لطیفه های بامزه و شنیدنی

خواندنیطنز و معما

- 97/08/10
لطیفه های بامزه و شنیدنی- ریا نشه!!!
تا ۶ سالگی فکر میکردم اسمم ماشالاست
از بس ناز بودم
هر کی منو می دید میگفت ماشاالله

- یه نفر pm ﺩﺍﺩﻩ : میخوام اددت کنم چیکار کنم؟
گفتم:
کپی شناسنامه...
دو قطعه عکس....
و رضایت نامه از مادرت رو بیار
دیگه pm نداد فکر کنم رفته مدارکش رو تکمیل کنه.

- فقط 50 روز دیگه مانده به ...
شب یلدا
یلدا پیشاپیش مبارک
یادتون باشه من اولین نفری بودم که شروع کردم به در آوردن گند یلدا 97

- طرف برای آمارگیری اومده به بابام میگه چندتا بچه داری؟
بابام میگه: یکی
آمارگیره میگه: توشناسنامه که اسم دو تا نوشته؟
بابام میگه: ها اینو میگی؟
این دکوریه هروقت اینترنت قطع بشه میاد تو حال یه دور میزنه و میره تو اتاق..!

- امروز فيش حقوقی من و چند تا همکارام لو رفت
بازرسى قوه قضائية فرستاد دنبالمون
اولش خيلى ترسيده بودیم
خدا خيرشون بده بعد معرفي مون كردند كميته امداد

- پيامك شوهر به زن:
آروم باش، نترسيا
من از پله های اداره افتادم
سرم خورد به نرده ها
بيهوش شده بودم. خانم جهانپور زنگ زد به اورژانس، الان بيمارستانم.
دكترا ميگن خونريزي مغزيه
پای چپ و دنده راستم شكسته
آرنجم در رفته
گردنم پيچيده و لبم چاك خورده.
جواب زن : خانم جهانپور كيه ؟!!!

- هر وقت احساس تنهایی کردی
پاشو يه فيلم ترسناک بزار نگاه کن!
بعد فکر ميکنی يکی تو اتاقه، يکی تو آشپز خونه هست، چند نفر هم تو حياطن!!
خلاصه از تنهایی در ميای

- بهترین دوست انسان کتابه
وسط حرف زدنش بلند میشی میری
هفته ی بعد برمیگردی میگی خب میگفتی
ناراحتم نمیشه

- طرف 14 سالشه باباش براش BMW خریده
اون وقت من هم سن این بودم بابام سیم و می داد دستم می رفت برق رو وصل می کرد، می گفت سالمی؟ می گفتم آره
می گفت پس این نوله
advertising