داستان آموزنده عیادت امام رضا از یکی از اصحاب بیمارش

خواندنیداستان و حکایات

- 97/11/10
داستان آموزنده عیادت امام رضا از یکی از اصحاب بیمارشمرحوم قطب الدّین راوندى در كتاب خود، به نقل از حضرت جوادالا ئمّه علیه السلام حكایت كند: یكى از اصحاب امام رضا علیه السلام مریض شده و در بستر بیمارى افتاده بود، روزى حضرت از او عیادت نمود و ضمن دیدار، به او فرمود: در چه حالتى هستى؟
عرض كردم: مرگ را بسیار سخت و دردناك مى بینم.
حضرت رضا علیه السلام فرمود: این ناراحتى كه احساس مى كنى، اندكى از حالات و علائم مرگ مى باشد كه اكنون بر تو عارض شده است، پس اگر تمام حالات و سكرات مرگ بر تو عارض شود، چه خواهى كرد؟!
و بعد از آن، در ادامه فرمایش خود افزود: مردم دو دسته اند: عدّه اى مرگ برایشان وسیله آسایش و استراحت است. و عدّه اى دیگر آن قدر مرگ برایشان سخت و طاقت فرسا است، كه پس از آن احساس راحتى مى كنند. حال چنانچه بخواهى كه مرگ برایت نیك و لذّت بخش باشد، ایمان و اعتقادات خود را نسبت به خداوند متعال و رسالت حضرت محمّد صلى الله علیه و آله و نیز ولایت ما اهل بیت عصمت و طهارت علیهم السلام را تجدید كن و شهادتین را بر زبان و قلب خود جارى گردان.
امام جواد علیه السلام فرمود: بعد از آن كه، آن شخص طبق دستور پدرم شهادتین را گفت، اظهار داشت: یابن رسول اللّه ! ملائكه رحمت الهى با تحیّات و هدایا وارد شدند و بر شما سلام مى دهند.
امام رضا علیه السلام فرمود: چه خوب شد كه ملائكه رحمت الهى را مشاهده مى كنى، از آن ها سؤ ال كن: براى چه آمده اند؟
مریض گفت: آن ها مى گویند چنانچه همه ملائكه با اذن خداوند سبحان، نزد شما حاضر شوند، بدون اجازه حركتى نمى كنند.
پس از آن، با كمال راحتى و آرامش خاطر. چشم هاى خود را بر هم نهاد و گفت: السّلام علیك یاابن رسول اللّه، پیغمبر اسلام، امیرالمؤ منین و دیگر امامان (سلام اللّه علیهم ) آمدند، و در همین لحظه، جان به جان آفرین تسلیم كرد.
advertising