چگونه با فرد لجباز برخورد کنیم
سبک زندگی › مهارت اجتماعی
- 97/10/25اگر میخواهید آنها را درمورد چیزی متقاعد کنید، بگذارید شان خود را حفظ کنند و باز هم فکر کنند که همیشه حق با آنهاست، حتی اگر نظرشان را تغییر دادند. افراد یکدنده فکر میکنند همیشه حق با آنهاست.بحث با آنها را طوری شروع کنید که انگار شما هم با آنها همعقیده هستید و وانمود کنید که کاملاً درک میکنید که چرا مثلاً فلان کار را انجام دادهاند. اینکار باعث میشود خونسردیشان را حفظ کنند و برای بحث کردن با شما آماده شوند. مثلاً میتوانید بگویید، «بهترین تصمیم رو گرفتی که گفتی نه. اعتبار اون شرکت روزبهروز کمتر میشه و کار کردن با آنها میتونه ریسک داشته باشه.»
هیچوقت به هیچ طریقی از استدلالهای آنها انتقاد نکنید، حتی با ملایمت زیرا احساس خواهند کرد که میخواهید با آنها مخالفت کنید. افراد یکدنده زود میرنجند.هر چه که میگویید باید عادی و روزمره به نظر برسد زیرا اگر بخواهید با آنها رسمی و قاطع حرف بزنید، خواهند فهمید که آینده بحث به کجا خواهد کشید. بعنوان مثال، میتوانید بگویید، «تازه فهمیدم که اون تعداد خوب نیست. نمیدونم چرا ولی شاید ۵۰۰ تا بهتر باشه. نظر تو چیه؟ به نظرت بهتر نیست؟»
خیلی عادی برایشان توضیح دهید که اگر تصمیمشان درمورد چیزی را تغییر دادهاند به نفعشان خواهد بود.افراد یکدنده میخواهند به خودشان سود برسانند. اجازه بدهید فکر کنند که دلیل اینکه میخواهید طرز فکرشان را عوض کنند این است که به دنبال منفعت آنها هستید و اینکار در آینده به نفعشان خواهد بود. بعنوان مثال، میتوانید بگویید، «اگه سه میلیون تومان در این خیریه اهدا کنی، مالیاتت کمتر خواهد بود و تصویر اجتماعی بهتری هم پیدا میکنی.»
این با مورد یک متفاوت است زیرا اکثر افراد یکدنده وقتی میفهمند اشتباه کردهاند، فوراً سعی میکنند راهی پیدا کنند که فکر اصلیشان دوباره درست باشد. افراد یکدنده نمیخواهند اشتباه کنند. هیچوقت نمیتوانند تحمل کنند که اشتباه کرده باشند و همه تلاششان را میکنند که از خودشان دفاع کنند. این همان جایی است که باید خیلی راحت رهایشان کنید، بااینکه خیلی راحت میتوانید بخاطر اشتباهشان حس افتضاحی به آنها بدهید، اما وانمود کنید که تغییر نظرشان از طرف خودشان بوده است. بعنوان مثال، میتوانید بگویید، «وای آره، اینطوری این قرارداد درست میشه. این برنامه خیلی بهتر به نظر میرسه.» لحن مثبت شما به آنها اعتبار میدهد و بااینکه قلباً میدانند شکست خوردهاند اما احساس رضایت میکنند.همیشه با همان رویکردی که وارد بحث شدید، از بحث خارج شوید. اینکار باعث میشود فرد یکدنده احساس باخت نکند.
گوش کنید: هیچ چیزی به اندازه آن که یک شنونده خوب برای حرفهای طرف مقابل تان باشید کارساز نیست. همه انسانها کسانی را دوست دارند که برایشان وقت میگذارند و حرفهایشان را با جان و دل گوش میکنند. اتفاقا افراد عبوس به دلیل این که جذابیت کمتری برای دیگران دارند و کسی شنوای حرفشان نیست، بیشتر احتیاج دارند که شما به حرفهای آنها گوش کنید. صحبتشان را قطع نکنید و اجازه بدهید هرچه دل تنگشان میخواهد بگویند. این کار در تغییر رفتار آن در درازمدت بسیار موثر است.
در پس هر مکالمهای، هدفی نهفته است. اگر با فرد کمحوصله به نحوی صحبت کنید که شفاف نباشد، او برآشفته میشود و از شما میپرسد چرا چنین حرفهایی را میزنید و میل دارد مکالمه را قطع کند. شما باید دلیلی مشخص برای صحبت کردن با چنین فردی داشته باشید تا او را مایل به ادامه صحبت نگاه دارد. همانطور که شما دلیلی برای صحبت کردن با آن فرد عبوس و یکدنده دارید، او هم دلیلی برای رفتار ناخوشایندش قائل است. بدرفتاری او را ارضا میکند، اما چرا؟ سعی کنید دلیلش را متوجه شوید. شاید آن نوجوان بداخلاق از سوی بزرگترها تحت فشار باشد و به همین دلیل رفتار بدی در مقابل شما از خود نشان میدهد، یا آن رئیس اخمو، ترس نزدیک شدن به کارمندش را دارد زیرا تجربه بدی در این مورد داشته است. اگر سعی کنید دلیل هرچیزی را متوجه شوید، تحمل آن برای شما آسانتر خواهد شد.
هر چیزی باید دوطرفه باشد: چرا با آن فرد صحبت میکنید؟ مطمئنا فایدهای برای خود شما دارد و گرنه این کار را نمیکردید. خب، این گفتوگو باید برای او هم مفید باشد وگرنه حق دارد از ادامه آن امتناع کند. شما به پسرعموی بدعنقتان زنگ میزنید تا در مورد مشکل خود از او سوال کنید. یک ساعت وقت او را میگیرید در حالی که فایدهاش فقط برای شماست و او که اساسا کم حوصله است شما را به چشم یک مزاحم میبیند. همواره به نحوی با دیگران ارتباط برقرار کنید که خیری دوسویه داشته باشد وگرنه آن ارتباط محکوم به فناست.