

- دیروز داشتم با خانومم دور فلکه با موتور دور میزدم
برگشت گفت: وااااای عزیزم... چه بوی کبابی میاد...
منم لوتی بازیم گل کرد...
گفتم گور بابای بنزین... یه دور دیگه چرخیدم

- بازرس برای سرکشی میره آسایشگاه روانی:
مردی رو میببینه یه گوشه نشسته وهر چند دقیقه آروم سرش رو به دیوار میزنه و زیر لب میگه:
فهیمه...فهیمه...فهیمه...
بازرس می پرسه :این یارو چشه؟
میگن یه دختری رو میخواسته به اسم فهیمه که بهش ندادن اینم به این روز افتاده
بازرس میره طبقه بالا و مردی رو میبینه که توی یه جایی شبیه قفس به قل و زنجیر بستنش و نعره میزنه
فهیمه...فهیمه...فهیمه...
بازرس با تعجب می پرسه:این یکی دیگه چشه؟
میگن فهیمه رو دادن به این

-به دختر بچه ی پنج ساله تو پارک گفتم :
وای عمویی چقدر نازی تو , موش بخورتت...
گفت : خفه شو بی ادب بیکار و بی عار جامعه، مایه ی ننگ همه ایرانیا
شانس آوردم مسلح نبود

-بلاخره تموم شد...
قیمه‌هایی که از محرم تو فریزر جاساز کرده بودم!
به امید خدا میریم سراغ قرمه‌ سبزی‌ها!!!

- تو که از محنت ديگران بی غمی پيامی بده تا نگن شلغمی
سعدی مدير گروه شده داره بچه ها رو نصيحت ميکنه فعال باشن
advertising