چرا باید کودک خود را تشویق کنیم

سبک زندگیفرزندان

- 97/10/21
چرا باید کودک خود را تشویق کنیماگر تشویق به گونه‌ای درست، اندیشمندانه، به موقع و متناسب صورت گیرد عاملی موثر بر سازندگی و جهت‌دهی فرزندمان است. هانیه رضایی با اشاره به اینکه تنبیه در مقابل روش‌های تشویقی موثر و مطلوب جایی ندارد، اظهار کرد: وقتی کودکی مورد تشویق قرار می‌گیرد کشش و جذبه‌ای در او ایجاد می‌کند که به ادامه سیر جهت مقصدی که والدین برای او تعیین کرده‌اند پرداخته و رفتار ناهنجار خود را ترک می‌کند، مثلا تشویق در پیشرفت تحصیلی و حتی رشد اخلاقی دانش‌آموز بسیار موثر بوده و در امر یادگیری و آموزش عامل محرک اساسی مثبت در فراگیری دانش‌آموز به حساب می‌آید. بچه ها بايد تشويق شوند تا احساس خوبي نسبت به خويش داشته باشند، طي يادگيريهاي جديد به انجام فعاليت مورد نظر دلگرم و تحريك شوند، حس لياقت و داشتن كفايت در آنها رشد كند و ما را از تواناييهايشان كه جزئي از كل خود آگاهي آنهاست مطلع سازند.

تشويق غذاي روح و روان است و براي پيش بردن كار، بسيار ضروري. اگر كودك ما در حوزه اي خاص توانياي و استعداد دارد، حتما آن را شناسايي كنيم. تشويق، باعث ايجاد پشتكار و ميل به تمرين بيشتر در او شده و كودك را نسبت به رشد توانايي اش دلگرم تر مي كند تا حدي كه آن توانايي جزئي از خود آگاه او مي شود. برخي از والدين تا اندازه اي با اين عقيده مخالفند، ولي دست كم بايد به آنها گفت كه شناختن توانايي بچه ها كار غلطي نيست. ما به عنوان يك انسان نياز داريم كه ضعف ها و توانایي هاي خود را بشناسيم و بتوانيم از طريق شناخت آنها شخصيت خود را با آگاهي واقع بينانه تري رشد دهيم. درست و واقعي از خود،نقطه شروعي براي تعيين و سازگاري ما با زندگي است.

اولين قانون تشويق اين است كه اين كار را به طور واقعي و حقيقي انجام دهيم، نه ظاهري و دروغين. تلخ ترين واقعيت موجود اين است كه گاهي تشويق در پرده غيبت فرو مي رود و به ندرت به ياد استفاده از آن مي افتيم. مثلا هنوز هم جامعه براي كارهاي سخت و سرويس هاي خدماتي و كمك رساني ارزشي قائل نيست و كسي ارائه كنندگان اين خدمات را تشويق نمي كند. ممكن است در جامعه اين احساس شود كه زياد هم نبايد خود را مديون مسائلي خاص دانست، زيرا آنها نيز به ازاي انجام خدمات خود پول دريافت مي كنند.براي آنكه تشويق موثرافتد، بايد خالص باشد و خالصانه بيان شود. اگر مي خواهيم وقت بچه ها را هدر دهيم و با رشد آنها مقابله كنيم، از نوعي تشويق توام با رياكاري، پوچ، تهي، تعاريف غير واقعي و تعارفي استفاده كنيم.

تجربه‌های معلمان و مربیان نشان می‌دهد دانش‌آموزانی که در کلاس و مدرسه به خاطر تلاش در درس و پیشرفت تحصیلی مورد تشویق قرار می‌گیرند بیش از افراد دیگر به فراگیری توجه نشان می‌دهند و موفق‌ترند؛ در واقع تشویق در فرم دادن شخصیت و سازندگی آن و جهت‌دهی و هدایت رفتار کودک نیز نقش مهم و اساسی دارد؛ چرا که از طریق آن می‌توان رفتار مثبتی را در دانش‌آموز پدید آورد و ریشه رفتار و عملکرد ناروا را در او خشکاند. هنگامی که فردی را در مورد کاری تشویق می‌کنیم در حقیقت به او می‌گوییم راه درستی در پیش گرفته و ادامه آن به صلاح و مصلحت او است، از این رو می‌توان گفت اصل اساسی در تشویق، تحریک درست عواطف یا توجه به آموزه‌های معنوی است تا زمینه‌ساز تحقق اعمال و رفتار مثبت افراد باشد، البته والدین باید در خصوص تشویق دقت زیادی داشته باشند؛ چرا که گاهی ناخواسته به رفتار بد پاداش می‌دهند، مثلا یک رفتار برایشان خنده‌آور یا تعجب‌برانگیز است و دقت نمی‌کنند که کنترل نکردن واکنش‌ها منجر به تکرار دوباره رفتارهای ناپسند می‌شود.

متاسفانه گاهی والدین ناخواسته رفتار خوب را با تنبیه پاسخ می‌دهند، در حالی که بی‌توجهی به رفتار کودک و یا تمرکز بر جزییات منفی یک رفتار خوب مثل ریخت و پاش اتاق درقبال کشیدن یک نقاشی جدید می‌تواند رفتار مثبت را خاموش یا کمرنگ کند؛ در واقع این خطاها می‌توانند به ایجاد مشکلات رفتاری و هیجانی در کودکان کمک کنند، البته باید در نظر داشته باشیم که پدر و مادر نیز مانند کودکان‌شان بی‌عیب و نقص نیستند، اما باید نهایت سعی خود را برای تربیت اعضای خانواده به کار گیرند. گاهی والدین از تنبیه کودک به دلیل رفتار بد غفلت می‌کنند(هنگامی که تنبیه ملایم ضرورت دارد)، گاه بی‌حوصلگی و مشغله زیاد زمان را برای تنبیه کودک از پدر و مادر سلب می‌کند، کودک در این مواقع چنین برداشت می‌کند که انجام این رفتار من برخی اوقات اشکال ندارد، چون همیشه من را به خاطرش مواخذه نمی‌کنند.

اگر بچه ها متوجه شوند كه جمله "كارت خوب است عزيزم! را به شكلي غير ارادي و بدون هر گونه احساس واقعي بر زبان آورده ايم،دچار نا اميدي و ناراحتي شديدي مي شوند. كودكان در اين مواقع فكر مي كنند كه واقعا از موفقيت هايشان خوشحال نشده و به آنها توجهي نداريم. اگر هنگام تشويق، احساس كنند كه منظور واقعي ما تشويق آنها نبوده است، رفتارمان را اين گونه تعبير مي كنند كه تلاش كرده ايم با اين حرف ها احساس خوبي نسبت به كاري كه حتي خودش هم مطمئن نبوده كه بتواند درست انجام دهد، در او ايجاد كنيم. اين تشويق به جاي اينكه تقويت اعتماد به نفس در او بشود، آن را از بين خواهد برد براي اينكه كودكمان را رياكارانه تشويق نكنيم جملاتي را به كار ببريم كه با من شروع مي شود، مثل من فكر مي كنم واقعا تمام تلاش خودت را براي تحقيق مدرسه ات انجام داده اي.يا من دوست دارم وقتي امروز دوستت براي بازي با تو آمد، اسباب بازهايت را به او بدهي.

در نتيجه وقتي صحبت هاي خود را با "من"شروع مي كنيم تشويق ما بيشتر جنبه واقعي پيدا مي كند. زيرا واقعي بودن اساس تشويق درست است و دلايل مهم و عمدتا دقيق استفاده با جملاتي كه با "من" شروع مي شود اين است كه اين نوع جملات مشخص مي كنند ما در حال بيان نظرو احساس شخصي خود نسبت به رفتار كودك هستيم و بر اساس ارزشهايي كه نزد خودمان اعتبار دارد آن را تفسير مي كنيم ووقتي مي گوييم عالي است!،كارت را بسيار عالي انجام دادي و رفتارت وحشتناك است در واقع نشان داده ايم كه بچه هايمان را با معيار هايي قطعي و عمومي،مثل خوب بودن و يا بد بودن و موفق شدن يا شكست خوردن مي سنجيم.
advertising