حادثه خونین مشهد در 5 دی سال 1357
خواندنی › تاریخ
- 97/10/05اعلام همبستگی ارتش با مردم
با تجمع مردم در مقابل استانداری یکی از پسران شیرازی روی یکی از تانک ها رفته اعلام مینماید که ارتش با مردم و روحانیت اعلام همبستگی نموده است. در این لحظه ناگهان تانک ها و نیروهای رژیم به سوی جمعیت حاضر شروع به تیراندازی کردند. به دستور علما مردم به سرعت محوطه استانداری را ترک میکنند، با این وجود موجی از خون و آتش محیط را فرا گرفت. پس از درگیری مردم برخلاف راهپیماییهای قبلی متفرق نشدند، بلکه همچنان به تظاهرات خیابانی ادامه دادند.
به آتش کشیدن زندان زنان
در بعدازظهر هم همچنان ناآرامی ها ادامه یافت. زندان زنان مشهد از سوی مردم محاصره و پس از به آتش کشیده شدن، کلیه زندانیان آن، که حدود 150 نفر بودند آزاد، و به بیمارستان شاهرضا منتقل شدند. درگیریها بین مأمورین فرمانداری نظامی و مردم در مقابل فروشگاه لشکر، استانداری و بیمارستان لشکر ادامه یافت. این درگیریها همراه با تیراندازی بهسوی مردم بود.
شب هنگام علمای مشهد از جمله سید علی خامنهای، واعظ طبسی و هاشمینژاد در منزل شیرازی گرد هم آمده تا درباره حوادث اتفاق افتاده بحث و گفتگو نمایند. اخبار و رویدادهایی که در سطح شهر اتفاق افتاده بود توسط مخبرین به آنها ابلاغ میشد. در آن شب چندین تماس تلفنی بین مقامات دولتی با علما و بالعکس صورت گرفت. چنانچه اویسی چندین بار با آیتاللهزاده شیرازی گفتگو و سرانجام این گفتگوهای طولانی بهتهدید از سوی اویسی مبنی بر به راهانداختن جوی خون در فردا ختم گردید.
تصمیم روحانیت برای اعتراض مشهد در 5 دی 57
طی آن جلسه تصمیم گرفته شد که از هجوم مردم به کلانتریها جلوگیری بهعمل آید چرا که این مسأله بهانهای جهت یورش مأموران به مردم و در نتیجه قتلعام آنها میشد. لذا چند تن از علما در کلانتریها حضور مییابند تا بدین وسیله مانع درگیری مردم گردند. از موضوعات مهم مطرح شده در آن جلسه سرنوشت دو دژبان اسیر شده توسط مردم بود. تعداد زیادی از مردم مقابل منزل شیرازی تجمع و خواهان اعدام آن دو بودند. گروهی حتی آیتاللهزاده شیرازی را هم تهدید کرده بودند که حتی اگر دو دژبان آزاد گردند آنها خود او و آنان را خواهند کشت. تجمع کنندگان بهطور متوالی فریاد میزدند: «میکشم میکشم آنکه برادرم کشت». پس از ساعتی مذاکره و بررسی علمای حاضر در جلسه تصمیم به آزادی آن دو دژبان گرفته، این تصمیم توسط حاج میرزا آقا تهرانی به اطلاع مردمی که تجمع کرده بودند رسانده شد. سید کاظم مرعشی با حضور در جمعیت دلایل اتخاذ این تصمیم را برای مردم تشریح، آیتاللهزاده شیرازی هم آن را تأیید کرده، توده مردم هم میپذیرند. لذا پس از اطمینان از متفرق شدن مردم دو دژبان آزاد میگردند اما چند نفری که کمین کرده بودند با حمله به دو دژبان آنها را به طرز فجیعی کشتند. در آن شب بیم حمله ساواک به منازل علما و روحانیون مشهد هم وجود داشت.
روز یکشنبه دهم دیماه 1357 رژیم جهت تحریک سربازان به تیراندازی بهسوی مردم جنازه دو دژبان کشته شده و اجساد سوخته شده سینما شهر فرنگ را در صبحگاه به آنها نشان داده، افسر آنها به آنها میگوید: «این بود رفتار مردم با برادران سرباز شما که اینک جنازه متلاشی شده آنها را دیدید اگر تیراندازی نکنید آنها شما را خواهند کشت و اگر فرار کنید ما شما را دستگیر و تیرباران خواهیم کرد. پس بکشید تا کشته نشوید. امروز را دست خالی باز نگردید و انتقام برادران خود را باز ستانید»
در این روز جمعیت بسیاری از اقشار مختلف مردم در بیوت علما تجمع کرده بودند لذا سید محمدعلی شیرازی که از هشدار اویسی مبنی بر بهراه انداختن جوی خون، سعی در متفرق کردن مردم نموده با برداشتن بلندگویی فریاد میزد که هر کسی امروز کشته گردد، شهید محسوب نمیگردد. لذا از آنها خواست تا به خانههای خود برگردند. اما این سخنان تأثیری از خود بر جای نگذاشت و مردم دائماً شعار میدادند «توپ، تانک، مسلسل دیگر اثر ندارد، به مادرم بگویید دیگر پسر ندارد». بنابر این جمعیت از مقابل منازل قمی، سید کاظم مرعشی و شیرازی به تظاهرات پرداخته و طی درگیری شدیدی با مأموران مسلح هزاران نفر دستگیر و کشته شدند. در این روز حتی به مردمی که به منزل شیرازی پناهنده شده بودند حمله و چهارده نفر کشته شدند.حتی باعث قحطی نان نیز شد
درباره تعداد کشته شدگان این دو روز مشهد ارقام صحیحی وجود ندارد. به نقلی در این دو روز دو هزار نفر کشته شدهاند. در نقل دیگری تنها در روز دهم دی سه هزار کشته و دو هزار زخمی و در نهم دی دویست کشته و چهارصد نفر زخمی شدهاند.