سرگذشت وایکینگ ها و تاریخچه آن ها

گردشگریفرهنگ و تمدن

- 97/09/06
سرگذشت وایکینگ ها و تاریخچه آن هاوایکینگ‌ها (به انگلستانی:Vikings) دریانوردان اسکاندیناوی بودند که عمدتاً به زبان اسکاندیناوی قدیمی صحبت می‌کردند. آن‌ها با طرف‌هایی از سرزمین‌های اروپای شمالی رابطه تجاری داشتند. این معامله در یک منطقه وسیع شمالی، مرکزی، شرقی و غربی اروپا در خلال اواخر قرن ۸ تا ۱۱ میلادی صورت می‌گرفت.
تمام تصورات ذهنی و لباس های که بر تن واکینگ ها در فیلم ها دیده بودید را فراموش کنید. درست است که بیشتر مردم اسکاندیناوی و مخصوصا واکینگ ها کلاه به سر می کردند، ما آیا واقعا کلاه هایی که ما از آن ها در فیلم ها می بینیم واقعیت داشت؟داستان این کلاه های شاخ دار چگونه به وجود آمد؟ به نظر می رسد شاعران قرن نوزده ام میلادی و با قدرت تخیلشان و با استفاده از داستان های دهان به دهان برای وایکینگ ها چنین کلاهی به وجود آوردند. این نوع از کلاه را سالها قبل تر از واکینگ ها آلمان ها و نروژی ها استفاده می کردند.
سرگذشت وایکینگ ها و تاریخچه آن ها

آیین وایکینگ ها


وایکینگ‌ها یکی از آخرین ملت‌های ساکن اروپا بودند که همچنان بر مذهب چندخدایی بودند. ساختار همبودی (اجتماعی) در میان تبارهای نورس مانند دیگر جاها بر پایه بسامانی خانوادگی، همکاری بازرگانی و باورهای آیینی استوار بود. در یکی از سروده‌های رزمنامه بیوولف چنین آمده‌است: «در نهاد آن کس که خوب می‌اندیشد هیچ چیزی توان آن را ندارد که آتش خویشاوندی را فرونشاند». آن‌ها کودکان ناخواسته را بر سر راه می‌نهادند اما همینکه کودک از سوی پدر و مادری پذیرفته می‌شد از مهر و پشتیبانی سرشاری برخوردار می‌شد. نورس‌ها نام خانوادگی نداشتند. هر پسری نام پدر را بر سر نام خود می‌افزود. مانند اولاف هرالدسون (هرالدزاده)، مگنوس اولافسون، و هاکون مگنوسون.
این شاید برای شما کمی غیر قبل باور باشد اما بیشتر مردان وایکینگ در طول عمرشان به جای شمشیر در دستشان داس بود و به زراعت می پرداختند. باستان شناسان معتقدند ه وایکینگ ها افراد صلح طلبی بودند و بیشتر تمایل به تجارت و زراعت داشتند و علاقه ی کمتری به خون ریزی و کشتار و فتح سرزمین های اطراف نشان می دادند. آنها همچین گوسفند، بز و خوک نیز پرورش می دادند.

افسانه ها


در زمان چیرگی وایکینگ‌ها بر اروپا، بی‌گمان نویسندگان اروپایی دربارهٔ تندخویی وایکینگ‌ها زیاده روی می‌کردند. همچنانکه تاریخ‌نگاری، با رهنمون کردن آدمی به شگفتی‌های زندگی، او را از درنگریستن به رخدادهای روزمره زندگی مردمان بازمی‌دارد. با اینهمه به سبب دشواری‌های زندگی در آغازه تاریخ اسکاندیناوی، نبرد برای زنده ماندن آنچنان بوده‌است که تنها سرسخت‌ترین کسان می‌توانستند پایدار بمانند و از این رو کین‌خواهی و دشمنی و دریازنی افسارگسیخته‌ای که در دریاها انجام می‌گرفته گونه‌ای باور و نگرش نیچه‌ای پدیدآورد که پایه آن دلاوری و بی‌باکی بود آن هم بدون درنگریستن به بنیان‌های آیینی سامیان. در این زمان بود که یک وایکینگ چون از دیگری می‌پرسید «بگو به کدام آیین باور داری» در پاسخ می‌شنید که «من به توانایی‌های خودم ایمان دارم».

سرگذشت وایکینگ ها


بر اساس پژوهش های انجام شده اتفاقات زیر پس از یورشی به انگلستان در 830میلادی و نخستین اردوی زمستانی وایکینگ‌ها در امپراتوری فرانک‌ها در 840میلادی رخ داده که کم کم عصر وایکینگ ها پایان یافت.
۸۴۴ یورش وایکینگ‌ها به اسپانیا
۸۵۶/۵۷ غارت پاریس
۸۶۶ سرور بزرگ وایکینگ‌ها وارد آنگلیای شرقی می‌شود
۸۷۸ تأسیس منطقه قانونی دانمارکی (دِین‌لاؤ)
۹۱۱ بنیاد امیرنشین نورماندی توسط رولو
۹۱۴ فتح برتانی به‌دست وایکینگ‌ها
۹۸۰ تاخت‌وتاز جدید به انگلستان
۱۰۶۶ پایان عصر وایکینگ‌ها (نبرد هستینگز)
advertising