چطور مثبت اندیشی را در خود تقویت کنیم
سبک زندگی › مهارت اجتماعی
- 97/10/28برخی از انواع متداول تفکر منفی شامل فقط تمرکز کردن بر جنبههای منفی یک مسئله میباشد. مثلاً تصور کنید که روز پرمشغلهای را سر کار داشتهاید. یک سخنرانی داشته اید و کارهای مختلفی را جلوتر از برنامه به اتمام رساندهاید اما فراموش کردید یک تلفن مهم را انجام دهید. آن شب متوجه میشوید که باوجود موفقیتهایی که در آن روز کسب کرده اید، فقط به آن اشتباه کوچک فکر میکنید و نگران هستید که چه تاثیری بر کارتان خواهد داشت. به جای فکر کردن به مثبتها و درک منفی، همه مثبتها را نادیده گرفته و منفی کوچک را بسیار بزرگ کردهاید.
مقصر دانستن خود یکی دیگر از شایعترین نوع تفکر منفی است. وقتی بخش شما در شرکت، به سهم فروش ماه خود نمیرسد، به جای اینکه به این فکر کنید که اقتصاد کند موجب فروش کلی کمتر شده است، مدام خودتان را مقصر میدانید. این نوع تفکر منفی میتواند برای سلامت روانی شما مخرب باشد. با مقصر کردن خود برای مسائلی که تقصیر شما نبوده یا در کنترل شما نیست، اعتماد به نفس شما دچار افول میشود.
هنگام صحبت تنها از واژههای مثبت استفاده کنید.اگر مدام به خودتان بگویید «نمیتوانم»، خودتان را متقاعد میکنید که واقعا ناتوان هستید. به خودتان بگویید به خوبی از عهدهی کارها برمیآیید یا دستکم همهی تلاشتان را میکنید.
افکار منفی را دور کنید.هنگامی که روحیهتان ضعیف است اجازه ندهید افکار و احساسات منفی آزارتان بدهند. حتی تنها برای چند ساعت در روز افکار منفی را از خودتان دور کنید و فقط روی جوانب مثبت زندگیتان تمرکز کنید.
از واژههایی استفاده کنید که احساس قدرت و موفقیت را در شما بیدار میکنند.سعی کنید افکارتان را با واژههایی بیان کنید که باعث میشوند احساس قدرت و شادی داشته باشید و حس کنید زندگیتان تحت کنترل خودتان است. سعی کنید به جای واژههایی که به شما احساس شکست یا بیکفایتی میدهند، روی واژههای مثبت تمرکز کنید.
از جملات الهام بخش و عبارات تأکیدی مثبت استفاده کنید.یکی از محبوبترین تمرینات مثبتاندیشی، تکرار جملات تأکیدی مثبت است. یعنی در فواصل زمانی منظم عبارت مثبتی مانند «من لایق خوشبختی هستم» یا «من ارزش عشق ورزیدن را دارم» را با خودتان تکرار کنید. باور داشتن به صحت این عبارات و یادآوری آنها به خودتان باعث میشود دید مثبتتری نسبت به زندگی داشته باشید.
افکارتان را هدایت کنید.روانشناسان از این روش زیاد استفاده میکنند. هنگامی که احساس ضعف یا اضطراب دارید این کار به شما کمک میکند کنترل افکار خود را به دست بگیرید. به یک رؤیای خوشحالکننده فکر کنید، یک تصویر ذهنی مثبت بسازید یا به عوامل خارجی واکنشهای مثبت نشان بدهید تا احساسات بد را تحت کنترل در بیاورید.
شک نکنید خودباوری و موفقیت به هم وابستهاند.هیچ چیز به اندازهی اینکه «خودتان را باور کنید» به موفقیتتان تحقق نمیبخشد. اگر قرار است به چیزی شک کنید به افکار منفی و ضعفهایتان شک کنید و باور کنید در رسیدن به همهی اهدافتان موفق خواهید بود.
اشتباهات گذشته را تجزیه و تحلیل کنید. مثبت فکر کردن به معنای انکار اشتباهاتتان نیست. به جای این کار، برای فکر کردن به مسائلی که شما را به موقعیت کنونیتان کشانده است به خودتان کمی زمان بدهید تا در آینده از اشتباهات مشابه پرهیز کنید و دید مثبتتری نسبت به آینده داشته باشید.
به خودتان اعتماد کنید.بیشتر وقتها زمانی که احساس ناامیدی و ناراحتی میکنیم، به جای اینکه بابت کارهایی که تاکنون درست انجام دادهایم به خودمان اعتماد کنیم، تنها روی مسائل منفی و اشتباهاتی که مرتکب شدهایم تمرکز میکنیم. حتی اگر بعضی کارها را خراب کردهاید، برای کارهایی که تا حالا به خوبی انجام دادهاید به خودتان اعتماد کنید.
از گذشته درس بگیرید. شما گذشته را پشت سر گذاشتهاید، هر چقدر هم بد پیش رفته باشد، نمیتوانید آن را تغییر بدهید. هرگاه احساس کردید دربارهی گذشته افکار منفی به سراغتان آمدهاند، آنها را با افکار مثبت دربارهی آینده جایگزین کنید.
به یاد داشته باشید اوضاع میتوانست بدتر باشد.هرچقدر هم اوضاع خراب است فراموش نکنید شرایط میتوانست بدتر باشد. بابت همهی چیزهای خوبی که در زندگی دارید شکرگزار باشید، حتی اگر فکر میکنید جوانب منفی زندگیتان از جوانب مثبت آن بیشتر است.
به وضعیت کنونیتان به عنوان یک فرصت نگاه کنید.گاهی اوقات حتی مسائلی که در زندگیمان منفی به نظر میرسند به ما فرصتهایی برای قویتر شدن اعطا میکنند و اگر در آن شرایط قرار نمیگرفتیم در برابر فشارها مقاوم نمیشدیم. شاید از دست دادن کارتان فرصتی باشد تا کسبوکار خودتان را راهاندازی کنید یا ادامه تحصیل بدهید.
برای تبدیل افکار منفی به مثبت، ایده بدهید.هرگاه فکر اینکه باید فلان کار را به شیوهی دیگری انجام میدادید ذهنتان را مشغول کرد، سعی کنید افکارتان را تغییر بدهید و به جای آن در مورد کاری که انجام دادهاید به خودتان اعتماد کنید. به یاد داشته باشید شما کامل و بدون نقص نیستید، میتوانید دفعهی بعد بهتر عمل کنید.
روی تخیلتان کار کنید.تجسم کردن کاری که میخواهید انجام بدهید یا شخصیتی که میخواهید داشته باشید برای رساندن شما به آن اهداف، محرک خوبی است و باعث میشود نسبت به مسیری که باید بپیمایید احساس مثبتتری داشته باشید.
به راههای عملی کردن رؤیاهایتان فکر کنید.طبیعتا قدم بعدی این است که فکر کنید چگونه میخواهید به جایگاهی که خودتان را در آن میبینید دست یابید. افکارتان صرفا با خیالپردازی به وقوع نمیپیوندند. پس برنامهای بریزید تا با برداشتن قدمهای کوچک در طول زمان به هدفتان برسید.
خودهیپنوتیزمی حالتی از هوشیاری ایجاد میکند که ذهن در آن حالت تربیتپذیر است، یعنی در آن حالت پیشنهادهای مثبت را راحتتر میپذیرید. خودهیپنوتیزمی این امکان را برای شما فراهم میکند که در زندگیتان خوشحالتر، امیدوارتر و سالمتر باشید.
دلایلی را که نشان میدهند به خواستههایتان میرسید، بنویسید.اگر به سختی باور میکنید ترفیعی را که مد نظر دارید خواهید گرفت یا کتابتان منتشر خواهد شد، به جای تمرکز روی دلایلی که بدگمانیتان را تقویت میکنند، بنشینید و فهرستی از دلایلی را که نشان میدهند به خواستهتان خواهید رسید، تهیه کنید.