چگونه با ترس های فرزند خود برخورد کنیم

سبک زندگیفرزندان

- 97/09/24
چگونه با ترس های فرزند خود برخورد کنیمترس ها هیجانات و تجربیاتی هستند که همه ی کودکان آن ها را تجربه می کنند. ترس ها درعین حال واکنشی روانی و فیزیکی هستند که می توانند بسیار مفید باشند. تجربه ی ترس با اشکال و شدت مختلف در دوران کودکی به این دلیل است که کودکان شناخت اندکی از دنیای اطراف خود دارند و در برابر این دنیا احساس بی دفاعی می کنند و به همین دلیل که با افزایش سن کودک این ترس ها به تدریج از بین می روند. وجود ترس در زندگی به‌ویژه در دوران خردسالی، گاهی منجر به ایجاد مشکلات ریشه‌ای در زندگی آتی فرد می‌شود که این معضلات می‌تواند سبب بروز مشکلات خانوادگی، اجتماعی، کاری و... در فرد بزرگسال شود.

ترس هایی که ریشه ی فیزیولوژیکی دارند، طبیعی هستند و کارکرد ارزشمند حمایتی دارند و برای آنکه کودک توانایی مدیریت و حل مسائل را بدست آورد لازم و ضروری هستند. اما غیر از موارد مخلوقات خیالی، هیولا و یا اشیا ناشناخته و رمزآلود نیز ترس و نگرانی عمیقی را در کودک به وجود می آورند. این ترس ها از دنیای درونی و خیالی کودک و از احساس ناامنی او ناشی می شوند. در این دنیای خیالی کودک همه ی اشیا را زنده و جاندار در نظر می گیرد.

شیئی خیالی یا کار خاصی را برای محافظت از او اختصاص دهید. به‌طور مثال، می‌توانید از او بخواهید تا هنگامی که می‌ترسد انگشتان هر دو دستش را در هم فرو کرده و روی قلبش بگذارد. برای تأثیر‌گذاری بیشتر در این زمینه، می‌توانید داستانی تخیلی را نیز برای او تعریف کنید و از اثرات جادویی آن برایش بگویید. اجرای این کار یا توجه به شیئی خاص سبب می‌شود که کودک تا حدی حواسش از آن ترس دور شده و به کاری که انجام می‌دهد معطوف شود. همچنین برای مقابله با ترس از تنهایی می‌توانید شیئی کوچک مانند یک گردنبند، دستبند، عروسک و... را به او داده و با بیان اثرات جادویی آن شیء در محافظت از کودک به او کمک کنید تا کم‌کم با ترس خود کنار بیاید.

در برخورد با ترس های کودکان قبل از هر چیز لازم است تا والدین بپذیرند که این ترس ها طبیعی هستند و لزومی ندارد تا کودک را به رفتارهای شجاعانه ترغیب کنید چون تاثیر معکوس خواهد گذاشت. بهتر است تا به احساسات کودک احترام بگذارید و با دقت و حوصله به آنچه که درباره ی ترس هایش می گوید گوش کنید و به آنها توجه نشان دهید و به احساس ناامنی او اهمیت بدهید و از این طریق حس امنیت را به او منتقل کنید.

والدین باید با کودک خود همدلی کنند، انکار ترس‌ها یا مسخره‌کردن کودک به خاطر ترسیدن، سبب می‌شود که او از بیان آنها خجالت بکشد؛ در حالی که مشکل اصلی بدون راه‌حل باقی می‌ماند. برای او توضیح دهید که هر فردی ممکن است در زندگی، از چیزی بترسد و در این زمینه از خاطرات کودکی خود و اطرافیانی که او می‌شناسد، تعریف کنید. به‌طور مثال اگر کودکی از تاریکی می‌ترسد، سعی کنید بدون مسخره‌کردن یا مجبور کردن او برای ماندن در تاریکی، با همدلی‌های به‌موقع، به رفع این مشکل بپردازید.

بسیاری از احساسات منفی درونی کودک نیز ممکن است خود را به شکل ترس بروز دهند. همینطور خیلی از ترس ها نیز در مراحل انتقال شکل می گیرند، منظور از مراحل انتقال، مقاطع زمانی بحرانی هستند که تغییری بنیادی در زندگی کودک شکل می گیرد مانند مرحله ی از شیر گرفتن و یا ورود به مهدکودک و مدرسه. این تغییرات که معمولا با جدایی فیزیکی از مادر همراه هستند احساس امنیت کودک را تهدید می کنند و می توانند باعث بروز ترس در کودک شوند. واکنشی که کودک نشان می دهد معمولا گریه، تلاش برای جدا نشدن از مادر و یا نشانه های فیزیکی است که علائم ترس عمیق هم هستند. ترس از رها شدگی، دزدیده شدن و یا تنها ماندن اشکالی از این نوع ترس هستند از نوع وابستگی فیزیکی و روانی کودک در این دوران نشات می گیرند.

کودکانی که قدرت تخیل زیادی دارند، گاهی در ذهن خود، فضاهای ترسناکی پدید آورده و همین مسئله، به مرور به دنیای واقعی آنها نیز منتقل می‌شود. شما نمی‌توانید مانع تخیلات فرزندتان شوید ولی بی‌توجهی و آگاهی شما به تخیلات ذهنی فرزندتان، سبب می‌شود که پس از مدتی با کودکی ترسو و مضطرب روبه‌رو شوید. برای رفع این مشکل، زمانی را به شنیدن حرف‌ها و ذهنیات او اختصاص دهید تا با آنچه از ذهن او می‌گذرد، بیشتر آشنا شده و درصورت نیاز، پیش از بروز مشکلات عدیده روحی و ذهنی در کودکتان، راهکاری برای مقابله با آنها بیابید.

تا حد امکان از قراردادن فرزندتان در موقعیت‌های ترسناک خودداری کنید. دیدن فیلم‌های ترسناک بدون هیچ محدودیتی یا حضور در هر مکانی یا خواندن کتاب‌های ترسناک، می‌تواند در تشدید ترس‌های فرزندتان اثر‌گذار باشد. شاید بهتر باشد در این زمینه‌ها به والدین سختگیر تبدیل شویم و با وضع قوانینی محدود‌کننده و سفت و سخت، مانع پدید آمدن ترس‌های ریشه‌ای و ماندگار در او شویم. گاهی خواندن یک کتاب یا دیدن فیلمی ترسناک، جرقه‌ای برای خیال‌پردازی‌های گسترده و ترسناک در کودک شده و به مرور نیز تشدید می‌‌شود. ممانعت و کنترل شما در این زمینه مانع بروز ترس در کودکتان شده و به او کمک می‌کند تا دوران خردسالی بدون ترسی را تجربه کند.

سعی کنید با تعریف داستان‌های خنده‌دار از مواردی که موجب ترس کودک می‌شود (بدون مسخره کردن)، او را آرام کنید. به‌طور مثال می‌توانید از خاطرات بامزه حضور خودتان در تاریکی و اشتباهاتی که انجام داده‌اید یا ترسی که از حیوانات داشته‌اید، با او حرف بزنید. وقتی کودک به چیزی بخندد، ناخودآگاه از ابهت آن موضوع کاسته می‌شود و با تکرار این قضیه به‌ویژه در مواقع عادی که کودک نترسیده، عادت می‌کند که بدون واهمه از آن موقعیت، عبور کند.
advertising