تضاد و تفاوت دستمزدها در سینمای ایران
مجله › سینما و تلویزیون
- 97/11/03
مطالبه دستمزد بعضي بازيگران به دلار علاوه بر چند برابر شدن هزينه توليد فيلم،ورود منابع مالي شبه ناك به سينما و در ادامه سبب حذف سينماي مستقل مي شود.
به گمان بسياري، ورود پول هاي كثيف به سينما،ابتدا از دوره دوم دولت احمدی نژاد و توسط یکی از چهره های غیرسینمایی و در امتداد آن در شبكه نمايش خانگي قوت گرفت.
در سينماي حال حاضر كه گردش مالي سالانه آن نهايتا 250 ميليارد تومان است،دستمزدهای دست كم ٢٠٠میلیونی برای بازیگران مهم كه گاهی ده رقمي نيز مي شوند بيشتر شبيه به شوخي است!
معضلي در دورنماي سينماي ايران درحال وقوع است ، تهيه كننده و كارگردان را از هويت واقعي خود فاصله مي دهد و اين دو حرفه به عنوان تخصصي كلان در حال از دست دادن جايگاه واقعي خود هستند.
دير زماني است كه فراز و فرود نرخ ارز ، هياهوي بازار آزاد و معادلات و معاملات اقتصادي را با چالشهاي جدي مواجه كرده است. از اخبار انبار كردن كالاهاي مصرفي و مورد نياز روزانه تا صفهاي بيش از ده هزار نفري براي پيشخريد خودروهايي كه نه زمان تحويل آنها مشخص است و نه قيمت پاياني شان! اين بحبوحه،گويا به لايههاي سينماي كشور هم نفوذ كرده و در مرحله اول نيز، دستمزد بازيگران را دچار تحول كرده است!
تا حدي كه برخي از تهيه كنندگان ادعا ميكنند تعداد قابل توجهي از بازيگران كه اين روزها تصويرشان را فراوان بر پرده نقره اي سينما مي بينيم، همان ميزان دستمزدي كه گاهي نزديك به هفتاد درصد از فروش كل فيلم است را به دلار مطالبه ميكنند؛ دستمزدهايي با رقمها و صفرهاي نامشخص، دستمزدهايي گاه چند برابر دستمزد ديگر عوامل فيلم! اين پوشيدگي و پرده ابهام كه ناشي از عدم شفافسازي است، شايد گاهي آتش معيار و ميزان دستمزد را تندتر هم كند چرا كه خبرهاي درز پيدا كرده خبر از بينظمي و عدم وجود يك شاخص براي ميزان دستمزد آكتورهاي پوشالي و تازه به ميدان آمده ميدهد اما ناديده انگاري و سكوت تنها جواب اهالي هنر هفتم ايران است! نبرد طبقاتي يك بحران است و فراگير شدن آن چندان دور هم نيست.
فاصله فاحش دستمزد ميان عوامل، در حال تبديل شدن به يك شكاف جدي است كه كمترين تبعات آن، بالا رفتن کنترل نشده دیگر هزینه های تولید فیلم، محدودیت تهیه کنندگان و کارگردانان در تولید فیلمهای جدید و در نهایت رکود در تولید و بیکاری خیل بزرگ و تازهای از عوامل آسیب پذیر پشت دوربین در سینمای ایران است.همچنين بيانگيزگيِ ناشي از عدم امنيت شغلي، ايجاد حس تبعيض ميان عواملي كه شايد ماهها دركنار هم درگير ساخت و پرداخت به يك پروژه هستند و در نهايت ايجاد كينه صنفي در اين حرفه را نيز نميتوان ناديده انگاشت. در گزارش زير ضمن بررسي ابعاد و نتايج اين بحران در راه، با چند تن از اهالي سينما گفتوگويي انجام داده ايم كه در ادامه خواهيد خواند.