با کودک حساس خود چگونه برخورد کنیم

سبک زندگیفرزندان

- 97/10/18
با کودک حساس خود چگونه برخورد کنیمکودکان حساس از اینکه دیگران درباره آنها چه فکری می‌کنند، احساس نگرانی می‌کنند. آنها می‌توانند خطر را پیش از دیگران حس کنند و پیامدها و عواقب رفتاری را پیش از وقوع می‌بینند. آیا این حساسیت طبیعی است یا غیرطبیعی؟کودکان حساس آنتن هایی قوی برای شناسایی تغییرات ظریف در تغییر حالات افراد اطراف خود دارند. از طرفی این قابلیت برای آن‌ها خوب است، زیرا باعث می‌شود بتوانند خود را با رفتارها و احساسات افراد دیگر وفق بدهند. هرچند کودکان حساس گاهی اوقات حرف ها یا حرکات دیگران را بیش از حد تعبیر می‌کنند.

تحقیقات نشان می دهد که درصد بالایی از حساسیت ها ریشه فیزیولوژیک دارند و ذاتی هستند. نگران حرف مردم نباشید! این مساله ربطی به کمبود اعتماد به نفس یا مهارت های اجتماعی فرزندتان ندارد و شما در این زمینه به هیچ وجه مقصر نیستید.کودکان حساس واکنش های متفاوت و شاید اغراق آمیزی به مسائل نشان می دهند و در بسیاری از موارد مطابق انتظار شما رفتار نمی کنند. متاسفانه در جامعه این مساله یک نقطه ضعف تلقی می شود در حالی که یک نقطه قوت می باشد!واقعیت این است که کودکان حساس از یک موهبت برخوردارند و می توانند بهتر از کودکان معمولی جهان را بشناسند.

گاهی اوقات والدین آنها حرفی را بدون فکر کردن می‌گویند، یا دوست او برای تمام روز بدون هیچ دلیلی جز اینکه او در خودش بوده است، او را نادیده بگیرد. یک کودک حساس این مسائل را به دل می‌گیرد. آنها ممکن است بارها و بارها به یک موقعیت ساده فکر کنند و آن را تعبیر کنند. به همین دلیل کودکان حساس مضطرب یا خجالتی یا هردوی اینها هستند.

رفتار خود را با فرزندتان هماهنگ کنید نه بالعکس! فرزندتان را وادار به هماهنگ شدن با جامعه نکنید بلکه بدون قید و شرط او را دوست داشته باشید. یادتان باشد شما نمی توانید خمیره فرزندتان را تغییر دهید ولی او باید از علاقه شما مطمئن شود.شریک فرزند خود باشید، به منظور یافتن راه هایی برای تعامل با جهان به فرزندتان کمک کنید. به عنوان مثال اگر کودک شما ترجیح می دهد با گروه خاصی از کودکان سروکار داشته باشد به او در این زمینه کمک کنید.

بر روی نقاط قوت فرزندتان تمرکز کنید. هرگز به فرزند خود برچسب نزنید. کودک شما باید این موضوع را بداند که درک او از جهان اطرافش عمیق تر از سایر کودکان است. به او کمک کنید نقاط قوت خود را تشخیص دهد. ممکن است او متوجه مسائلی شود که بیشتر مردم درک نمی کنند قوه تخیل و تمرکز بهتری داشته باشد، برای مردم دلسوزی کند، دانش آموز بااستعدادی باشد،...

اگر کودک حساسی دارید، باید به هر دو جنبه شخصیتی او توجه کرده و از آن قدردانی کنید. آن جنبه شخصیتی که همواره از او می‎بینیم خجالتی و ترسوی همیشه نگران است، که از نشان دادن احساساتش جلوگیری می‌کند. سمت دیگر او یک کودک مهربان، همدل، احساسی و معمولاً خلاق است.زمانی که کودک حساس به شیوه متعادلی بزرگ می‌شود، در مسیر درستی از رشد قرار دارد که باعث می‌شود در آینده شاد، سالم و خلاق باشد.

از آنجاییکه دنیای کودکان در مدرسه شبیه به جنگل است، روح های حساس ممکن است در کنار همسالان خود صدمه ببینند. کودکانی که با احساس و قلب خود پیش می‌روند، گاهی اوقات ممکن است بوسیله حرکات بدون فکر همسالان خود، لحظات سختی را تجربه کنند. تحقیقات اخیر درباره حساسیت کودکان نشان داد که حدود 40درصد از کودکان حساس نوعی از اضطراب واقعی را تجربه می‌کنند.راز اینکه 60 درصد از کودکان اضطراب را تجربه نمی‌کند، وجود فاکتورهای محافظتی مشخصی است. در صدر این لیست شیوه‌های فرزندپروری قرار دارد. کودکان حساس از وجود داشتن والدین خوش‌بین و انعطاف پذیری که از آنها حمایت می‌کنند اما به آنها اجازه نمی‌دهند که مسائل را خیلی جدی بگیرند، سود می‌برند. هم‌چنین اگر والدین فرزند خود را برای برخورد راحت تر با ریسک ها و خطرات تشویق کنند، کمک کننده است.

ترکیبی از یک کودک حساس و والدین منفی‌نگر اصلاً ایده‌آل نیست. کودکان به والدینی نیاز دارند که به آن ها یادآوری کند اتفاقات و رویدادهای ناخوشایند وجود دارند، ولی آنها می‌توانند با آن کنار بیایند. آنها به والدینی نیاز دارند که به آنها بگوید دنیا جای خوبی است و پر از خطر و عدم قطعیت نیست.اگر والدین حمایت کننده باشند ، یا حتی بهتر از آن آنقدر انعطاف ‌پذیر باشند که کودک حساس آن ها بتواند شیوه کنار آمدن با آسیب ها، شکست ها و ناامیدی های زندگی را ببیند، خیلی خوب خواهد بود.

بیشتر کودکان حساس، هنگام تصمیم گیری دچار پریشانی می شوند و به علت ترس غالبا از فرصت ها استفاده نمی کنند. گاهی بهترین کاری که شما می توانید انجام دهید این است که او را در گرفتن تصمیمات جدید تشویق کنید. در مورد تنبیه هم همین طور. بهتر است به جای فریاد کشیدن بر سر فرزندتان، با ملایمت به تصحیح رفتار او بپردازید. اگر فرزندتان بداند که تحت هر شرایطی همچنان او را دوست خواهید داشت هنگام تصمیم گیری کمتر دچار تردید می شود و از تغییرات نمی هراسد. او باید بداند که شما سعی نمی کنید شخصیت دیگری از وی بسازید.

به جای گفتن:"آرام باش، خیلی هم بد نیست."بگویید:"می دانم که چقدر ناراحت کننده است"
به جای گفتن:"واقعا آن حرف را جدی نگفتی"بگویید:"درمورد این قضیه با من حرف بزن"
به جای گفتن:"این قدر عصبانی نشو"بگویید:"عصبانی بودن تو درست است و می دانم چرا عصبانی هستی. ولی به دیوار کوبیدن درست نیست"
به جای گفتن:"چطور می توانی این قدر خودخواه باشی؟"بگویید:"می دانم که مجبور به انجام این کار هستی ولی باید حرف بزنیم و راهی پیدا کنیم که همه راضی شوند، نه فقط تو"
advertising