داستان تاثیر حکایت های مثبت و منفی از سری داستان های آموزنده شیوانا

خواندنیداستان و حکایات

- 98/02/24
داستان تاثیر حکایت های مثبت و منفی از سری داستان های آموزنده شیواناشیوانا خبردار شد که یکی از شاگردان مدرسه هر روز وقتی فرصت استراحت و تفریح فراهم می شود ، بقیه شاگردان را گرد خود جمع می کند و در مورد خبرهایی که در دهکده و همینطور مناطق دور و نزدیک شنیده برای آنها ماجرا تعریف می کند. اما با این تفاوت که همه قصه ها و حکایت ها و ماجراهایی که نقل می کند مربوط به حوادث زشت و قتل و سرقت و انسان آزاری و بقیه رفتارهای ناپسند انسان های ناهنجار است.
شیوانا روزی آن شاگرد خوش سخن را در مقابل بقیه اعضای مدرسه احضار کرد و با صدای بلند از او خواست تا دیگر از این داستان های منفی و اتفاقات ناپسند بیرون مدرسه برای شاگردان چیزی نقل نکند.
آن شاگرد با اعتراض گفت :” اما استاد این ها واقعیت جامعه بیرون مدرسه است و افراد مدرسه حق دارند با این واقعیات آشنا شوند!!”
شیوانا پاسخ داد:” اما مساله اینجاست که بیرون مدرسه اتفاقات مثبت و دوست داشتنی مثل محبت انسان ها به همدیگر و از خود گذشتگی اهالی برای کمک به یکدیگر و هزاران اتفاق امید بخش دیگر هم رخ می دهد.
اما تو عمدا اتفاقات آزاردهنده و ناخوشایند را از دل این هزاران اتفاق خوب بیرون می کشی و فقط آنها را نقل می کنی. از سوی دیگر به طور مستمر و دائم مشغول پرکردن ذهن شاگردان با این داستان هایت هستی . نتیجه این قصه گفتن ها از آدم های بد و رفتارهای زشت این است که تو کم کم کاری می کنی که برای شاگردان مدرسه قباحت و زشتی کارهای ناپسند کمتر به چشم آید و آنها باورشان شود که باید با سیاهی ذغال بسازند و آن را به هر قیمتی که هست بپذیرند و با آن کنار بیایند.
چون این عادی سازی کارهای ناپسند در نظر شاگردان مدرسه حد پایانی ندارد و هر روز تو با قصه های ناخوشایند بیشتری به آن بال و پر می دهی ، کم کم به صورت یک امر جاافتاده در می آید و زشتی ها و پلیدی ها دیگر آنقدر ناپسند به نظر نمی رسند. در حالی که ما در اینجا جمع شده ایم تا زیبایی خوبی ها و پاکی ها را باور کنیم و به دیگران معرفی نمائیم.”
advertising