چگونه کودکانی خوش‌ بین تربیت کنیم

سبک زندگیفرزندان

- 97/08/07
چگونه کودکانی خوش‌ بین تربیت کنیم

برترین تکنیک‌ های تربیت کودکان که والدین باید بدانند



۱. شکایت‌ کردن و غر زدن را کنار بگذارید


کودکان از رفتارهای والدین خود الگو می‌گیرند. اگر شما به عنوان مادر یا پدر مدام درباره‌ی وضعیت مالی یا شغلی خود شکایت کنید، این رفتار به احتمال زیاد در آینده‌ی فرزندتان نیز وجود خواهد داشت. به‌جای اینکه مدام از وضعیت بد شکایت کنید و روی نقاط منفی خود بمانید، از مثبت‌ها بگویید و سعی کنید خوش‌بینانه‌تر به دوروبر خود نگاه کنید تا تأثیر رفتاری بهتری روی فرزندتان داشته باشید. برای نمونه از موفقیت‌های خود در پروژه‌های مختلف صحبت کنید یا از دیدار با دوستی که در اداره‌ی پست بعد از مدت‌ها دیده‌اید، تعریف کنید. درواقع، از چیزهایی در خانه صحبت کنید که دل‌پذیر و خوشایند هستند.
برای مثال بازی جالبی که در این زمینه وجود دارد و می‌توانید هنگام صرف شام با کوکان خود انجام بدهید، بازی «گل-تیغ» است. در این بازی، هر یک از اعضای خانواده شروع به مطرح‌کردن نقاط خوب و بد روز خود می‌کند. درواقع، گل نماینده چیزهای خوبی است که برای هرکس اتفاق افتاده است و تیغ نشان می‌دهد که برخی چیزهای بد نیز در طول روز رخ می‌دهد. تمرکز این بازی باید روی نقاط مثبت باشد و همه‌ی اعضای خانواده را به آینده‌ای خوشایند و امیدواری نوید بدهد.

۲. به کودک خود مسئولیت بدهید


باید از کودکان انتظار داشته باشید که مسئولیت‌هایی را بپذیرند و به انجام آنها پای‌بند باشند. وقتی کودکان‌ شما خیلی کوچک هستند و حتی به سن مدرسه نرسیده‌اند، نیز باید در حد واندازه‌ی توان‌شان به آنها مسئولیت بدهید. این کار باعث می‌شود، فرزندتان وظایفی را برای خود احساس کند و با انجام صحیح آنها احساس شادی و بهره‌وری داشته باشد.
تناسب سن و انجام مسئولیت‌های مختلف بسیار مهم است. کودک در هر سنی چه مسئولیت‌هایی را می‌تواند بپذیرد و انجام بدهد. برای مثال، کودک ۲ ساله فقط می‌تواند اسباب‌بازی‌هایش را بردارد و جابه‌جا کند، کودک ۳ ساله می‌تواند لباس‌های کثیف خود را توی سبد رخت‌های چرک قرار بدهد، کودک ۴ ساله می‌تواند ظرف غذایش را داخل ظرف‌شویی بگذارد یا کودک ۵ ساله می‌تواند سبد لباس‌های کثیف را خالی کند و کودکان ۶ ساله هم می‌توانند لباس‌های شسته شده را تا کنند.

۳. خطر پذیری حساب ‌شده را به کودک بیاموزید


قوی‌نبودن کودک در انجام برخی از فعالیت‌ها نباید باعث این بشود که او را به بهانه‌ی دورکردن از آسیب‌های روحی و جسمی، از انجام آن کارها منع کنید. خطرپذیری حساب‌شده را به فرزند خود بیاموزید و اجازه بدهید تا ساعاتی را بدون شما و به تنهایی در مهد کودک و … بگذراند. اجازه بدهید که تجربه‌های جدید و جالبی در زندگی داشته باشد. برای مثال از دیوار صخره‌ای در آموزشگاه بالا برود یا تجربه‌ی رفتن به اردو داشته باشد. نگذارید که کودک از حس تجربه‌های جدید بترسد. بگذارید آزادانه تجربه کند و وقتی به خانه بازگشت به شما بگوید: «توانستم… موفق شدم…».

۴. قبل از بروز هر واکنشی صبر کنید


کودک خود را با به خرج‌ دادن صبر و تحمل توانا و مستقل بار بیاورید. وقتی کودک نمی‌تواند واژه‌ای سخت را تلفظ کند یا تکه‌ای از پازل خود را پیدا نمی‌کند، صبر داشته باشید و سریعا مداخله نکنید. بگذارید کودک مستقل باشد و روی پای خودش بایستد. در این صورت، پس از موفقیت شادی بیشتری کسب خواهد کرد و فردی می‌شود که نسبت به توانایی‌های خود و موفق‌شدن، خوش‌بین است.
قبل از اینکه سریعا در مقام دفاع از کودک خود برآیید، کمی صبر کنید و تأمل به خرج بدهید. با صبرکردن و نشان‌ندادن واکنش‌های سریع و فوری می‌توانید بهتر فکر کنید و با راه‌حل‌های بهتری مسائل کودک خود را حل کنید. فرض کنید در مدرسه کسی به کودک شما گفته است: «زشت و بد ترکیب». در این صورت ۲ راه پیش روی‌ شما است. نخست اینکه شماره‌ی والدین آن کودک دیگر را پیدا کنید و به والدین او این موضوع را اطلاع دهید و از فرزند آنها شکایت کنید. دوم اینکه به کودک خود یاد بدهید در چنین مواقعی چه واکنش و رفتاری داشته باشد.
روش دوم بسیار مفیدتر واقع می‌شود. می‌توانید به فرزندتان یاد بدهید که در چنین مواقعی به دوست یا هم‌کلاسی خود بگوید: «من زشت و بد ترکیب نیستم و چنین رفتار و صحبتی با یک دوست اصلا درست و شایسته نیست». این خودداری از مداخله در روابط کودک باعث می‌شود تا او خود کنترلی بیشتری در زندگی به دست بیاورد.

۵. به دل ماجرا رفتن را به کودک یاد بدهید


برای اینکه تغییرات مثبتی در نگاه کودک ایجاد کنید، باید از جملاتی اثرگذار بهره ببرید. برای نمونه به او بگویید که ساز زدن برای همه در ابتدا کمی مشکل است یا انجام این ورزش در آغاز کار دشوار است؛ ولی به زودی همه چیز را یاد خواهد گرفت. به او یادآوری کنید که همه‌ی بچه‌ها مثل او هستند و او تنها نیست یا از تجربه‌های ناموفق خود در شروع کاری برایش بگویید. به او کاری را که قبلا انجام داده و موفق بوده است، یادآوری کنید تا خیالش راحت بشود که این‌بار نیز موفق خواهد شد. باید تلاش کنید تا دیدگاه فرزندتان را نسبت به ضعف‌های خود تغییر بدهید.

۶. واقع ‌گرایی خوش ‌بینانه را فراموش نکنید


امیدواری بیهوده یا مثبت ‌اندیشی نتیجه ‌ی درک واقعی اوضاع و مسائل است و بدون پشتوانه ‌ی واقع ‌گرایی به هیچ دردی نمی‌خورد . باید به فرزند خود بیاموزید که برای اتفاقات مختلفی که ممکن است سر راهش قرار بگیرد، آمادگی داشته باشد و با آنها به شکلی مؤثر مواجه بشود. در همین زمینه دوست پیداکردن، کاری که می‌توانید انجام بدهید این است که با فرزندتان واقع‌بینانه صحبت کنید و به او بگویید که دوست مناسب پیداکردن اندکی زمان می‌برد. پس از اینکه ابعاد واقعی موضوع را با او درمیان گذاشتید، باید به سراغ راه‌کارها و اقدامات مؤثر بروید. برای مثال به همراهی فرزندتان به پارکی نزدیک منزل بروید تا در حین دوچرخه‌سواری با بچه‌های محله‌ی جدید آشنا بشود و دوستان تازه‌ای پیدا کند.
لزومی ندارد به فرزندتان امید واهی بدهید. برای مثال وقتی قرار است به شهری دیگر بروید و کودک‌ شما از اینکه دوستانی نخواهد داشت، ابراز نگرانی می‌کند، نباید به او بگویید که در مدرسه‌ی جدید همه با او دوست می‌شوند و آرزو دارند که دوست او باشند. باید واقع‌بین باشید و این رویکرد را به کودک‌تان هم آموزش بدهید. درواقع، منظور این نیست که کودک نمی‌تواند در مدرسه‌ی جدید، دوستانی تازه پیدا کند، بلکه منظور این است که به او یاد بدهید واقع‌بینانه، اوضاع را رصد کند و به او وعده‌های بی‌جا ندهید.
advertising