چطور کار مورد علاقه خود را پیدا کنیم
سبک زندگی › کار و تجارت
- 97/10/05
شغل، حرفه و زندگی کامل در شکل ها و اندازه های متفاوت و بی شماری ظاهر می شود که معمولاً معادل شادی، رضایت و موفقیت است. فردی را در نظر بگیرید که زندگی عادی اش را کنار می گذارد و با سفر کردن از میلیون ها برابر بیشتر از چیزی که قرار بوده در یک زندگی عادی لذت ببرد، بهره می برد. یا یک کارمند معمولی را تصور کنید که کارش را رها می کند و سپس او را با یک پیش بند گِلی و پشت چرخ سفالگری می بینید. درآمد او کسری از چیزی است که قبلا در می آورده اما هم عاشق کاری است که انجام می دهد و هم عاشق زندگی است که با آن کار پیش می رود.هر دوی این افراد یک شغل، حرفه و زندگی عالی و کامل برای خود ساخته اند. آنها خوشحالند و سرگرم زندگی شان. آنها با نیت قبلی و هدفی که در سر داشته اند زندگی شان را طراحی کرده اند. شما هم می توانید این را انجام دهید.داشتن یک شغل ایده‌آل و دلخواه بیشتر از آن چیزی که فکرش را بکنید بر کل زندگی شما تاثیر گذار خواهد بود، صحبت فقط سر دستمزد ماهیانه شما نیست بلکه ابعاد روحی و جسمی نیز مورد نظر است.شاید در حین یک تست سنجش شایستگی شغلی یا در جریان گپ و گفتمانی صمیمی بعد از ترک کارتان اتفاق افتاده که یکی با شما در مورد اینکه چطور شغل «دلخواه» خود را پیدا کنید صحبت کرده باشد. این عبارت از آن عبارتهایی‌ست که مردم در موردش حرف‌های زیادی می‌زنند. به همین راحتی نیست. وقتی افراد شغل دلخواه خود را پیدا می‌کنند، مطمئن باشید که تصمیمات سختی گرفته‌اند و هزینه های زیادی داده‌اند تا کاری را انجام دهند که برای آن ساخته شده‌اند.»
به عبارت دیگر، اینطور نیست که شما فقط شغل دلخواه خود را «بیابید». بلکه مجبورید برای آن بجنگید. و این چیزیست که ارزش جنگیدن را دارد. در درون افرادی که شغل دلخواه خود را پیدا کرده‌اند عطشی موج می‌زند. آنها کسانی هستند که برای صبح بیدار شدن و سر کار رفتن لحظه شماری می‌کنند.
زمانی که به یک درک پایه از چیزی که بیشتر از هر چیزی سوادای آن را در سر دارید، عاشقش هستید و بهتر از هر کار دیگری انجامش می دهید، رسیدید، لازم است این نوع تمرینات را انجام دهید تا نقشی که از ایفای آن لذت می برید را تأیید کنید. این آزمایش برای معرفی واقعیت به شما به کار می رود. بدون تحقیق ممکن است تنها یک ایده آل تصادفی از چیزی که تصور می کنید از آن لذت می برید را کشف کنید. آزمایش مشخص می کند که آیا واقعا توانایی طبیعی انجام کاری که به دنبالش هستید را دارید و یا اینکه این کار فقط به مزاجتان خوش می آید. همچنین مشخص می کن که آیا این کار انتظارات شما را برآورده می کند و شما را خوشحال می کند یا نه.
از عزم جزم در مسیرتان اطمینان حاصل کنید.وقتی شغلی را کشف کردید که سودایش را در سر دارید، عاشقش هستید و از آن لذت می برید، و لذت واقعی از آن را بردید، مرحلۀ آخر این است که مشخص کنید پول لازم برای انجام آن کار را از کجا به دست بیاورید.این موضوع نیازمند تعهد شما به چیزی است که حالا در مورد خودتان کشف کرده اید، چیزی که اکنون شغل، حرفه و زندگی کامل و عالی شما است. به کمتر از آن راضی نشوید. حداقل کاری که می کنید این باشد که بدون اینکه تردید کنید و شانس تجربۀ یک زندگی شاد را از خودتان سلب کنید، به حرکت در مسیر مطلوبتان ادامه دهید.
برای برنامه ریزی لازم است به زمینۀ اصلی، موضوعتان و علاقه مندی هایتان باز گردید و موقعیت زندگی و کاری را پیدا کنید تا به شما امکان یک زندگی آراسته و خوب را بدهد. حتی اگر لازم باشد که برای کوتاه مدت به سراغ شغلی برای کسب درآمد بروید، این خیلی مهم است که همیشه به هدف بلند مدتتان متعهد بمانید. قدم گذاشتن در چنین مسیری یک حرکت تحولی و زمان بر است، اما چنین سفری به خوبی ارزشش را دارد.
شغل دلخواه شما معمولا از دل تجربه های سخت بیرون می‌آید. چیزی‌که در آن فضای آرام برق می‌زند تجربه‌ای عمیق است. تجربه ای ساکت ولی احتمالا دردآور. داشتن تجربه‌ای که واقعا شما را تکان دهد و مرگ شما را به یادتان آورد می‌تواند اتفاق بسیار مهمی در زندگی افراد باشد. بیشتر اوقات، این به تغییر منتهی می‌شود. ما وقت زیادی را صرف کار می‌کنیم، پس این می‌تواند اولویت‌های شما را در مورد زندگی شغلی‌تان تغییر دهد.»
رسیدن به شغل دلخواه معمولا نیاز به شجاعت دارد و پر و بالتان را تکان می‌دهد. شغل دلخواه خیلی وقت‌ها با ایستادن در مقابل آنچه که هست و قابل قبول نیست شروع می‌شود و سپس کارتان را وقف این می‌کنید که آن را تغییر دهید: «این کاری است که با امید، عشق و مبارزه طلبی جرقه زده شده و با هدف داشتن و پشتکار شعله ور می‌شود.»
یافتن شغل دلخواه شما فرآیندی ادامه دار است. درک اینکه شغل دلخواه شما چیست بسیار با اینکه با گوشت و پوست و استخوان خود آن را انجام دهید متفاوت است. دنبال شغل دلخواه گشتن شاید نیاز به این داشته باشد که به مدرسه بروید یا کنار کسی شاگردی کنید. شاید نیاز داشته باشد که یک کسب و کار راه بیندازید. معمولا این امر فرد را به سمت سلسله‌ای از کارها که برای خدمت به بقیه است، سوق می‌دهد.
