آموزش مهارت اجتماعی همدلی به کودکان

سبک زندگیفرزندان

- 97/08/04
آموزش مهارت اجتماعی همدلی به کودکانهمدلی کردن شبیه درک گفته‌ های دیگران است، با این تفاوت که شنونده باید سعی کند احساسات سایر افراد را نیز درک ‌کند. همدلی کردن این امکان را به فرد می‌ دهد که بتواند ارتباطی واقعی با دوستانش برقرار کند. برای مثال، اگر دانش‌ آموزی در درس فارسی نمره19 گرفته ولی دوستش 10 شده است، بتواند شادی خود را کنترل کرده و با دوستش به ابراز همدردی بپردازد. او می‌تواند با گفتن جمله‌ ای نظیر ( اشکال ندارد، سعی کن در امتحان بعدی بیشتر درس بخوانی تا نمره بهتری بگیری)، او را دلداری دهد.

شناختن احساسات خود


کسی که نتواند احساسات خود را بشناسد، ‌نمی‌ تواند احساسات دیگران را هم درک کند. همچنین وقتی آن احساس را درک نکند،‌ نمی‌تواند عکس‌العمل مناسبی هم از خود نشان دهد.
شناخت احساسات خیلی ساده و بدیهی نیست. با انجام یک مثال ساده به اهمیت موضوع پی میبرید: برگه‌ ای کاغذ بردارید و نام احساس‌ هایی که می‌ شناسید را روی آن بنویسید. چند مورد را می‌ توانید فوری یادداشت کنید؟ احتمالا، چند مورد محدود به ذهنتان میرسد. اما ما در زبان فارسی لغات بسیاری برای ابراز احساسات خود داریم که ‌ممکن است فرزند ما با آن‌ها آشنا نباشد. در نتیجه، ‌وقتی رنجیده باشد ممکن است فکر کند عصبانی است یا وقتی دلشوره دارد نتواند آن را درست بیان کند.

برای یاد دادن احساس‌ های متفاوت به کودک خود از روش های زیر استفاده کنید


از پوسترها و کتاب‌ های مخصوص این کار استفاده کنید. با استفاده از شکلک‌ های موجود در این پوسترها و کتاب‌ها،‌ انواع احساس‌ها را برای فرزند خود توضیح بدهید و او را تشویق کنید در توصیف حال خود از آن‌ ها به‌ درستی استفاده کند.
در مورد احساس‌ ها با کودک خود صحبت کنید. وقتی می‌ پرسید در مدرسه چه خبر بود،‌ به چند اتفاق ساده بسنده نکنید. احساس او را جویا شوید: «خب وقتی معلم اول‌ از همه اسم تو رو خوند تو چه حسی داشتی؟ می‌ دونم یه جوری بود، ‌اما بهم بگو اسم احساسی که داشتی چی بود؟ بذار کمکت کنم، یه نگاه به لیست دیروزمون بنداز و بگو کدوم احساس بیشتر به حالی که داشتی می‌خوره»

شناختن احساسات دیگران


وقتی افراد بتوانند احساس‌ های خود را به‌ خوبی شناسایی کنند، راحتر می توانند احساسات دیگران را درک کنند. برای تشخیص احساسات دیگران، ما معمولا دو منبع خوب داریم: ‌یکی رفتار و حالات ظاهری،‌ (مانند حالت چهره، لحن صدا و طرز قرار گرفتن بدن یا حرکت دادن دست‌ ها هنگام صحبت کردن) است که فرد از خود نشان می‌ دهد و دیگری، موقعیت و اتفاق در آن لحظه است. مثلا همه افراد، وقتی عزیزی را از دست می‌ دهند، خیلی غمگین می‌ شوند،‌ وقتی حقشان ضایع می‌ شود،‌ عصبانی و آزرده می‌ شوند،‌ وقتی مورد بی‌ توجهی قرار می‌ گیرند،‌ میرنجند و شاید خشمگین هم می‌‌ شوند و … وقتی می‌ خواهید به فرزندتان بیاموزید که چه طور احساسات دیگران را تشخیص بدهد،‌ به هر دو منبع اشاره‌کنید. اجازه دهید در این مورد چشم بینا و حساسی داشته باشد.
در شرایط مختلف، به رفتار های متفاوتی که از روی آن‌ ها می‌ توان احساس دیگران را حدس زد اشاره‌ کنید: ببین اون خانومه چه طور تند‌تند این‌ طرف و اون طرف میره. دستش رو میزنه روی دستش. به همه جا نگاه میکنه. من فکر می‌ کنم داره دنبال چیزی میگرده و خیلی هم نگرانه. تو چی فکر می‌ کنی؟
در مورد موقعیت‌ های مختلفی که احساس‌ های متفاوت را بر می‌ انگیزند با کودک خود صحبت کنید. اتفاقاتی که برای اعضای خانواده یا دوستان و آشنایان می‌ افتد،‌ می‌ تواند منبع خوبی برای صحبت باشد: دیدی دیروز خاله چه قدر باذوق حرف میزد؟ به نظر تو هم خیلی خوشحال بود نه؟ کلاٌ در حال خندیدن بود، خب بعد از مدت‌ ها دخترش داره برمیگرده و می‌ تونن دوباره باهم زندگی کنند.وقتی فیلم یا کارتون می‌ بینید، در مورد احساس شخصیت‌ های آن با هم صحبت کنید. در مورد این‌ که چرا چنین احساسی به وجود آمده و این‌ که از کجا می‌ فهمید که او این احساس را دارد. نکته مهم: ‌در مواردی این کار را انجام بدهید که فرزندتان هم حوصله دارد و باعلاقه بحث را دنبال می‌ کند. در غیر این صورت،‌ تماشای فیلم او را خراب نکنید و با این کار او را از این بحث دل‌زده نکنید.
آموزش مهارت اجتماعی همدلی به کودکان

نشان دادن اینکه طرف مقابل را درک می‌ کند


اگر کودک شما بتواند احساس‌ های مختلف را بشناسد و آن‌ها را در دیگران تشخیص بدهد، از عهده بخش مهمی از همدلی برآمده است. اما برای نشان دادن همدلی، ‌باید بتواند به دیگری نشان بدهد که او را درک کرده و احساسش را می‌ فهمد.نشان دادن درک احساسات، فرمول مشخصی ندارد. بسته به موقعیت، به روش‌ های مختلفی می‌توان این درک را ابراز کرد. گاهی گرفتن دست یک نفر، ‌برای این‌ که به او نشان بدهیم می‌ فهمیم چه قدر ناراحت است کافی است. کلام هم در این زمینه معجزه می‌کند. عبارت‌ هایی مثل: “می‌ فهمم، منم توی چنین موقعیتی باشم حسابی عصبانی میشم” یا “آفرین، یوهو!”آموزش این مرحله از همه مهم‌ تر و البته دشوارتر است. باید آن‌ قدر تمرین شده باشد که در موقعیت‌ های مختلف،‌ کودک خودش از خلاقیت خود استفاده کند و جمله یا رفتار مناسب را انتخاب کند.از هر موقعیتی برای تمرین استفاده کنید و به او راهنمایی‌ های لازم را بدهید تا کم‌کم به‌ مرور زمان در این زمینه مستقل شود.
بهترین راه برای چنین آموزشی، ‌این است که خودتان برایش الگو باشید. به‌خصوص در مورد خودش، ‌وقتی با احساسی دست‌ و پنجه نرم می‌ کند، نشان دهید که احساسش را می‌ فهمید. به یاد داشته باشید که نشان دادن اینکه احساس او را درک می‌کنید،‌ بدین معنا نیست که کاری که کرده را تایید می‌کنید. اگر از روی خشم، چیزی را شکسته،‌ این‌ که بگویید: «می‌ فهمم چه قدر عصبانی بودی»، به این معنی نیست که شکستن را هم تایید کرده‌ اید. رفتار را از احساس جدا کنید. او واقعا عصبانی بوده، چه شما این عصبانیت را به‌ جا بدانید چه نه.

روشهایی برای تقویت همدلی در کودکان


از بچه ها می خواهیم چند کاری که بوسیله آن می توانند دیگران را خوشحال کنند نام ببرند. هدف این تمرین این است که کودک درک کند می تواند با اعمال و رفتارش بر احساسات دیگران اثر بگذارد.
عکس هایی با چهره هایی که هیجانات مختلف را نشان می دهد به کودکان نشان دهیم و از آنها بپرسیم فکر می کنی چرا این خوشحال یا غمگین یا... است؟
در مورد مهربانی و غذا دادن به حیوانات اهلی مانند گربه ها و پرنده ها و دادن صندلی خود به یک فرد ناتوان در اتوبوس از بچه ها سوال می کنیم و اگر کسی چنین اعمالی انجام داده باشد، مورد تشویق قرار می گیرد.
از کودکان می خواهیم احساس یا هیجانی را به شکل پانتومیم اجرا کنند و بقیه حدس بزنند احساس چیست؟ هدف این تمرین شناسایی غیرکلامی احساسات دیگران و تمرین انتقال این احساسات برای فرد اجرا کنندة پانتومیم است.
خواندن یا گفتن یک جمله واحد با دو لحن یا آهنگ متفاوت و توجه کودکان را به تفاوت اثر دو جمله جلب کردن.
گوش دادن، انعکاس احساس، حرکات بدن و آه کشیدن و در نهایت پیشنهاد اینکه آیا من می توانم به تو کمک کنم؟
نمایشی با حضور دو عروسک که یکی از آنها ناراحت است و دیگری می خواهد با او همدلی کند، برای کودکان اجرا می کنیم و سپس از بچه ها می خواهیم نشانه های کلامی و رفتاری همدلی را در نمایش نام ببرند.
با مثال های ساده و عینی هریک از موارد فوق را برای کودک روشن می کنیم. مثلاً اینکه نباید میان کلام کسی که با او صحبت می کند، حرف بزند یا خمیازه بکشد یا به ساعت نگاه کند. نباید وقتی طرف مقابل از یک موقعیت رنج آور صحبت می کند، او بخندد یا مدام منتظر باشد تا خودش رشته کلام را بدست گیرد.
advertising