چگونه رویای خود را به واقعیت تبدیل کنیم

سبک زندگیمهارت اجتماعی

- 97/10/22
چگونه رویای خود را به واقعیت تبدیل کنیمهمه چیز از ذهنتان شروع می شود و بعد به واقعیت تبدیل می شود. حالا که این واقعیت را می دانید، به قوه تخیلتان پروبال دهید و اجازه دهید. رویا ببافد. دوست دارید کجای این دنیا بایستید. دوست دارید که باشید؟ کنار که بایستید و چطور زندگی کنید؟ تا زمانی که جوابی برای این سوال ها نداشته باشید، هیچ تغییر قابل توجهی در زندگی تان اتفاق نمی افتد.

رویاهایتان را با پرداختن به موضوعات کوچک و در دسترس هدر ندهید. رویای که به ذهن شما پا می گذارد، باید آن قدر بزرگ باشد که ارزش انتظار و دویدن برای رسیدن را داشته باشد. وقتی رویایی را در ذهنتان می بافید، باید قبل از اینکه قدمی به سمتش بردارید از خود بپرسید «کی چی؟»، «وقتی به رویایم رسیدم چه اتفاقی در زندگی ام می افتد؟» اگر پاسخی که به این سوال ها می دهید، به جای متوقف کردن رویابافی، ذهنتان را برای پر و بال دادن به آن تشویق می کند، یعنی رویای نابی بافته اید. حالا که ناب بودن رویایتان را باور کرده اید، نیمی از مسیر را برای رسیدن به آن پیموده اید.

مسیری که برای رسیدن به رویا در ذهنتان دارید را کنار بگذارید و تصور کنید همه چیز اتفاق افتاده است. در کوچه رویاییتان قدم بزنید؛ کنار آدم رویاییتان بایستید؛ جایزه رویاییتان را در دست بگیرید و پشت میز ریاستی که رویایش را داشته اید بنشینید. رویایتان را خوب مزه مزه کنید و ببینید زندگی تان چقدر تغییر کرده است. برای رسیدن به نقطه ای که در ذهنتان مجسم کرده اید، نباید رویا را دور از دسترس و خیالی تصور کنید. شما باید بپذیرید که رویایتان درست توی مشتتان است.

بسیاری از رویاها، هیچ وقت محقق نمی شوند، چون صاحبانشان آن ها را فقط در ذهنشان نگه می دارند. حالا که باور کرده اید رویایتان توی مشتتان است، باید آدم های دیگر را شریک فکرتان کنید. وقتی در مورد رویایتان صحبت می کنید، یک قدم دیگر به باورکردنش نزدیک می شوید. شمایی که با اشتیاق تصویر دوست داشتنی ذهنیتان را با دیگران به اشتراک می گذارید، آن ها را هم به باورکردن رویایتان ملزم می کنید. انگار قرار نیست چرخ این دنیا بدون محقق شدن رویای عزیز شما بچرخد.

حالا وقت آن است که حرفتان را به عمل دربیاورید. رویای شما در فکرتان متولد شده اما با ماندن در ذهن شما به زندگیتان راه پیدا نمی کند. پس بنشینید و مسیر رسیدن به آن را طراحی کنید. اول باید یک برنامه کلی و بزرگ را برای مشخص کردن این مسیر تدوین کنید و بعد به جزییاتش بپردازید. آن قدر در زمان طراحی این مسیر خودتان را سوال پیچ کنید که هیچ ابهامی در برنامه باقی نماند.تدوین برنامه های بلندمدت، میان مدت و کوتاه مدت می تواند به شما کمک زیادی بکند. برنامه بلندمدتی که تنظیم می کنید، اما مسیر اصلی رسیدن به رویای تان است و برنامه های کوتاه مدت، می توانند انرژی و انگیزی بیشتری برای رسیدن به هدف به شما بدهند. وقتی در دل برنامه اصلی ده ها مسیر فرعی تعریف کرده اید، به محض عبور از هر کدام از مسیرهای فرعی، از موفقیت کوچکی که به دست آورده اید احساس غرور می کنید و با انگیزه بیشتری به راهتان ادامه می دهید.

قبل از اینکه رویایتان را عملی کنید، باید یک چک لیست تهیه کنید و موفقیت های کوتاه مدتی که تعریف کرده اید را در آن فهرست کنید. حالا می توانید بعد از عبور از هر مرحله ای که تعریف کرده اید، به نشانه پیروزی مقابل آن موضوع تیک بزنید و از کوتاه شدن راهی که در پیش دارید احساس غرور و خوشحالی کنید. با احتیاط اما با انگیزه، در مسیری که طراحی کرده اید قدم بگذارید. پیش نیاز وارد شدن به این مسیر، مشخص کردن نیازهایتان است. اگر قرار است در زمینه ای آموزش ببینید، با افرادی ارتباط برقرار کنید یا اینکه تجهیزاتی را فراهم کنید، دست به کار شوید. رویای شما درست در لحظه ای که روی مبل نشسته اید برآورده نمی شود. پس از جا بلند شوید و برای عملی کردنش جان بکنید.

هر بار که شما تصمیم می گیرید تا کاری را انجام دهید، یک لیست از مراحلی که نیاز دارید طی کنیدتا آن اتفاق بیافتد را بنویسید. ممکن است هدف شما صرفه جویی مقدار مشخصی پول برای یک رویداد خاص، مانند عروسی تان باشد. اگر می خواهید در یک سال 10 میلیون تومان صرفه جویی کنید، به بودجه خود نگاه کنید و آنچه را که نیاز است قطع کنید تا آن اتفاق بیافتد، را کشف کنید. شما همچنین ممکن است نیاز پیدا کنید تا ساعات بیشتری را در محل کار بگذرانید، شغل دوم دست و پا کنید و یا زندگی ای با صرفه تر را تمرین کنید.

اگر شما در مورد چیزی خیالبافی می کنید، اما تلاش های شما به نتایج مثبت منجر نمی شود، زمان آن است که خیال هایتان را متوقف کنید، آنها را مجدد ارزیابی کرده و کشف کنید چه چیزی اشتباه است. سپس برای اتخاذ یک رویکرد تازه دست به کار شوید. شما هرگز با انجام متوالی یک اشتباه، به جایی نخواهید رسید. فرض کنید همه چیز طولانی تر شود و بیشتر خرج بردارد .یکی از جنبه های منفی خیالباف بودن این است که اکثر افراد در مرحله خیالبافی، به همه چیز از جنبه مثبت نگاه می کنند. با این حال، تقریبا همه کارها و فعالیت ها به گرفتن پول و زمان بیشتری از آنچه که شما در ابتدا تصور می کنید، تمایل دارند. وقتی که برنامه عملی خود را می نویسید، زمان و پول را ده درصد افزایش داده و به خودتان یک سپر بدهید. در بدترین سناریوی ممکن، شما با زمان و پول باقی مانده موفق می شوید.

شاید سختی راه بعد از مدتی شما را سرد کند و خیال در دست گرفتن رویا را از سرتان بیرون کند؛ اما با خواندن داستان موفقیت رویاباف های دیگر می توانید جلوی چنین اتفاقی را بگیرید. وقتی بدانید که دیگران هم مثل شما از ره پرپیچ و خمی عبور کرده اند و وقتی بفهمید که برای رسیدن به هدفشان چه میانبرهایی را به کار برده اند، انگیزه تان برای ادامه دادن این راه و در دست گرفتن رویایتان چندبرابر می شود.صبوری، برنامه ریزی و تلاشتان نتیجه داده و حالا شما زندگی رویاییتان را در مشتتان دارید. کار دیگری لازم نیست بکنید. فقط روی همان مبلی که رویایتان برای اولین بار در آن پیدا شده بنشینید و این موفقیت را جشن بگیرید. شاید هم داستان برای شما تمام شده نباشد و تصمیم داشته باشید بار دیگر همین مسیر را طی کنید و برای رسیدن به رویاهای دیگرتان آماده شوید.
advertising