اثر مناجات بر سلامت ذهن و روح انسان
سبک زندگی › دین و زندگی
- 97/08/07نظر به این که مسئله سلامتی و بیماری هم برای فرد و هم برای جامعه از اهم موضوعات بوده، لذا همیشه بشر به دنبال کشف علل و عوامل پیدایش بیماری و راه های پیش گیری از آن بوده است.
هم چنین کشف و تبیین علل بیماری فقط مخصوص انسان های عادی نبوده، بلکه اولیای الهی هم سایر انسان ها را به رعایت و حفظ بهداشت جسم و روان سفارش نموده و به منظور شناسایی و راه های پیشگیری از ابتلا به انواع بیماری های جسمی و روانی راهکارهایی را پیشنهاد داده اند. یکی از این راهبردها بهره گیری از دعا و نیایش است که در این نوشتار به بیان اهمیت و تأثیر آن در سلامت روان و آثار روان شناختی اش خواهیم پرداخت. امید است که مورد توجه و عنایت نیایشگران واقعی قرار گیرد.
اهمیت و جایگاه نیایش
یکی از مهم ترین آموزه های تربیتی مکتب حیات بخش اسلام دعا و نیایش است. دعا همان خواست قلبی است که با زبان درخواست می شود و در واقع رفتاری است که طی آن فرد مستقیماً با خداوند ارتباط برقرار کرده و به راز و نیاز می پردازد. دعا وسیله تقرّب انسان به خداست. خداوند در قرآن کریم می فرماید: «...ادعونی استجب لکم...؛(2) مرا بخوانید تا شما را اجابت کنم.» هیچ انسانی نیست که گرفتاری و مشکلات در زندگی نداشته باشد. بلاهای روحی همه انسان ها را تهدید می کند و ارتباط با خدا دردها را زایل می کند و باعث آرامش زندگی می شود.
امام صادق(ع) می فرماید: «دعا کن، زیرا شفای همه دردهاست.»(3) انسان در دعا با خدای خود مناجات می کند و از مشکلاتی که زندگی اش را نگران کرده به او پناه می برد. نیایش احساس مذهبی افراد را تقویت نموده و رابطه بین انسان با خدای خویش را مستحکم می سازد. انسان وقتی از دارنده تمام کمالات چیزی را طلب می کند و با او ارتباط برقرار می نماید، احساس لذت و سرور می کند و به عکس وقتی از غیر خدا چیزی درخواست می کند، احساس ذلّت و خواری می کند. این احساس عزّت و لذّت بر سلامت روان تأثیر می گذارد. راز و نیاز از جمله راه های معنوی ـ عاطفی یاری جستن از قدرت بی نهایت خداوند است، زیرا در انسان این گرایش وجود دارد که در سختی و فشار به قدرت و تکیه گاهی رو می آورد و چه قدرت و تکیه گاهی اصیل تر و قابل اعتمادتر از قدرت لایزال الهی که پناهگاه انسان واقع شود؟!
یکی از روان شناسان می گوید: «امروزه یکی از علوم، یعنی روان پزشکی همان چیزهایی را تعلیم می دهد که پیامبران تعلیم می دادند، زیرا روان پزشکان دریافته اند که دعا، نماز و داشتن یک ایمان محکم به دین، نگرانی، تشویش، هیجان و ترس را که موجب بیش تر ناراحتی های ماست، برطرف می کند.»(4)
بنابراین راز و نیاز علاوه بر این که غم و اندوه را زایل می کند، باعث اطمینان قلب و قدرت روحی می شود، زیرا انسان در نهایت به ویژه در وقت اضطراب غالباً با حضور قلب و خلوص نیّت رو به سوی خدا می آورد و با او درد دل می کند، عقده های خویش را بیرون می ریزد و اسرار خود را که در نهان گاهش هست، به زبان می آورد و تنها از او راه چاره و گریز را طلب می نماید و با آه و ناله تقاضای کمک می کند، به دیگر سخن وقتی نیایشگر از ژرفای دل دست به دعا بر می دارد، نوعی شادابی و بهجت و انبساط در درون خود احساس می کند که حاضر نیست با هیچ بهایی آن را از دست بدهد.
دکتر آلکسیس کارل می گوید: «دعا محکم ترین و بالاترین حلّال مشکلات است، تأثیر دعا واقعاً شگفت انگیز است قدرت دعا و نیایش نشانه آزاد شدن انرژی است، همان طور که به کمک تکنیک های علمی انرژی اتمی را آزاد می کنند، با استفاده از قدرت دعا و از طریق شگردهای علمی می توان انرژی معنوی را آزاد ساخت. آثار این قدرت انرژی زا بر بسیاری از مردم آشکار است.»(5)
آثار روان شناختی نیایش
نیایش از نظر روان شناختی آثار متعددی در روح و روان آدمی دارد که در ادامه این نوشتار به بیان برخی از شاخصه های آن خواهیم پرداخت.
1ـ رهایی از تنهایی و بیگانگی:
نیایش انسان را از انزوای درونی بیرون می آورد و به جمع پیوند می دهد. در حقیقت هم نشین شایسته ای است که تنهایی و غربت را به انس و الفت تبدیل می کند. شخصی که در حال دعا و نیایش است، نه تنها خود را بیگانه نمی بیند، بلکه با چشم دل می فهمد که در آن حالات عرفانی، مجموعه جهان هستی با او همنوا هستند، زیرا قرآن کریم می فرماید: «...و ان من شی ءٍ الّا یسبّح بحمده ولکن لاتفقهون تسبیحهم...(6)؛ هر موجودی تسبیح و حمد خدا را می گوید ولی شما تسبیح آن ها را نمی فهمید.»
2ـ روشن دلی:
دومین اثر از آثار نیایش روشن دلی است. انسان همین که به حکم ارتباط با معبود خویش جهان را به نور حق و حقیقت روشن دید، همین روشنی فضای روح او را روشن می کند و در حکم چراغی می گردد که در درونش روشن شده باشد. چنین فردی به خوبی مشکلات را می بیند و در پرتو عنایات خداوند متعال به حل مشکلات می پردازد و کم تر دچار اضطراب می شود.
3ـ کاهش ناراحتی ها:
زندگی بشر آکنده از شیرینی ها و تلخی ها، آسایش و رنج، پیروزی و شکست می باشد، لذا بشر موظّف است با طبیعت دست و پنجه نرم کند تا بتواند تلخی ها را به شیرینی و شکست ها را به پیروزی تبدیل کند.
نیایش و ارتباط با معبود در انسان نیروی مقاومت می آفریند و تلخی ها را قابل تحمّل می گرداند، به طوری که لذّت زندگی در دوره پیری برای مردم خداپرست و مؤمن از دوره جوانی بیش تر می شود و قیافه مرگ در چشم فرد با ایمان انتقال از دنیای فانی به دنیای باقی و از جهانی کوچک تر به جهانی بزرگ تر است. از این رو چنین فردی نگرانی ها و اضطراب خویش را از مرگ با کوشش در کارهای نیک که در زبان دین «عمل صالح» نامیده می شود، بر طرف می سازد و از نزدیک شدن مرگ دچار اضطراب نمی شود.
4ـ امید و نشاط:
هر انسانی که بخواهد با روانی شاداب و روحیه ای بالا با مشکلات زندگی مواجه شود و با امید و اطمینان، زندگی خویش را ادامه دهد، باید به نیایش پناه برد.
راز و نیاز با خداوند به انسان امید و توان می دهد! فرد احساس می کند که به پناهگاه مطمئن متّکی است و بدین سان احساس نشاط و توانمندی می کند و اگر این ارتباط با آن منبع عظمت و رحمت قطع باشد، احساس دلتنگی و نگرانی در او ایجاد می شود و به بیماری های روانی گرفتار می شود.
به این حقیقت بسیاری از روان شناسان و روان کاوان اشاره کرده اند و ایمان به خدا را اساس و پایه پیش گیری و معالجه بیماری های روانی می دانند.(7)
5 ـ پرورش تمرکز ذهن:
اضطراب فکری و تنش های روانی از بیماری های مهلکی است که بشریّت قرن حاضر را تهدید می کند. روان کاوان و دانشمندان می کوشند تا راه های کاهش بار فکری انسان ها را پیش بینی کنند و به فکر و روان او استراحت دهند و او را از دگرگونی های روحی نجات دهند. مهار این پراکندگی های فکری و تنش های درونی شرط نخست دست یابی به نبوغ، درایت و فهم مسائل است. به همین دلیل سعی می شود مکان هایی که برای مطالعه و تحقیق در نظر گرفته می شود از آرام ترین، مطبوع ترین و دل انگیزترین مکان ها باشد تا امکان تمرکز ذهن و رفع نگرانی را فراهم آورد.
نیایش و پرستش اگر با شرایط باطنی و ظاهری انجام شود نه تنها ذهن را در مدار تمرکز می نهد، بلکه درون را نورانیّت و صفا می بخشد و اگر انسان حضور قلب و توجّه در نیایش را به خوبی درک کرده باشد، توان آن را پیدا می کند که در یک لحظه تمام قوای ذهنی را متوجه یک چیز بکند و آن پروردگارش می باشد.
6ـ برخورداری از لذّات معنوی:
یکی دیگر از آثار دعا و نیایش برخورداری از یک سلسله لذّت هاست که «لذّات معنوی» نامیده می شود. انسان دو گونه لذّت دارد: یک نوع لذّت هایی که به یکی از حواسّ انسان تعلّق دارد و در اثر برقراری ارتباط میان یک عضو با جهان خارج حاصل می شود، مانند لذّتی که چشم از دیدن و گوش از راه شنیدن و دهان از راه چشیدن می برد. نوع دیگر لذّت هایی است که با عمق روح و جان آدمی مربوط است و به هیچ عضو خاصّی مربوط نیست، مانند لذّتی که انسان از راه احساس و خدمت یا از احترام می برد که نه به عضو خاصّی تعلّق دارد و نه تحت تأثیر مستقیم یک عامل مادی خارجی است.
لذّات معنوی از لذّات مادی هم قوی تر هستند و هم پایدارتر و لذّت و نیایش و دعا برای کسانی که قدر آن را می دانند از این گونه لذّات است.
7ـ بر طرف کننده تکبّر:
انسان ذاتاً خواهان کمال و سعادت دنیوی و اخروی است و سعادت و کمال وی در گرو پرستش خدا و اطاعت از اوست، زیرا ممکن الوجود زمانی به کمال می رسد که به واجب الوجود بپیوندد و نیایش، این اکسیر عظیم، عبارت است از: تلاش و جلوه های معنوی اشرف مخلوقات در پیشگاه خالق اکبر.
در پرستش و نیایش گفتارها و کردارها برای تواضع و خشوع در مقابل حضرت حق تعالی است و با یاد او آرام و استوار است. امام سجّاد(ع) می فرماید: «خدایا! دل های ما را به یاد خود و زبان هایمان را به سپاس خود و اندام هایمان را به طاعت خود مشغول گردان.»
8 ـ بازیابی خود:
هنگامی که انسان به مادّیات و لذّت های حاصل از آن مشغول باشد و همواره در جهت ثروت اندوزی و جاه طلبی و بی بند و باری گام بردارد، به تدریج خدا را که مبدأ آفرینش موجودات است، فراموش کرده که این امر منجر به فراموشی خود واقعی می شود. قرآن کریم در این زمینه می فرماید: «ولاتکونوا کالّذین نسوا اللّه فانساهم انفسهم؛(9) و مانند کسانی نباشید که خدا را فراموش کردند و خداوند نفوس آنان را از یادشان برد.»
بنابراین انسان با نیایش و یاد خدا، خودِ واقعی خویش را که از عالم ربوبی است، باز می یابد و هرچه توجه او به خدا بیش تر می شود، به همان نسبت با خود آشنا می گردد و به خویشتن جانی تازه و آرامشی ویژه می بخشد.
9ـ خروج از غفلت:
آخرین پیامد و اثر نیایش که در این نوشتار بدان اشاره می شود، «خروج از غفلت»است.
طبیعت زندگی دنیا غفلت زاست، گاهی انسان را چنان به خود مشغول می سازد که همه چیز را فراموش می کند حتّی خویشتن را. دعا و نیایش فرصت خوبی برای بازنگری در اعمال و باز یافتن خویش و نجات از چنگال اهریمن عفلت را فراهم می سازد. نیایش انسان را متوجه معاد و روز جزا می کند و باعث خروج انسان از غفلت و بی توجهی می شود. سوره حمد را «سورة الدعاء» نامیده اند، زیرا وقتی انسان در هر روز در نماز چندین بار می گوید: «اهدنا الصّراط المستقیم»(10)به یاد راه مستقیم که راه اولیاء و هدایت یافتگان است می افتد و سعی می کند با اعمال و کردار خویش از مسیر صراط مستقیم نلغزد تا به مقام قرب الهی برسد و سعادت آخرت نصیب وی شود. والسلام...