چگونه از کودکان خود در برابر آسیب افراد غریبه مراقبت کنیم

سبک زندگیفرزندان

- 97/11/04
چگونه از کودکان خود در برابر آسیب افراد غریبه مراقبت کنیمهمسایه‌هایتان را بشناسید؛ صرف اینکه مرد یا زن مسنی هستند یا متاهلند، دلیل خوبی برای اعتماد کردن به دیگران نیست.ممکن است قصد سر زدن به منزل یکی از اقوامتان را داشته باشید یا ممکن است فرزندتان بخواهد برای بازی به محله دوستانش برود. در هر صورت به خاطر داشته باشید بعضی مکان‌ها محیط مناسبتری برای بچه‌ها دارند و بقیه برای بچه‌ها خطرناک هستند؛ در هر دو صورت به هیچ وجه نباید توجهتان را از فرزندتان بردارید و جایی که احتمال خطر وجود دارد او را تنها بگذارید.

در فضاهای شلوغ مثل بازار یا جشنواره‌ها خطر برای بچه‌ها زیاد است و این شما هستید که نباید دستشان را رها کنید؛ حتی اگر جیغ و داد راه انداختند. مورد پرنیا که در بازار خرمدشت کرج اتفاق افتاد، مصداق حضور در یک فضای شلوغ بود.در بهشت زهرا، پارک، فروشگاه، شهر بازی، ترمینال، فرودگاه و رستوران نمونه‌های دیگری هستند که باید در آن‌ها بیشتر مراقب باشید.

نسبت به سن و سال فرزندتان و با مشورت یک مشاور درباره غریبه‌ها و لزوم اعتماد نکردن به آن‌ها صحبت کنید، به خصوص اگر فرزندتان خجالتی است، رودربایستی دارد یا خیلی مهربان است؛بیشتر مراقبش باشید. این بچه‌ها ممکن است راحتتر به غریبه‌ها اعتماد کنند. بچه خجالتی یا کودکی که رو در بایستی دارد، ممکن است نتواند نه بگوید یا جیغ و داد راه بیندازد و کودکی که مهربان است به راحتی گول می‌خورد و تحت عنوان کمک کردن به غریبه‌ها در تله می‌افتد. برای اینکه مطمئن شوید فرزندتان خوب درسش را یاد گرفته است؛ بعد از سپری شدن مدتی زمان، فرزندتان را تحت نظر خودتان محک بزنید و مطمئن شوید حرف‌هایتان ملکه ذهنش شده است.

به فرزندتان بگویید تشخیص خوب یا بد بودن آدم‌ها، از طریق لباس یا زیبایی صورتشان غیر ممکن است و ممکن است کسی که خیلی زیبا و مهربان به نظر می‌رسد، آدم خوبی نباشد. در عین حال به او یاد دهید که در مقابل افراد غریبه و نامطمئن، افراد مطمئنی هم وجود دارند. در راستای مراقبت از کودک شماره ضروری 110 را یاد بدهید و به او بگویید در صورت بروز مشکل می‌تواند به پلیس زنگ بزند یا مراجعه کند.

برای مراقبت از کودک، مهم است که بعضی قوانین کلی را به او یاد دهید. بعضی از این قوانین شامل موارد زیر می‌شود:
با غریبه‌ها حرف نزن
هرگز بغل کسی نرو
از غریبه‌ها چیزی قبول نکن؛ حتی اگر خوشمزه به نظر می‌رسد
تنهایی این طرف و آن طرف نرو؛ حتی اگر مسافت کوتاهی باشد
اگر کسی به تو نزدیک شد یا دست زد، جیغ و داد راه بینداز و فرار کن
این قوانین را به فرزندتان یاد دهید و اهمیتشان را برایش جا بیندازید.

وقتی قرار است به همراه فرزندتان به مکانی بروید که شلوغ است یا احتمال بروز خطر در آن بالاست، موارد زیر را رعایت کنید:
آدرس و شماره تلفنتان را روی یک تکه کاغذ یا حتی روی بازوی فرزندتان با یک ماژیک موقتی سالم بنویسید. می‌توانید تکه کاغذ را به شکل دستبند دربیاورید و دور دستش بپیچانید.
به فرزندتان یک سوت بدهید تا در صورت گم شدن آن را به صدا دربیاورد.
کیوسک پلیس یا باجه نگهبانی را به او نشان دهید و بگویید اگر گم شد به پلیس مراجعه کند.
اگر به اندازه کافی بزرگ شده‌‌اند، شماره تلفنتان را به آن‌ها یاد بدهید تا حفظ کنند.
همیشه چند عکس واضح از فرزندتان به همراه داشته باشید و دقت کنید چه لباس‌هایی پوشیده است.
مجسمه یا المانی را در محیط مشخص کنید و قرار بگذارید در صورتی که از هم جدا شدید، آنجا همدیگر را پیدا کنید.
وضعیت‌ها و سناریوهای مختلف را با فرزندتان تمرین کنید و فکر نکنید چون بچه عاقلی است با یک بار گفتن همه چیز را یاد می‌گیرد. این مسئله نیاز به تکرار دارد.

اینکه به کودک بگوییم «با غریبه نرو» یا «با غریبه حرف نزن»، بیشتر کودک را در مواجهه با افراد آسیب رسان گیج می کند. همچنین، نمی توان گروه بزرگی از افراد غریبه در ذهن کودک ایجاد کرد و همواره در مواجهه با هر فردی او را به آن دسته منتقل کرد و دائماً تذکر داد این فرد که الان ملاقات کردیم غریبه است. چه بسا بسیاری از افراد به ظاهر آشنا در فامیل ما هستند یا در همسایگی ما زندگی می کنند که می توانند از هر غریبه ای آسیب رسان تر باشند. علاوه بر آن، هر چه محیط پیرامون برای کودک آشناتر باشد، امکان برقراری ارتباطش با افراد دیگر و فریب خوردنش بیشتر می شود.

موضوع مهم دیگر این است که احساس کودکمان را نسبت به افراد و مکان ها جدی بگیریم. وقتی کودک احساسش را نسبت به افراد دیگر ابراز می کند، به دقت و بدون پیشداوری به ابراز کلامی یا غیرکلامی احساسش حساس باشیم. به عنوان مثال کودک ممکن است احساس خود را با بیان اینکه «من دوست ندارم به خانه همسایه بروم» یا «عمو یا خاله فلانی را دوست ندارم» ابراز نماید یا مثلاً در هنگام حضور فردی، نشانه هایی از احساس ترس یا اضطراب در او پدیدار شود یا سعی کند از آن جمع کناره بگیرد یا حتی تغییراتی در حالت چهره اش ایجاد شود. این موارد می توانند نوعی علامت هشدار دهنده باشند و نبایستی نادیده گرفته شوند. از آنجا که سطح مهارت کلامی کودک در دوره های مختلف سنی متفاوت است و هر کودکی با کودک دیگر تفاوت هایی دارد، نمی توان انتظار داشت همواره همه چیز را آنگونه که وجود دارد یا اتفاق افتاده است از طریق ابراز کلامی بیان کند. او گاهی برای بیان احساسش به حالات رفتاری بسنده می کند. پس باید نسبت به تغییرات رفتاری او دقت داشته باشیم و از او دعوت کنیم درباره احساسش برایمان حرف بزند. برخی از ما بلافاصله احساس کودک را نفی می کنیم و مثلاً در واکنش به کودکمان که می گوید «فلان عمو را دوست ندارم»، بلافاصله می گوییم «عمو فلانی مهربان است.

او تو را دوست دارد. یادت هست برایت بستنی خرید». یا وقتی می گوید «دوست ندارم خانه فلان همسایه بروم»، او را مجبور می کنیم که برخلاف میلش به آنجا برود و می گوییم «امروز برو تا دفعه بعد یک فکر دیگری بکنیم». حال آنکه در چنین موقعیت هایی بهتر است، ضمن همراهی با کودک تلاش کنیم که احساس منفی فرزندمان را ریشه یابی کنیم. ما به عنوان والدین باید برایش وقت بگذاریم و با مهربانی از او بخواهیم که راجع به احساسش و دلیل آن بیشتر با ما صحبت کند. برای شروع صحبت می توانیم از این جمله ها استفاده کنیم: مثلاً «دوست داری در موردش با هم حرف بزنیم؟»، «عمو فلانی باعث رنجش تو شده؟»، «زمانی که در غیبت من منزل فلان همسایه هستی، چطور وقتت را می گذرانی؟». وقتی احساسش با مهربانی شنیده می شود، به ما بیشتر اعتماد کرده و رابطه مان صمیمانه تر می شود. توجه داشته باشیم که لزوماً احساسات منفی کودک به دلیل مورد اذیت و آزار قرار گرفتن نیست. گاهی یک دلخوری کودکانه است که می تواند به این خاطر باشد که کودک همسایه با او بازی نکرده یا وقتی شعر خوانده عمو فلانی برایش دست نزده است.

وقتی در محیط های مختلف (مثلاً پارک یا میهمانی) هستیم، کافی است به او بگوییم «عزیزم سعی کن زیاد از من دور نشی که من تمام مدت که اینجا هستیم بتوانم ببینمت، اگر خواستی جایی بری، لطفاً قبلش به من بگو که من نگرانت نشوم». هرچند، انجام دادن مورد فوق نبایستی خللی در مراقبت بصری ما از کودک ایجاد کند زیرا کودک دفعات اول ممکن است آنقدر مجذوب چیزی یا کسی شود که فراموش کند به ما اطلاع دهد اما به مرور می آموزد که این کار را انجام دهد. وقتی کودک آنچه را به او گفته ایم انجام داد، فراموش نکنیم که از او تشکر کنیم. مثلاً به او بگوییم«ممنونم (که به من اطلاع دادی)». این گونه آموزش، به مرور زمان کودک را نسبت به محیط و افراد اطرافش هشیارتر می کند و به مرور زمان تجربه ای در ذهنش شکل می گیرد که کارهایی را انجام دهد که ما را خوشحال نماید و تشویق شود.
advertising