جوک های بامزه و خنده دار
خواندنی › طنز و معما
- 97/08/02
- روزی مردی سوی حکیم رفتكمى صبر كرد ‼️
کمی اندیشید
سپس بررسی کرد
.
.
.
.
بعد دید حکیم شلوغه انداخت از همت رفت
- خانمها اینو واسه همسرتون بفرستين
خواهش میکنم، بی حوصلگی هایم را ببخش، بدخلقی هایم را فراموش کن ،
.
.
.
.
بی اعتنایی هایم را جدی نگیر
در عوض من هم تو را می بخشم که مسبب همه ی اینهایی
- معلم يه روستا تعریف می کرد
موضوع انشا رو در مورد (سرما) گفته.
.
.
یکی از بچه ها اومد انشایی که نوشته بود رو خوند:
بعضی روزها آنقدر سرما زیاد است که حتی سگ هم از خانه ى خود بيرون نمی آید اما معلم ما به مدرسه مى آيد.
- لب تابم رو بردم نمایندگی می گم ضربه خورده
میگه ضربه فیزیکی؟
گفتم نه بهش بی محلی کردم به گوشیم هم بیشتر توجه کردم ضربه روحی خورده
- این کوفت که آقايون به خانمشون میگن میدونین یعنی چی ؟
ک : کل
و : وجودم
ف : فدای
ت : تو
اینو داشته باشین ، تا بریم رمز گشایی سایر کلمات آقايون...
ستاد روحیه بخشیدن به خانم ها...
- یارو توی هواپیما نشسته بوده می بینه دور و بری هاش یکی لپ تاپ داره ، یکی آی پد داره و یکی هم با آیفونش مشغوله
می خواسته جلوی اون ها کم نیاره ، یه تیکه کاغذ رو طوری توی جیبش می ذاره که فقط قسمت کمی از کاغذ توی جیبش بوده و بقیۀ کاغذ بیرون بوده.
مهماندار داشت رد می شد به یارو گفت : آقا کاغذتون از جیبتون نیفته
یارو خیلی خونسرد به کاغذ نگاه کرد و گفت : ععععع برام فکس اومد
