فضیلت سوره کافرون
سبک زندگی › دین و زندگی
- 97/09/02سوره «کافرون» چنان فضیلتی دارد که قرائت آن در زمان ها و مکان ها و حالت های مختلف سفارش شده است. معاویة بن عمار می گوید: امام صادق علیه السلام به من فرمود: سوره کافرون را در نمازهای واجب و غیر آن قرائت کن.
گرچه همه می دانند که شأن نزول سوره، مقید معنای سوره نیست. اینطور نیست كه فقط سوره را به خاطر آن حادثهای كه در كنار آن حادثه نازل شده است، تفسیر كرد. ولی بالاخره آن حادثه ممكن است در فهم آن سوره كمی به ما كمك كند.
در تاریخ هست كه حضرت وقتی دعوتشان جدی شد، قریش ابتدا استهزاء میكردند. بعد با حضرت پای معامله آمدند، اول به حضرت پیغام دادند، كه شما دست از كارت بردار بگذار ادامهی امور جامعه دست ما باشد، با همین روال پیش برود، هرچه بخواهی به تو از امور دنیا میدهیم. مال بخواهی، ثروت بخواهی، همسر بخواهی، زیباترین همسران، بیشترین امكانات، حتی ریاست بخواهی، به یك نسبتی میدهیم.
حضرت به عمویشان ابوطالب كه واسطه بود فرمودند: اگر خورشید را كف دست راستم، ماه را كف دست چپم بگذارید من از این دعوت دست برنمیدارم. مسألهی انگیزههای دنیایی نیست كه سر این انگیزهها با هم معامله كنیم.
قریش دیدند ظاهراً این شدنی نیست. مسیر دیگری را طی كردند كه دیگر معاملهی بر سر مادی نبود. به حضرت پیشنهاد دادند، كه شما بیایید و برای مدتی مثلاً، ماهی یا سالی، ما خدای شما را میپرستیم، سالی هم خود شما بیا با ما بت پرستی كن. اگر شما درست بگویی، ما رسیدیم به آن خیری كه شما میگویی. اگر ما هم درست بگوییم، شما در خیر ما شریك هستی. حضرت فرمودند: این شدنی نیست. به هیچ وجه!
باز هم كوتاه آمدند. گفتند: این هم لازم نیست. شما بیایید بتهای ما را یكبار لمس كنید، ما هم میآییم خشوع میكنیم. آداب و مراسمی داریم، نمیخواهد شما بپرستید. همین قدر بیایید با ما یك همراهی بكنید. حضرت باز هم نپذیرفتند.
این سورهی مباركه نازل شد كه كاملاً صف بندی را روشن میكند.
«بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ، قُلْ یَأَایهُّا الْكَفِرُونَ» (كافرون/1) پیداست لحن، بسیار لحن قاطعی است. پیغمبر ما به كافرین بگو
«ایها الكافرون» با همین خطاب: ای کافران!
«لَا أَعْبُدُ مَا تَعْبُدُونَ، وَ لَا أَنتُمْ عَبِدُونَ مَا أَعْبُدُ» (كافرون/ 2و3) نه من عبادت میكنم آنچه را كه شما میپرستید، و نه شما پرستندهی آن هستید كه من میپرستم. به هیچ وجه اهلیت خدا پرستی ندارید. من هم به هیچ وجه بت پرستی نمیكنم. بعد لحن كمی تغییر میكند.
«وَ لَا أَنَا عَابِدٌ مَّا عَبَدتمُ» (كافرون/4) من كسی نیستم كه بتهای شما را بپرستم. باز هم «وَ لَا أَنتُمْ عَابِدُونَ مَا أَعْبُدُ» (كافرون/5) شما هم خدای مرا نخواهید پرستید. بنابراین «لَكمُ دِینُكُمْ وَ لىِ دِینِ» (كافرون/6) هم شما دین دارید، هم من. اینطور نیست كه ما دین داریم و شما منكر دین هستید. دین ما دین خاص ما است، دین شما هم دین شماست.
این«لَكمُ دِینُكُمْ وَ لىِ دِینِ» به معنای پذیرش دین آنها نیست. كه بعضی بخواهند بگویند: قرآن ما گفته: هركسی دین خودش را داشته باشد، این نیست. لحن قرآن صف بندی است و اینكه حضرت به هیچ وجه حاضر نیستند، سر توحید معامله كنند. توحید معامله كردنی نیست. حتی برای بسط و گسترش توحید هم نمیشود معامله كرد، كه بگوییم: برای اینكه دین خدا گسترش پیدا كند یك خرده كوتاه بیاییم از معارف دین، تا دین گسترش پیدا كند. توحید را قید بزنیم، شرك را بپذیریم تا دین گسترش پیدا كند. این هم شدنی نیست.
فضیلت سوره کافرون
روایاتی در فضیلت این سوره هست، كه با محتوای سوره هم مربوط است. یكی دو مورد از روایات را خدمت شما تقدیم میكنیم.
یك روایت این است كه حضرت فرمودند كه: اگر كسی این سوره را بخواند و سورهی «قل هو الله احد» را، وقتی كه در بستر قرار میگیرد، میخواهد بیارمد، این دو سوره را بخواند، با این عهدها، شبش به خواب برود، «كَتَبَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ لَهُ بَرَاءَةً مِنَ الشِّرْكِ» (كافی/ج2/ص626) خدای متعال برای او مینویسد، بر او تثبیت میشود كه او برائت از شرك جسته و دیگر شرك دامن او را نمیگیرد.
هم سورهی توحید، هم سورهی كافرون به یك معنا برائت از شرك است. اگر این دو خوانده شود، انسان به مقام برائت از شرك میرسد. خدای متعال این را برایش تثبیت میكند، دیگر شرك نمیتواند در او نفوذ كند.
یک چهارم قرآن است!
روایت دیگر هم كه باز در فضیلت این سوره است. حضرت فرمودند: این سوره یك چهارم قرآن است. ربع القرآن است. كما اینكه سورهی توحید، ثلث القرآن است. اگر كسی سه مرتبه بخواند، به منزلهی یك ختم قرآن است. یعنی یك ربع قرآن از آن تعبیر شده است.
ثبت در دیوان اهل سعادت
باز یك روایت از مرحوم كلینی در كتاب كافی است، مرحوم صدوق هم در ثواب الاعمال این روایت را نقل كردند كه امام صادق(علیه السلام) فرمودند: اگر كسی سورهی «قل یا ایها الكافرون» و «قل هو الله احد» را در یكی از نماز واجبش بخواند، خدای متعال خودش را و پدر و مادرش را و نسلش را میآمرزد. و بقیهی ثوابها! «وَ إِنْ كَانَ شَقِیّاً مُحِیَ مِنْ دِیوَانِ الْأَشْقِیَاء» (وسایلالشیعه/ج6/ص82) اگر در باطن شقی باشد، خدای متعال او را از دیوان اشقیا محو میكند و در دیوان اهل سعادت نامش ثبت میشود كه این خیلی نكتهی مهمی است. چون ممكن است انسان واقعاً یكطوری در عوالم گذشته راه رفته باشد که موجب گرفتاری او شود .
اگر میخواهد از گرفتاریهایی كه در عالم گذشته برای خودش درست كرده، راهی برای نجات پیدا كند، توسل به این سوره است. «وَ أُثْبِتَ فِی دِیوَانِ السُّعَدَاءِ وَ أَحْیَاهُ اللَّهُ سَعِیداً وَ أَمَاتَهُ شَهِیداً وَ بَعَثَهُ شَهِیداً» (وسایل الشیعه/ج6/ص82)
آیا این فضیلت هایی كه برای تلاوت سوره ها ذكر می شود، به حقیقت آن سوره بر می گردد؟
بله، به مقام سوره برمیگردد. همان طور که می دانیم و بسیار هم بزرگان دین گفته اند ، قرآن صرفاً الفاظ نیست. یك حقیقتی است، ذكری است، نور است، از عالم بالا نازل شده، هدایت است، شفیع است. اگر كسی به این سوره متوسل شود، تا این مقام میتواند برود. میتواند حتی دست در عالم قبل خودش ببرد. از دیوان اشقیا محو میشود. این كار سوره است. مقام سوره است. ظرفیت سوره است.
البته یك موقع انسان وقتی سوره میخواند، نازلهی قرآن در او میآید. فرمود: وقتی جوان قرآن میخواند، قرآن با گوشت و پوستش مخلوط میشود. نورانی به نور قرآن میشود. یك موقع میبینید در یك مقامی قرار میگیرد كه مراتب بالاتر قرآن در او تجلی میكند. متصل به مقامات باطنیتر قرآن میشود. مقام بالاتری پیدا میكند، فتوحات بیشتری، آثار بیشتری، بركات بیشتری برایش حاصل میشود.
این شأن سوره است. این سوره میتواند انسان را به مغفرت، نه خودش، گذشته و آیندهاش را، نسلش را، پدر و مادرش را، به مغفرت الهی برساند.
این سوره در مقامی است كه با تمسك به این سوره در نماز، میشود از دیوان اشقیا محو شد. میشود در دنیا سعید زیست. شهید از دنیا رفت و شهید مبعوث شد. این از بركات این سوره است. در ثواب الاعمال این از امام صادق (علیه السلام) نقل شده است.