گوشه ای از زندگی امام حسن عسگری علیه السلام پدر حضرت مهدی عجل الله

خواندنیزندگی نامه

- 97/08/24
گوشه ای از زندگی امام حسن عسگری علیه السلام پدر حضرت مهدی عجل اللهامام حسن عسکرى(ع) در روز جمعه هشتم ربیع الثان سال 232 هجری قمری به دنیا آمد. پدرش امام دهم حضرت امام هادی(ع) است. در مورد نام مادر آن‌حضرت که ام ولد نیز بوده و در برخی ازجاه ها نام او؛ «حدیث»، «سَوسَن» یا «سلیل» ذکر شده است.
بنابر نقلی، پیامبر اسلام(ص) در سخنی با امام علی(ع) از ولادت تمام امامان و از جمله امام یازدهم خبر داده و حضرتشان را چنین توصیف فرمود: «خداوند تبارک و تعالى در صلب امام هادی نطفه‌اى قرار داد که او را نزد خود "حسن" نامید و او را همچون نورى در شهرها قرار داد، در زمین، خلیفه و مایه عزّت امّت جدّش نمود و هادى و راهنماى شیعیانش کرده نزد پروردگارش او را شفیع آنان نمود. خداوند او را مایه نقمت و عذاب مخالفان قرار داد و براى دوستانش و کسانى که او را امام خود بدانند، حجّت و برهان گرداند».
امام حسن عسکری(ع)، پدر و پدربزرگشان ‏ به «ابن الرضا» نیز معروف بودند.
آن‌حضرت در سال 234 ق و در حالی که دوسال بیشتر نداشتند به همراه پدر با فراخوان متوکّل، به سامرّا رفتند و بالاجبار تا آخر عمر بابرکتشان در همان شهر سکونت گزیدند.
امام حسن عسکری(ع) با نرجس (یا حکیمه) (دختر یشوعا، پسر قیصر روم که مادرش از اولاد حواریّون و نسبش به شمعون وصیّ حضرت عیسی می‌رسد) ازدواج نمود.
امام حسن عسکری (ع) تنها یک فرزند داشت که او همان حضرت مهدی منتظر(عج) و آخرین امام شیعیان می‌باشد

مدت امامت امام حسن عسکری(ع)


به هر حال بعد از شهادت امام هادی(ع) در سال 254 ق، امامت شیعیان به مدت شش سال در دستان باکفایت امام عسکری(ع) بود.
گوشه ای از زندگی امام حسن عسگری علیه السلام پدر حضرت مهدی عجل الله

شهادت امام حسن عسکری(ع)


بیشتر علماى شیعه بر این اعتقاد هستند که حضرت مسموم شده است و همچنین پدرش و جدّش و همه امامان دیگر به شهادت رسیده‌اند. و در این‌باره به آنچه از امام صادق(ع) و امام رضا(ع) روایت شده استدلال کرده‌اند که فرمودند: به خدا سوگند! هیچ‌کدام از ما نیست جز این‌که شهید می‌شود.
حضرتشان در روز جمعه هشتم ربیع الاول 260ق به شهادت رسید.‏
بعد از آن بود که شیعیان برای اقامه نماز در خانه آن ‌حضرت جمع شدند و جعفر برادر امام یازدهم، خود را برای پیش‌افتادن در نماز آماده می‌کرده که ناگاه حاضران دیدند که نوجوانى آمده و دامن جعفر را گرفته و او را از کنار پیکر امام دور کرده و خود بر ایشان نماز خواند و مردم نیز با او به اقامه نماز پرداختند و سپس محل را ترک کرده و ناپدید شد و مردم نفهمیدند که از کدام سو رفت.
امام(ع)، اسناد، نامه‌ها و نوشته‌هایى را که سرّى بوده، در میان چوب، جاسازى کرده و براى عثمان بن سعید، که شخص بسیار مورد اعتماد و رازدارى بوده، فرستاده است و این کار را به عهده مأمور حمام که کارش هیزم آوردن و چوب شکستن و امثال اینها بوده و طبعاً سوء ظن کسى را جلب نمی‌کرده واگذار کرده است، ولى بر اثر بی‌احتیاطى او، نزدیک بوده این راز فاش شود.
امام عسکرى(ع) در مدت کوتاه امامت خویش با سه نفر از خلفاى عباسى که هر یک از دیگرى ستمکارتر بودند، معاصر بود
سه تن از افراد مورد اعتماد امام حسن عسگری (ع)
۱. المعتزّ
۲. المهتدى
۳. احمد المعتمد

امام حسن و تربیت شاگردان شایسته


امام حسن عسکری(ع) همانند سایر امامان معصوم(ع) در زمینه تربیت شاگرد اهتمام خاصی داشت. چنان که شیخ طوسی، بیش از صد نفر از یاران و شاگردان آن‌حضرت را یاد کرده است.

امام حسن عسکری(ع) و نوشتن کتاب


حضرت عسکری(ع) علاوه بر تربیت شاگردان و تشویق نویسندگان، خود نیز دست به قلم برده و کتاب‌ها و نامه‌های فراوانی را برای توسعه علم و دانش و هدایت و راهنمایی جامعه از خود به یادگار گذاشته است
۱. «تفسیر القرآن» که حسن بن خالد برادر محمد بن خالد آن‌را نقل کرده است. گفتنی است؛ امروزه کتابی با عنوان «تفسیر الامام العسکری(ع)» موجود است که عالمان رجال و حدیث بر آن نقدها دارند و آن‌را غیر از نوشته اصلی می‌دانند.
۲. کتاب «المنقبة» که مشتمل بر بسیاری از احکام و مسائل حلال و حرام است.
۳. نامه‌ها.

امام حسن عسکری(ع) و تناقض قرآن


اسحاق کندى که از فیلسوف‌هاى زمان خود بود، مخفیانه و با جدیّت به نگارش کتابى به نام «تناقض القرآن» می‌پرداخت.

امام حسن عسکری(ع) و امام بعد از او


ابو الادیان می‌گوید: من در خدمت امام عسکری(ع) کار می‌کردم و نوشته‌هاى او را به شهرها می‌بردم هنگامی که آن‌حضرت در بستر بیماری بود به خدمت امام رسیدم، ایشان نامه‌هایى نوشت و فرمود: «اینها را به مدائن برسان. چهارده روز سفرت طول می‌کشد و روز پانزدهم وارد سامرا می‌شوى در حالی که از منزل من صدای شیون می‌شنوى و مرا روى تخته‏ غسل می‌بینى».
ابو الادیان می‌گوید: عرض کردم اگر این اتفاق برای شما بیفتد امام بعد از شما چه کسی خواهد بود؟
امام(ع) فرمود: «هر کس جواب نامه‌هاى مرا از تو خواست او بعد از من امام است».
ابو الادیان: نشانه‌اى بیفزائید.
امام(ع): «هر کس بر من نماز خواند او قائم بعد از من است».
ابو الادیان: نشانه‌ای دیگر بیفزائید.
امام(ع): «هر کس به آنچه در کیسه وجود دارد خبر داد او قائم بعد از من هست».
ابو الادیان: هیبت آن‌حضرت مانع شد که من بپرسم در کیسه چیست؟
من نامه‌ها را به مدائن رساندم و جواب آنها را گرفتم و چنانچه فرموده بود روز پانزدهم به سامرا برگشتم و در خانه‌اش صدای شیون بود و تعدادی از شیعیان مشغول غسل دادن ایشان بودند، ناگهان دیدم جعفر برادر امام بر در خانه است و شیعه گرد او جمع هستند و او را تسلیت می‌دهند و به امامت تهنیت می‌گویند. با خود گفتم: اگر امام این است پس امامت باطل است؛ زیرا می‌دانستم که جعفر شراب می‌نوشد و قمار می‌کند و طنبور هم می‌زند! من نزدیک او رفتم و تسلیت گفتم و تهنیت دادم و چیزى از من نپرسید سپس شخصی بیرون آمد و گفت: یا سیدى برادرت کفن شده است برخیز و بر او نماز بخوان، جعفر بن على با جمعی از شیعیان که اطرافش بودند وارد حیاط شد و وقتى وارد صحن خانه شدیم جنازه حسن بن على بر روى تابوت کفن کرده بود، جعفر جلو ایستاد که بر برادر نماز بخواند چون خواست الله اکبر گوید کودکى گندم‌گون و مجعد مو و پیوسته دندان از اطاق بیرون آمد و ردای جعفر را عقب کشید و گفت: «اى عمو! من سزاوارترم که به جنازه پدرم نمازگزارم! عقب بایست!». جعفر با روى درهم و رنگ زرد عقب ایستاد و آن کودک جلو ایستاد و بر او نماز خواند و امام حسن عسکری(ع) در کنار قبر پدرش به خاک سپرده شد. سپس آن کودک گفت: «اى بصرى! جواب نامه‌ها را بیاور که با تو است»، آنها را به وى دادم و با خود گفتم: این دو نشانه. سپس نزد جعفر رفتم که داشت ناله و فریاد می‌کرد و از دست آن کودک می‌نالید، حاجز وشاء به او گفت: آن کودک که بود؟! گفت: به خدا سوگند! من تا کنون نه او را دیدم و نه او را می‌شناسم. ما هنوز نشسته بودیم که چند نفر از قم آمدند و از رحلت امام عسکری(ع) مطلع شده و به دنبال جانشین او بودند که آنان را به سوی جعفر بن على فرستادند. قمیان بر او سلام کرده و ... اظهار داشتند که نامه‌ها و اموالى با ما است، بگو: نامه‌ها از کیست و چقدر مال در این کیسه‌ها است؟ جعفر از جا پرید و جامه‌هاى خود را تکانید و گفت از ما علم غیب می‌خواهید؟! خادمى از میان خانه بیرون شد و به آنها گفت: نامه‌هایى که با شما است از فلان و فلان است و در همیان، هزار اشرفى است. آنها نامه‌ها و اموال را به دست او سپردند و گفتند: آن کسی که تو را براى خاطر اینها فرستاده است او امام است.‏
فعالیت امام حسن عسکری (ع) و برنامه ریزی او در تحقق بخشیدن هدف مزبور به سه کار مقدماتی نیازداشت:
۱- مخفی کردن امام مهدی (عج) از چشم مردم و نشان دادن وی فقط به بعضی از خواص؛
۲- به هر ترتیبی، فکر غیبت را در اذهان و افکار رسوخ دهد و به مردم بفهماند که این مسئولیت اسلامی را باید تحمل کنند و مردم را به این اندیشه و متفرعات آن عادت دهند؛
۳- راه دیگری که امام برای آمادگی غیبت دراذهان مردم انجام داد پنهان نمودن خود و برقراری رابطه با دوستان و طرفداران ازطریق مکاتبه و مراسله بوده است. همچنین نظام و روش وکالتی و وساطتی که امام حسن عسکری (ع) با پایگاه‌های مردمی خود برگزید، روشی دیگر از روش‌هایی بود که برای فهماندن مسئله غیبت آماده شده بود.
advertising