راه هایی برای رهایی از کسالت در شغل و محیط کار

سبک زندگیکار و تجارت

- 97/08/13
راه هایی برای رهایی از کسالت در شغل و محیط کارما انسان‌ ها طوری خلق شده‌ایم که به‌ طور ذاتی باید با کاری که انجام می‌ دهیم درگیر شویم و کاملا به آن علاقه‌ مند باشیم. اینکه مدام به ساعت نگاه کنیم و منتظر تمام شدن وقت کاری و خلاصی از زندان باشیم واقعا رنج‌ آور است. هیچ‌ کس از کارهای کسل‌ کننده و ملالت‌ بار خوشش نمی‌آید. ترکیب کسالت ملالت و بی‌ قراری برای دیوانه کردن آدم کافی‌ است. هیچ رنجی بالاتر از این نیست که در سر کارتان ، مدام چشم به ساعت داشته باشید و ببینید که این عقربه ها کی می خواهند جلو بروند و ساعت کاری تان تمام شود و از این زندان ، دوان دوان فرار کنید و باز فردا روز از نو و روزی از نو ! حالا اگر این کسالت ، مقطعی و موقتی بود مثلا شرکت در یک جلسه کاری و یا یک کلاس فوق العاده بود ، تحملش مطمعنا خیلی آسان تر این بود که در یک تله دائمی بیافتید و بخواهید که چندین و چند سال یک کسب و کار و شغل دوست نداشتنی را ادامه دهید .

وقتی در یک شغل کسل کننده گیر افتادیم چه کار کنیم



چه کار کنیم که به ما احساس بهتری دست بدهد


وقتی که با تمام وجودتان خودتان را درگیر یک کار کرده باشید ، حس خوبی پیدا می کنید . مثل وقتی که دارید اسکی می کنید یا وقتی که عاشق و شیدای کسی شده اید یا مشغول حل یک مسئله ریاضی هستید . در حین انجام همه این کارها ، حس عالی ای را تجربه می کنید چون که کاملا درگیر آن کار شده اید و دیگر به هیچ چیز دیگری فکر نمی کنید .
در چنین شرایطی هم هست که احتمال موفق شدنتان چه در زمینه یادگیری و چه در زمینه تسلط پیدا کردن بر حرفه مورد نظرتان ، افزایش پیدا می کند . به عبارت دیگر اگر می خواهید که در یک کار باقی بمانید ، باید با تمام جسم و روحتان با آن درگیر شوید .

در کار خود غرق شوید


راه رهایی از یک کار کسل‌ کننده این است که به آن علاقه‌ مند شوید. برای اینکه بتوانید با کنجکاوی بیشتری با کاری درگیر شوید باید به آن ندای درونی‌ تان که مدام به شما می‌گوید «شغل من خیلی کسل‌کننده است» گوش نکنید و در عوض از زاویه‌ ی دیگری به کارتان بنگرید و چیزهای جالبی در آن کشف کنید.

علت کسالت چیست


علت اصلی کسل شدن در یک کار ، این است که در آن ، حضور کامل نداریم . دقیقا مثل این که جسم و تنمان در یک جا باشد اما قلب و روحمان در جای دیگری باشد . همین باعث می شود که در احساسمان نسبت به کاری که می کنیم ، دچار سر در گمی بشویم و اصلا از آن لذت نبریم .

اما اگر به هیچ‌ وجه نتوانستید چیز جالبی در کار خود پیدا کنید آن‌ وقت بهتر است که:

کار خود را رها کنید


اگر واقعا و صادقانه تلاش خود را انجام دادید تا به کارتان علاقه‌ مند و نسبت‌به آن کنجکاوی بیش‌ تری پیدا کنید اما نتوانستید موفق شوید و خود را غرق کار کنید بهتر است که در رابطه با یافتن شغل دیگری کنجکاوی به‌خرج بدهید و دنبال کار بگردید.

در برزخ ماندن


در واقع این اصلا نباید یک گزینه‌ باشد. نباید اجازه بدهید کسالت و ملالت شغل‌ تان مثل خون‌ آشام انرژی شما را بمکد و شما هم کاری درمورد آن نکنید. البته متأسفانه باید گفت این گزینه‌ ی سازگار شدن با شرایط هم همیشه در اختیار شما قرار دارد. می‌توانید این گزینه را انتخاب کنید اما یادتان باشد کسی شما را مجبور نکرده این گزینه را انتخاب کنید و می‌ توانید شرایط‌ تان را تغییر بدهید.

نتیجه گیری


اما وقتی که کمی با خودش جدی فکر کرد که می تواند شغل دیگری داشته باشد که از ثانیه به ثانیه اش لذت ببرد و روحش را غنی کند ، کم کم از این لاک کسالت بارش خارج شد و در عرض چند ماه ، از آن جایی که دقیقا می دانست که چه می خواهد و با توجه به روحیه اش ، چه شغلی برای او مناسب است ، رزومه کاری اش را به روز رسانی کرد و خیلی سریع ، یک شغل چالش برانگیز که روحیه پر جنب و جوش او را ارضا می کرد را پیدا کرد و آن احساس رضایت مندی ای را که به دنبالش بود را به دست آورد .
شما هم اگر با تمام وجودتان برای تغییر شرایط کاریتان و طرز دیدتان نسبت به آن تلاش کردید اما فایده ای نداشت ، در برزخ نمانید و خیلی سریع دست به کار شوید تا کاری را پیدا کنید که از آن لذت می برید .
advertising