شعر بوی بهار از معینی کرمانشاهی

خواندنیشعر و ادبیات

- 98/01/02
شعر بوی بهار از معینی کرمانشاهینسیم خاک کوی تو، بوی بهار میدهد

شکوفه زار روی تو، بوی بهار میدهد

چو دسته های سنبل. کنار هم فتاده ای

بروی شانه موی تو، بوی بهار میدهد

چو برگ یاس نورسی، که دیده چشم من بسی

سپیدی گلوی تو، بوی بهار میدهد

تو ای بنفشـه موی من، بیا شبی به کوی من

که صبح کامجوی تو، بوی بهار میدهد

چه نرگسی!چه سوسنی!چه سبزه ای،چه گلشنی!

همیشـه رنگ و بوی تو بوی بهار میدهد

تو ای کبوتر حرم، ترانه های صبحدم

بخوان که های هوی تو بـوی بهار میدهد

برای من که جز خزان، ندیده ام در این جهان

بهشـت آرزوی تو، بوی بهار میدهد
advertising