نشانه ‌ها ی فرسودگی شغلی چیست

سبک زندگیکار و تجارت

- 97/08/10
نشانه ‌ها ی فرسودگی شغلی چیستفرسودگی شغلی عبارت است از خستگی جسمی، روانی و هیجانی که فرد به دنبال قرار گرفتن طولانی مدت در شرایط کاری آن را تجربه می‌کند: فرسودگی شغلی با استرس ارتباط مستقیم دارد و با کاهش انگیزه به دلیل استرس، فرد دچار فرسودگی شغلی می‌شود. در فرسودگی شغلی میل و تمایل فرد برای انجام فعالیت خود به نحو احسن، کاهش می‌یابد.عدم تمایل به ادامه‌ کار، کاهش دقت در کار و غیبت بیش از اندازه از جمله نشانه‌های فرسودگی شغلی است،بی‌تفاوتی نسبت به کار و احساس سستی نیز از دیگر نشانه‌های فرسودگی شغلی است.
فرسودگی شغلی با استرس نیز ارتباط مستقیم دارد و وقتی انگیزه فرد به دلیل استرس کاری کم می‌شود، فرد دچار فرسودگی شغلی می‌شود.احساس ناتوانی، بار سنگین کار و وظایف تکراری از علل بیرونی و انتظارات غیرواقعی از علل درونی فرسودگی شغلی است. فرسودگی شغلی به عنوان یک استرس مزمن عمل می‌کند و جسم و روح شخص را تحت تاثیر قرار می‌دهد: از نظر جسمی، فرسودگی شغلی منجر به بیماری‌های روان تنی از جمله زخم معده، سردردهای میگرنی، فشار خون، جوش صورت و اختلالات دستگاه گوارشی می‌شود.
فرسودگی شغلی بر روابط خانواده بویژه روابط با همسر تاثیرگذار است، از جمله راهکارهایی که منجر به رفع فرسودگی شغلی می‌شود این است که فضای کاری هر شخصی باید واضح و روشن باشد و در ارتقاها، توبیخ‌ها، تنبیه‌ها و تشویق‌ها عدالت رعایت شود. در شرایط محیط کار تا حدی آزادی حاکم باشد، جو بسته و محدود نباشد و باید شرایطی برای کارمندان فراهم شود که بتوانند در سازمان پیشرفت کنند. احترام گذاشتن متقابل و روابط صمیمانه در هر سازمان و ارگانی در کاهش فرسودگی شغلی موثر است. سازمان باید در حد توان از کارمندانش توقع داشته باشد و چند نقش را به یک شخص واگذار نکند، سلسه مراتب رعایت شود و سازمان باید به نیازهای روحی و معنوی پرسنل توجه کند.
در چه شغل‌هایی فرسودگی شغلی بیشتر ایجاد می‌شود : هر چقدر شغل‌ها اورژانسی‌تر باشند، فرسودگی نیز در آن‌ها بیشتر است؛ مانند کار در اورژانس بیمارستان‌ها، خلبان‌ها و مهندسین پرواز، همچنین در شغل‌هایی که راکد است و شخص امکان پیشرفت ندارد و فرد مداوم کاری را تکرار می‌کند، فرسودگی بیشتر مشاهده می‌شود. روش‌های درمانی فرسودگی شغلی شامل درمان دارویی، روان درمانی و گروه درمانی است که توسط روانپزشک و روان‌شناس بالینی انجام می‌شود.

نشانه‌ های فرسودگی شغلی؛ این نشانه‌ها را جدی بگیرید


خستگی فیزیکی و روانی
بدبینی و انزوا
احساس بی‌خاصیت بودن و ناکامی

نشانه‌ ها ی خستگی فیزیکی و روانی



1. خستگی مفرط


در مراحل ابتدایی شما در بیشتر روزها احساس خستگی و کمبود انرژی می‌کنید. با پیشرفت این علائم، خستگی فیزیکی و روانی شما تشدید شده و احساس می‌کنید انرژی شما تخلیه شده است. همچنین امکان دارد نسبت به روزهای پیش‌رو هم نوعی احساس ترس داشته باشید.

2. بی ‌خوابی


در مراحل ابتدایی امکان دارد یک یا دو روز در هفته به سختی به خواب بروید یا از خواب بیدار شوید. در مراحل بعدی این بی‌خوابی‌های شبانه‌، به طور مداوم تکرار می‌شود. علیرغم اینکه شب‌ها احساس خستگی می‌کنید، ولی نمی‌توانید بخوابید.

3. فراموشی ، حواس ‌پرتی و عدم تمرکز


نشانه‌های اولیه شامل عدم تمرکز و کمی فراموش‌کاری است. این مشکل با پیشرفت خود باعث می‌شود نتوانید به درستی کارهای خود را انجام دهید و کارها بر سر شما انباشته شود.

4. دردها ی جسمانی


این علائم می‌تواند به شکل درد در قفسه‌ی سینه، تپش قلب، تنگی نفس، دل درد، سرگیجه، غش و یا انواع سردرد باشد. این علائم می‌تواند به تنهایی یا همزمان بروز کند.

5. کاهش اشتها


این نشانه در مراحل ابتدایی با کاهش اشتهای شما همراه است و باعث می‌شود از برخی از وعده‌های غذایی صرف‌نظر کنید. با پیشرفت علائم، این بی‌اشتهایی افزایش می‌یابد و منجر به کاهش چشمگیر وزن‌تان می‌شود.

6. افزایش بیماری‌ ها


به‌خاطر تخلیه‌ی بدن شما از انرژی، سیستم ایمنی‌تان ضعیف‌تر می‌شود. این امر شما را در مقابل عفونت‌ها، سرماخوردگی، آنفولانزا و سایر مشکلاتی که با سیستم ایمنی بدن در ارتباط است، آسیب‌پذیرتر می‌کند.

7. نگرانی


در مراحل اولیه علائم خفیفی از تنش، نگرانی و ناراحتی را حس خواهید کرد. با نزدیک‌تر شدن شما به مرحله‌ی فرسودگی شغلی، نگرانی شما شکلی جدی‌تر به خود می‌گیرد. در نتیجه‌ی آن راندمان کاری شما کاهش می‌یابد و می‌تواند منجر به بروز مشکلاتی در زندگی شخصی‌تان شود.

8. افسردگی


در مراحل اولیه احساس ناراحتی خفیف، گهگاهی ناامیدی، احساس گناه و بی‌ارزش بودن می‌کنید. با بدتر شدن وضعیت احساس افسردگی شدید خواهید کرد. احساس می‌کنید هیچ راهی ندارید و دنیا بدون شما جای بهتری است (اگر افسردگی شما به این درجه رسید، فورا به متخصص مراجعه کنید.)

9. خشم


در مراحل اولیه به صورت تنش در برخورد با دیگران و کج‌خلقی دیده می‌شود. در ادامه این علائم به شکل عصبانیت شدید و جروبحث جدی در خانه و محل کار بروز می‌کند (اگر عصبانیت شما به درجه‌ای رسید که باعث بروز رفتارهای خشونت‌آمیز نسبت به خانواده یا دیگران شد، فورا به متخصص مراجعه کنید.)

نشانه های بدبینی و انزوا



1. از دست دادن حس لذت و خوشی


در ابتدا فقدان حس خوشحالی به صورت خفیفی دیده می‌شود. مثلا اشتیاقی به رفتن سر کار ندارید یا دوست دارید زودتر کارتان تمام شود. اگر در جهت بهبود آن اقدامی نکنید، این کاهش لذت تمام جنبه‌های زندگی شما را در بر می‌گیرد. دیگر تمایلی به گذراندن وقت با خانواده یا دوستان ندارید. در محیط کار از زیر کار در می‌روید و به دنبال راه‌هایی خواهید بود که سر کار نروید.

2. بدبینی


در ابتدا به صورت افکار منفی و نگاه کردن به نیمه‌ی خالی لیوان بروز می‌کند. در ادامه این حس بر روی نگرشی که نسبت به خودتان دارید، تأثیر می‌گذارید. باعث ایجاد حس بدبینی نسبت به اعضای خانواده و همکاران شده و حس می‌کنید روی هیچکس نمی‌توانید حساب کنید.

3. کناره‌ گیری از دیگران


این حالت به طور کلی به شکل احساس جداافتادگی از دیگران و محیط اطراف بروز می‌کند. این حس ‌می‌تواند باعث بروز رفتارهای انزواطلبانه‌ای که در بالا اشاره کردیم، شود. در نتیجه‌ی آن از لحاظ فیزیکی و روانی خود را ملزم به انجام مسئولیت‌ها نمی‌دانید. اغلب به‌ بهانه‌ی مریضی سر کار نمی‌روید. پاسخ تماس‌ها و ایمیل‌ها را نمی‌دهید و مرتبا با تاخیر به سر کار می‌روید.

4. انزوا


در مراحل اولیه به شکل مقاومت شما در برابر رفتارهای اجتماعی دیده می‌شود. مثلا تمایلی به بیرون رفتن برای غذا خوردن ندارید یا در اتاق خود را می‌بندید تا کسی داخل نشود. در مراحل بعدی حرف زدن دیگران با شما باعث حس ناراحتی و عصبانیت‌تان می‌شود. زود سر کار می‌آیید و دیرتر می‌‌‌روید تا تعامل خود با دیگران را به حداقل برسانید.

نشانه ‌ها ی احساس بی‌ خاصیت بودن و ناکامی



1. احساس بی ‌علاقگی و نا امیدی


این مورد شبیه به حالت افسردگی و بدبینی است که در همین مقاله به آن اشاره کردیم. این حالت باعث می‌شود حس کنید هیچ چیز به درستی پیش نمی‌رود و هیچ‌ چیزی اهمیت ندارد. با بدتر شدن این وضعیت، انگیزه‌ای برای حرکت و فعالیت نخواهید داشت و با خود می‌گویید این کار را انجام بدهم که چه؟

2. افزایش کج‌ خلقی


کج‌ خلقی ریشه در احساس مهم نبودن، بی‌فایده و بی‌استفاده بودن دارد. این حس باعث می‌شود فکر کنید دیگر همچون قبل، قادر به انجام کارها نیستید. در مراحل اولیه این وضعیت بر روی روابط شخصی و حرفه‌ای شما تأثیر منفی می‌گذارد و با ادامه می‌تواند باعث نابودی کامل آن شود.

3. عدم بهره‌ وری و کاهش کارایی


با افزایش بیش از حد ساعت کاری، استرس مزمن کارایی شما را کاهش می‌دهد. در نهایت پروژه‌های شما نیمه‌کاره مانده و هر روز به لیست کارهایی که باید انجام دهید، اضافه می‌شود. با افزایش این حالت شما به وضعیتی دچار می‌شوید که هرچه تلاش کنید، باز هم از عهده‌ی کارهای خود بر نمی‌آیید.

اگر شما این علائم را تجربه می‌کنید، این به منزله‌ی هشداری برای شما خواهد بود که در مسیر خطرناکی قرار گرفته‌اید. زمانی را مشخص کنید تا ببینید واقعا چه مقداری از استرس در زندگی شما وجود دارد و راه‌هایی را بیابید تا قبل از اینکه دیر شود، از آن بکاهید. فرسودگی شغلی مانند آنفولانزا نیست. خودبه‌خود از بین نمی‌رود. هر چقدر هم ایجاد تغییرات برای‌تان سخت باشد، ولی باز هم هوشمندانه‌ترین انتخاب برای باقی ماندن در مسیر موفقیت است.
advertising