روش هایی برای آرام کردن کودک تندخو

سبک زندگیفرزندان

- 97/10/25
روش هایی برای آرام کردن کودک تندخوازدیدگاه روانشناسی تندخویی و بروز رفتارهای قهرآمیز در کودک نوعی حالت عاطفی است که می‌توان آن را با طوفان‎‌های تابستانی مقایسه کرد، یعنی خیلی تند و ناگهانی. شما در حالی که همراه با کودکتان در خانه یا محیط بیرون هستید لحظات آرام و شیرینی را با او سپری می‌کنید اما لحظه‌ای بعد و در حالی که با یکدیگر غذا می‌خورید به دلیل افتادن قاشق بر روی زمین ناگهان ورق برگشته و او شروع به داد و فریاد، نق زدن و حتی جیغ کشیدن می‌کند. این حالت رفتاری معمولا در کودکان بین 1 تا 3 سال شایع است.

مطالعات نشان می‌دهند علت اینکه بسیاری از کودکان بدون هیچ دلیل خاصی شروع به نق زدن و کج خلقی می‌کنند بی ارتباط با ناتوانایی آنها در استفاده از کلمات و برقراری ارتباط کامل با اطرافیان و محیط اطراف نیست. در این دوران کودک انبوهی از کلمات و عبارت‌های جدید را می‌شنود و در حالی که هنوز درک روشنی از آنها ندارد تلاش می‌کند که با اطرافیان همراهی کرده و واکنش مناسبی از خود بروز دهد. اما بدلیل محدودیت‌های فعلی برای استفاده از زبان، ناچارا به کج خلقی و نق زدن روی می‌آورد. در واقع زمانی که کودک نمی‌تواند آنچه را که احساس می‌کند به زبان بیاورد، کج خلقی و رفتارهای تند و خشن را سریع‌ترین راه ممکن برای رسیدن به خواسته‌هایش تصور می‌کند.

تندخویی و جیغ و داد پس از آن نوعی رفتار آنی و طوفانی است که لحظاتی بعد فروکش می‌کند معمولا کودک در این لحظات نه تنها جیغ می‌زند بلکه هر آنچه را که در اطرافش می‌بیند و به آن دسترسی دارد به اطراف پرتاب می‌کند. در این صورت منطقی است که تصور کنیم او به حرف‌های شما به هیچ وجه گوش فرا نمی‌دهد و نمی‌توانید از اینکه با او صحبت می‌کنید انتظار واکنش مناسبی را داشته باشید. در حالی که شما با او صحبت می‌کنید او همچنان در حال پرتاب اشیا و ادامه ناراحتی است. در این شرایط توصیه می‌شود که در کنار او نشسته و تنها او را در حالی که به این رفتار ادامه می‌دهد نظاره کنید. در عین حال برخی نیز توصیه می‌کنند کودک را باید در این وضعیت رها کرده و به اتاق دیگری رفت بدین ترتیب او احساس می‌کند که به حال خود رها شده است و بر اساس یک منطق قابل قبول همزمان با ادامه بروز این رفتار به نوعی احساس ترس و وحشت نیز می‌کند و متوجه می شود که اگر در کنار شما باشد احساس امنیت بیشتری خواهد کرد.

به این توجه نکنید که تندخویی و رفتارهای تند و خشن کودک چقدر طول می‌کشد، بلکه این مهم است که نباید خود را درگیر خواسته‌های غیر منطقی او کرده و در حالی که جیغ و داد می‌کشد با او وارد مذاکره شوید! معمولا زمانی که کودک در محیط عمومی رفتارهای تند و خشن از خود بروز می‌دهد والدین ترجیح می‌دهد که برای آرام ساختن او به هر آنچه که می‌خواهد تن داده و تنها او را آرام کنند. توصیه می‌شود در این شرایط به آنچه که دیگران ممکن است درباره شما فکر کنند توجهی نکنید و یادتان باشد که تمامی والدینی که شما را نظاره می‌کنند این لحظات را تجربه کرده یا می‌کنند. در صورتی که به خواسته‌های کودک در چنین شرایطی تن دهید تنها به او آموخته‌اید که تندخویی و بروز رفتارهای قهرآمیز شیوه‌ای مناسب برای رسیدن به خواسته‌هایش است. در صورتی که این روند ادامه داشته باشد کودک وارد مرحله جدیدی می‌شود که در آن از کنترل خارج شده و رفتارهای به مراتب خشن‌تری را نیز از خود بروز می‌دهد. در مراحل شدیدتر این وضعیت، یعنی زمانی که کودک شروع به پرتاب وسایل به اطرافیان می‌کند تنها باید او را به محل مطمئنی مانند اتاق خواب برده و به او بگویید که به دلیل پرتاب اشیاء و ضربه زدن به دیگران باید در آنجا بماند! در عین حال در کنارش بمانید و کاری کنید که او مطمئن شود تا زمانیکه آرام نشده است ترکش نخواهید کرد.

جدای از اینکه کودک به دلیل ناتوانایی در صحبت کردن شروع به بد اخلاقی می‌کند، اما قطعا برخی از فاکتورهای محیطی نیز در تشدید این وضعیت نقش دارند. تلاش کنید که این فاکتورها را شناسایی کرده و حذفشان کنید. به عنوان مثال اگر می‌دانید که کودکتان در صورت گرسنه ماندن به سرعت شروع به داد و فریاد و ناراحتی می‌کند، زمانی که با او به بیرون می‌روید کمی اسنک سالم به همراه داشته باشید. همچنین اگر متوجه شده‌اید که کودکتان در مواقعی که قرار است از وضعیتی به وضعیت دیگر منتقل شود و با چنین تغییراتی دچار مشکل می‌گردد، به آرامی به او هشدار داده و او را برای تغییر آماده کنید. به عنوان مثال اگر کودک در حال بازی کردن در حیاط است و می‌دانید که اگر به او بگویید سریعا باید به اتاق برگردد، احساس ناراحتی می‌کند بهتر است که از چنین عبارتی استفاده کنید: «من و پدرت برای نوشیدن چای منتظر تو هستیم و هر وقت بازی کردنت تمام شد پیش ما بیا». بدین ترتیب او خود را در برابر یک تصمیم‌گیری بزرگ احساس کرده و معمولا ترجیح می‌دهد که والدینش را همراهی کند. هرچه کودک از دوران کودکی خود فاصله می‌گیرد تمایل بیشتری به مستقل بودن پیدا می‌کند. بنابراین سعی کنید در حد امکان انتخاب‌های مختلف در برابرش قرار دهید. یادتان باشد هیچکس دوست ندارد تحت فشار تصمیم‌گیری کند از جمله کودک شما.

هنگامی که کودکتان بدخلق می‌شود، عقل‌اش را از دست می‌دهد، احساسات‌اش مختل می‌شود و بخشی از مغزش از کار می‌افتد؛ قسمتی که تصمیم می‌گیرد و قضاوت می‌کند.به همین دلیل است که در این شرایط منطق کمکی نمی‌کند زیرا بخش منطقی مغز از کار می‌افتد. همان‌طور که شما هنگام غرق شدن کسی نمی‌توانید به او شنا بیاموزید، در مورد بدخلقی نیز چنین است. هیچ چیزی در آن لحظه وجود ندارد که شرایط را بهبود بخشد. در واقع تقریبا هر چه شما بیشتر تلاش کنید، بدتر می‌شود. بنابراین بهتر است زمانی که عصبانیت‌اش از بین رفت با او صحبت کنید.

کودکان گاهی احتیاج دارند تا عصبیات خود را تخلیه کنند، بنابراین به آن‌ها اجازه دهید این کار را انجام دهند. (فقط مطمئن شوید که او به خودش صدمه نمی‌زند.) من به این روش اعتقاد دارم زیرا به کودکان می‌آموزد تا عصبانیت خود را به روشی غیر مخرب تخلیه کنند. آن‌ها قادرند، بدون درگیری با شما، خشم خود را بیرون بریزند، سپس کنترل خود را به‌دست آورند.» این روش می‌تواند به تنهایی و بدون توجه شما به او کارساز باشد.

اگر در شرایط بدخلقی کودک‌تان او را سرگرم چیزی کنید که برایش جالب است، بدخلقی خود را فراموش خواهد کرد. اگر کودک شما به علت این‌که شما او را از خرید غلات فوق‌العاده شیرین‌شده منع کردید بدخلق شد، به سرعت حواس او را با چیز دیگری پرت کنید. برای مثال به او بگویید: «من می‌خواهم چند تا بستنی بخرم، می‌توانی به من در انتخاب آن کمک کنی؟» یا «اون جعبه خرچنگ‌ها را ببین!» لوی می‌گوید: «کودکان محدوده توجه‌شان کوتاه است- به این معنی که به آسانی حواس‌شان پرت می‌شود.» بنابراین شما باید نقش خود را تغییر دهید و او را سرگرم کنید.

زمانی که طوفان رفتاری کودک فروکش کرد، او را در کنار خود کشیده و در باره آنچه که اتفاق افتاده است صحبت کنید. باید آرام باشید و هم پای کودک مسئله را کنکاش کنید. در حالی که در خلال صحبت‌هایتان نشان می‌دهید که ناراحتی و خشم کودک برایتان مهم بوده است، با او همراهی کرده و بگذارید که او نیز به آرامی احساساتش را در قالب کلمات از هم گسیخته بیان کند. مثلا به او بگویید «تو خیلی عصبانی بودی چون غذایت آنچیزی که دوست داشتی نبود» با بیان چنین جملاتی در واقع آنچه را که او دوست دارد بیان کند اما نمی‌تواند، به زبان می‌آورید. با چنین تاکتیک‌هایی کودک متوجه می‌شود که با صحبت کردن و بیان احساسات و عواطف به نتایج بهتری دست خواهد یافت. در حالی که لبخندی بر لب دارید بگویید «متاسفم من تو را درک نمی‌کنم. الان که جیغ و داد می‌کنی نمی‌توانم بفهمم که چه می‌گویی.«

دریابید چه چیز واقعا کودک شما را بد خلق می‌کند.این روش برای کودکان زیر 2 سال و نیم است. کودکان در این سن دامنه لغات‌شان تنها 50 کلمه است و نمی‌توانند بیش از دو کلمه را با هم ترکیب کنند. ارتباط آن‌ها محدود است در حالی که احتیاجات و خواسته‌های فراوانی دارند. زمانی که شما پیام آن‌ها را دریافت نمی‌کنید یا به اشتباه متوجه می‌شوید، بدخلقی آن‌ها آغاز می‌شود.» یک روش این است که زبان نشانه‌ها را به او یاد دهید. به او بیاموزید که چگونه کلمات پایه مانند بیشتر، غذا، شیر و خستگی را نشان دهند. این روش کارساز است.

او را در آغوش بگیرید.شاید فکر کنید که این روش آخرین مرحله‌ای است که می‌خواهید انجام دهید اما واقعا می‌تواند به آرام شدن کودک شما کمک کند. منظور من آغوشی زیاد و پر از انرژی است نه یک نوازش کوتاه. سعی کنید هنگامی که او را در آغوش گرفتید، کلمه‌ای سخن نگویید. آغوش می‌تواند به کودک حس امنیت دهد و به او نشان دهد که برایتان مهم است، حتی اگر با رفتار او موافق نیستید.» گاهی آن‌ها احتیاج به جای امنی دارند تا احساسات‌شان را تخلیه کنند.

خستگی و گرسنگی دو دلیل بزرگ بدخلقی است. اغلب بسیاری از والدین نزد من می‌آیند و از این‌که کودک‌شان هر روز بدخلق است، شکایت می‌کنند، تا این‌که مشخص شد آن‌ها هر روز قبل از ناهار یا زمان چرت و صبح زود این گونه رفتار می‌کنند. پیشنهاد من این است که به او غذا، آب و سبزیجات دهید یا حتی او را به رختخواب ببرید و بگذارید کمی تلویزیون ببیند. به خودتان فکر کنید که وقتی خواب‌تان بهم می‌ریزد، چقدر بدخلق می‌شوید. کودکان به خواب و غذای بیشتری احتیاج دارند بنابراین تاثیر آن نیز چند برابر خواهد بود.

به آرامی با او صحبت کنید.گفتن این جمله آسان‌تر از عمل به آن است. اما کارشناسان به شما توصیه می‌کنند که باید خونسردی خود را در طول بدخلقی کودک‌تان حفظ کنید. در غیر این صورت شما درگیر بحث با او می‌شوید و همه چیز خراب می‌شود. به علاوه، بخشی از بدخلقی کودک‌تان جلب توجه شماست و برای او مهم نیست که عمل‌اش منفی یا مثبت است. تمام چیزی که او اهمیت می‌دهد این است که شما 100% آنچه را که می‌خواهد به او بدهید. آرام صحبت کردن شما به او نشان می‌دهد که رفتار بد او روی شما تاثیری نخواهد گذاشت و به شما نیز کمک می‌کند تا آرام باشید. در واقع صدای آرام شما هم برای شما و هم برای کودک‌تان اهمیت دارد. اگر شما عصبی باشید، کودک‌تان نیز عصبی می‌شود.

هر پدر و مادری از بدخلقی در ملا عام به دلایلی هراس دارد. شاید شما فکر می‌کنید که دیگران شما را مادری بد می‌پندارند که کودکی غیر قابل کنترل تربیت کرده‌اید. اما تنها به شیوه‌ای بیاندیشید که بهترین نتیجه را خواهد داشت. همه کودکان باهوش‌اند، بنابراین اگر شما تنها به دلیل این‌که نمی‌خواهید او در مقابل دیگران بدخلقی کند، به او اجازه دهید آنچه می‌خواهد انجام دهد، در این صورت او با خود می‌گوید که این روش عملی است. در این شرایط بهترین کاری که می‌توانید انجام دهید این است که لبخند بزنید و وانمود کنید همه چیز خوب است. اما دیگران چه فکر می‌کنند؟ تحقیقات نشان می‌دهد که دیگران تنها به عکس‌العمل شما فکر می‌کنند. اگر آرام باشید و طوری رفتار کنید که گویی همه چیز تحت کنترل شما است، حتی اگر کاری برای آرام کردن او نکنید، آن‌ها فکر می‌کنند که شما مادر خوبی هستید.
advertising