رمان رئال عقاید یک دلقک اثر هاینریش بل برنده جایزه نوبل ادبیات
خواندنی › کتاب و رمان
- 98/02/25نویسنده رمان عقاید یک دلقک
کتاب عقاید یک دلقک ، نوشتهٔ هاینریش بل نویسندهٔ آلمانی است که در 1963 نوشته شدهاست. رمان عقاید یک دلقک یک درام رئال و غمانگیز و برنده جایزه نوبل ادبیات 1972 و گئورگ بوخنر 1967 است. این رمان بعد از انتشار در سال 1963 به دلیل ماهیت انتقادی محتوایش و به خاطر نگاه منفی آن به کلیسای کاتولیک و دیدگاه آزاداندیش «هاینریش بُل»، نویسنده آلمانیاش، راجع به مذهب و مسائل اجتماعی، خشم محافظهکاران را در آلمان برانگیخت و باعث درگرفتن بحث و جدل در مطبوعات فراوان گشت. همچنین در سال 1976 وویکش یاسنی کارگردان اهل جمهوری چک فیلمی از این رمان ساخته است.
مترجم و انتشارات رمان عقاید یک دلقک
از ترجمه های این کتاب می توان به ترجمه محمد اسماعیلزاده توسط انتشارات چشمه اشاره کرد.
خلاصه و درونمایه رمان عقاید یک دلقک
کتاب عقاید یک دلقک، تالیف هاینریش بل، روایت زندگی «هانس شنیر»، فردی از یک خانواده متمول با طرز فکری منحصر است. هانس خانه پدری را به خاطر تفاوت در نوع نگرش به زندگی و مذهب ترک گفته و به عنوان یک دلقک مشغول به کار است.
شنیر که به نظر خود از بیماری افسردگی، سردرد، تنبلی و تک همسری رنج میبرد تنها قادر است در کنار یک نفر آرامش یابد و نه هیچکس یا بهتر بگویم، هیچ زن دیگری. «ماری»؛ دختری است کاتولیک و بسیار مذهبی که علیرغم احساس گناه، شش سال با «هانس» زندگی میکند بدون این که با او ازدواج نماید. از نظر دلقک، ازدواج روی کاغذ امری است واهی و دین همچون سایر عقاید، مسألهای شخصی بوده که اجازه دخالت و ورود به حریم افراد را ندارد.
«هانس» اعتقادی غیر از اعتقاد حاکم را در پیش گرفته و این سبب میشود نه او جامعه را بپذیرد و نه جامعه او را. در واقع داستان کتاب از آن جا آغاز میشود که «ماری» تحملش تمام شده و دلقک را بدون هیچ توافق یا گفتگویی رها کرده و با شخص دیگری به صورت رسمی ازدواج میکند. «هانس» هم که به نظرش معنا و مفهوم ازدواج، با هم بودن و چیزی فراتر از ثبت در یک برگه بلکه یک نوع تعهد قلبی است، «ماری» را به خیانت و زنا متهم کرده، دچار افسردگی شده و به قولی ادبی «عقده دل میگشاید» و به نوعی با خواننده درد دل مینماید. در واقع در کتاب عقاید یک دلقک ریاکاریها و تلخیهای دنیا از پس صورتک یک دلقک مطرح شده و اگرچه در زمره داستانهای عشقی طبقهبندی میشود، اما دارای مضامین انتقادی و اعتقادی بسیار عمیقی است.
گزیده ای از رمان عقاید یک دلقک
دلقکی که الکل را درمان دردش قرار دهد، سقوطش از بالای شیروانی به مراتب خیلی سریعتر از یک شیروانیساز مست اتفاق میافتد. وقتی با حالت مستی وارد صحنه میشوم، در هنگام اجرای نمایش خطاهای زیادی مرتکب میشوم، چون دیگر آن دقتی را که لازم است داشته باشم را ندارم و همین سبب میشود که دچار دامی پردردسر شوم. یعنی به رفتاری که روی صحنه به نمایش در میآورم میخندم، که این خود بسیار نگران کننده و ترسناک است. ولی تا موقعی که هوشیار هستم، هول و استرس قبل از روی صحنه رفتن تا زمان اجرای نمایش زیاد میشود (اکثراً باید با زور و هل روی صحنه بروم) و آن چیزی که برخی منتقدان نامش را «شادی حیاتی پنهانی در تپش قلب» نهادهاند برای من چیزی جزء یک سرمای مأیوس کننده نبود که به سبب آن تبدیل به یک عروسک خیمه شببازی میشدم و ترسناکتر از آن زمانی بود که نخ این عروسک پاره میشد و من باید فقط به خودم متکی میشدم.