چرا باید برای کودکان قصه بگوییم

سبک زندگیفرزندان

- 97/08/26
چرا باید برای کودکان قصه بگوییمقصه گویی چه تاثیری در زندگی کودک دارد. قصه زندگی را از نوع آغاز می کند. قصه ، خیال پردازی را غیر مستقیم را به کودک یاد می دهد. قصه در ذهن کودک سوال ایجاد می کند و به کودک یاد می دهد حوادث را بهم بچسباند. قصه باعث می شود کودک خدا را پیدا کند و واقعیت ها را کشف کند.کودکان از طریق قصه ها با محیط پیرامون خود آشنا میشوند. هر قصه ای میتواند فضایی را به وجود بیاورد که کودکان هنگام رویارویی با نمونه های واقعی، رفتار و واکنش مناسبی را از خود نشان دهند. برای منظم شدن و فعال شدن کودکان در امور هم قصه گویی یک آموزش جذاب است قصه ها می توانند به کودکان یاد بدهند که چگونه روی کار تمرکز کنند و با دقت آن کار را پیش ببرند.

قصه ها به کودکان یاری می رسانند تا ارتباط ها را درک کنند رابطه ای که بین شخصیت های یک قصه وجود دارد، می تواند به کودک یاری برساند که خود چگونه این موارد را در زندگی رعایت کند. کودکان از آن جا که هنوز تجربه گستردهای در شناخت دنیا ندارند، سعی می کنند که با ارتباط دادن بین آموخته های قبلی و موضوعهای جدید به تعادل ذهن خود کمک کنند. این روند معمولا با تخیل کودک عجین میشود و او را یاری میکند که با منطق خود به کشف و شناخت دنیا اقدام کند و بر اساس چنین روندی است که از قصه های تخیلی لذت می برند و از آنها بهره برداری می کنند.

قصه گویی آن قدر دارای قدرت است که اگر از این ابزار به درستی استفاده نشود ، می تواند زمینه را برای ایجاد تعارض در فرد فراهم آورد . کودک زمانی که بزرگ تر می شود و یکی دوسالی از زندگی اش می گذرد، توجه بیشتری به قصه نشان می دهد، با این حال علاقه ای به یک جا ماندن و گوش سپردن فراوان ندارد؛ چرا که کنجکاوی در جهان اطرافش و کشف آن، ذهنش را مشغول کرده است.
از زمانی که کودک توانایی توجه کردن به حرف های شما را پیدا می کند، زمان قصه گویی شروع می شود. بنابراین از همان نوزادی هم می توان قصه گفتن را شروع کرد.

تاثیر قصه گفتن والدین در رفتارهای کودکان


قصه ها، بهترین راه برای گفت وگو با کودکان در مورد سوء رفتارهای انها است. واضح است که منظور ما نصیحت و سرزنش به شکل مستقیم نیست. قصه ها حکم شربت شیرینی را دارند که با آن می توان تلخی دارو را به راحتی تحمل پذیر کرد. رفتارهای کودک ترسو و خجالتی، کودک پرخاشگر و قلدر و... را می توانید با قصه ها درمان کنید.چطور ممکن است یک داستان ساده جلوی پرخاشگری کودک را بگیرد یا بر ترس و خجالت کودکی دیگر فائق آید. حسی که کودک پس از شنیدن یک داستان خوب دارد، مانند احساسی است که ما پس از تماشای یک فیلم خوب پیدا می کنیم.

چگونه قصه را برای کودک خوب مجسم و تعریف کنیم


یک قصه گوی خوب در ابتدای امر باید در انتخاب قصه دقت کند.
با توجه به سن و سال کودک، روحیه و شرایط استعداد و ذهن و فهم او و با توجه به شرایط محیطی و نیاز کودک دست به انتخاب قصه هایی بزند که آموزه های مورد نظر را به کودک انتقال دهد.
شما به عنوان یک قصه گو باید قصه را مانند یک تابلوی نقاشی در برابر کودک ترسیم کنید. بهتر است داستان هایی با پایان خوش را برای کودکتان انتخاب کنید؛ داستان هایی که در آنها خوبی بر بدی غلبه می کند، شخصیت خوب داستان پیروز می شود و مشکلات و سختی ها برطرف می شوند و شخصیت شرور و بد به سزای عملش می رسد یا متحول می شود.

فواید قصه گویی توسط والدین برای کودکان


در عین حال قصه ها موجب میشوند تا کودکان بتوانند با گسترهای از کلمه ها آشنا شوند. کلمه هایی که ممکن است در گفتگوی روزانه هیچ وقت مورد استفاده قرار نگیرند همچنین قصه ها موجب می شوند تا کودکان با تجربه ها، احساسها، عواطف و شیو ه های نگرش بزرگترها آشنا شوند.

قصه ها، بهترین راه برای گفتگو با کودکان در مورد سوء رفتارهای انها است. واضح است که منظور ما نصیحت و سرزنش به شکل مستقیم نیست قصه های نادرست را برای بچه ها تعریف نکنیم.البته باید مراقب باشیم که تلاش برای رشد خیال و وهم در فرد، منجر به توهم گرایی یا القای شبه آگاهی در او نشود. بنابراین قصه گویی آن قدر دارای قدرت است که اگر از این ابزار به درستی استفاده نشود،می تواند زمینه را برای ایجاد تعارض در فرد فراهم آورد که باید به این نکته نیز توجه داشت؛ چرا که قصه گویی به شکل منفی،سبب می شود دیدگاه های کودکان در معرض آسیب قرار بگیرد.

موضوع مهم دیگر که تاثیر زیادی بر فرایند اجتماعی شدن کودک دارد این است که قصه ها پیامها و ارزش هایی را به مخاطب خود منتقل می کنند کودک در اثر شنیدن، تکرار شنیدن و حتی فکر کردن به قصه میتواند این پیامها را جذب کند و ارزشهای خانوادگی، اجتماعی و انسانی را بگیرد.غیرمستقیم بودن این پیامها موجب میشود که برای کودک دلنشین تر، جذاب تر و دوست داشتنی تر شود.

هم چنین قصه ها قدرت تمرکز و دقت کودکان را افزایش میدهند .کودکان در اثر شنیدن این توانایی را به دست می آورند تا بتوانند شنیدن فعال را تجربه کنند. آنها حتی برای اینکه بتوانند ماجرا را دنبال کنند، ضروری است که دقت و تمرکز لازم را برای خوب شنیدن تمرین کنند.

قصه گویی، بلند قصه گفتن هنگام خواب و نظم و ترتیب داشتن قصه گویی در دوران 2 تا 7 سالگی همه از عوامل موثر و زمینه ساز زنده کردن فرهنگ مطالعه در کودکان است. استمرار قصه گویی در این دوران در آینده از این کودکان خوانندگانی خوب و ماهر می سازد. مدت زمان قصه گویی، اگر به صورت همیشگی و منظم باشد می تواند از 5 تا 10 دقیقه شروع شود. این زمان را می توان با بالا رفتن سن بچه ها و افزایش دامنه لغات شان آرام آرام افزایش داد. از 4 سالگی و گاهی کمی زود تر می توانید گاهی از بچه ها بخواهید که آن ها برای شما قصه بگویند و هنگام قصه گویی با آن ها همراهی کنید.

در حقیقت از 3 تا 4 سالگی بچه ها معمولا این آمادگی را دارند تا بخشی از اتفاقاتی را که برای شان افتاده تبدیل به قصه کنند یا قصه های ساده ای را که شنیده اند بازگو کنند. در 5 یا 6 سالگی بچه ها از نظر ذهنی برای شنیدن افسانه ها آمادگی دارند.

بنابراین می توانید قبل از خواب یک یا دو افسانه کوتاه برایشان بگویید. از 6 سالگی به بعد بچه ها توانایی شنیدن قصه های بلند و قسمت به قسمت را دارند چون حالا دیگر ذهن آن ها می تواند بین قسمت های مختلف داستان ارتباط برقرار کند. البته قصه های بلندی را که برای قصه گویی انتخاب می کنید باید طوری باشد که هر شب قسمتی از آن به صورت منطقی تمام شود و مقدمات ماجرای بعدی هم در همان شب گفته شود.
advertising