متداول ترین رفتارهای مدیران موفق کدامند

سبک زندگیکار و تجارت

- 97/08/17
متداول ترین رفتارهای مدیران موفق کدامندمدیریت، رفتاری آموختنی است که در طول زمان به صورت ناخودآگاه و خودکار در انسان جلوه می کند. به عنوان مثال، مدیران بسیار سریع تر از افراد معمولی می توانند در آن واحد، چندین تصمیم مهم بگیرند. بسیاری از افراد تعجب می کنند که مدیران چطور وقتی تحت فشار شدید هستند، می توانند بهترین تصمیمات را اتخاذ کنند. توانایی این تصمیم گیری فوری، با استفاده از تجربیات گذشته، مواجه شدن با شرایط مختلف و شکست های غیرقابل پیش بینی، به دست می آید. موفق ترین مدیران، به طور غریزی تصمیم گیری می کنند و چون طی دوره کاریشان این تصمیم گیری ها را بارها انجام می دهند، در برابر فشارهای ناشی از تصمیم گیری های فوری مصون می شوند. بسیاری از اوقات تاثیر عنوان و قدرت مدیران به گونه ای است که وقتی وارد اتاقی می شوند، ترس و دلهره به کارمندان خود انتقال می دهند. مدیران موفق توجه را از خودشان دور می کنند و دیگران را تشویق می کنند تا نظراتشان را بیان کنند. این نوع مدیران باعث می شوند کارمندان از اظهار نظر کردن احساس امنیت کنند و دیدگاه ها و نظراتشان را با اعتماد به نفس به اشتراک بگذارند.

راهکارهایی که باعث می شود مدیر موفقی در محیط کار باشید



تصمیم قطعی بگیرید


مدیران موفق در تصمیم گیری متخصص هستند. این مدیران یا شرایط را برای اختیار دادن به کارمندانشان برای تصمیم گیری تسهیل می کنند یا خودشان تصمیم قاطعی اتخاذ می کنند. مدیران موفق هنر سیاست بافی دارند و وقتشان را برای مسائلی که آنها را از حرکت به جلو بازمی دارد، تلف نمی کنند. آنها می دانند که چگونه در 30 دقیقه، 30 تصمیم مختلف بگیرند.

انتظارات را تکرار کنید


مدیران موفق، به خوبی ارتباط برقرار می کنند و این مساله به خصوص در زمان بیان انتظاراتتان مفید است. آنها در انجام این کار، ارزش های اصلی و ماموریت سازمان را به کارمندانشان یادآوری می کنند. مدیری موفق است که انتظاراتی را که از گروه دارد به آنها یادآوری کند و با این کار تمرکز آنها را افزایش دهد. ارتباط با کارمندان و تکرار انتظارات از آنان، باعث می شود عملکرد تیم بهتر شود و در ضمن به مدیران کمک می کند افرادی را که نمی توانند خود را با استانداردهای مورد انتظار وفق دهند، شناسایی کنند.

افراد را برای فکر کردن به چالش بکشید


مدیران موفق، حالت ها، قابلیت ها و استعداد کارمندانشان را برای رشد کردن می شناسند و از این آگاهی برای به چالش کشیدن افراد تیم برای فکر کردن و رشد بیشتر استفاده می کنند. این مدیران می توانند استعدادهای کارمندانشان را توسعه دهند و برای آنها ابزارهای رشد کردن را فراهم می کنند.

نسبت به دیگران مسئولیت پذیر باشید


مدیران موفق به کارمندانشان اجازه می دهند که بر آنها مدیریت کنند. این بدین معنی نیست که به کارمندان اجازه دهید شما را کنترل کنند، بلکه یعنی نشان دهید در برابر نیازهای کارمندانتان پاسخگو هستید. به غیر از هدایت و کمک به کارمندان، مسوولیت پذیر بودن یک مدیر نشان می دهد او به همان اندازه که به موفقیت خود اهمیت می دهد، به موفقیت کارمندان نیز فکر می کند.

عملکرد افراد را بسنجید و به آنها پاداش دهید


مدیران بزرگ همیشه نسبت به عملکرد خوب کارمندان، واکنش نشان می دهند. مدیران نه تنها عملکرد کارمندان را با عدد و رقم و از نظر بازگشت سرمایه می سنجند، بلکه در شناخت سخت کوشی کارمندان هم فعالند. مدیران موفق هیچ گاه عملکرد خوب کارمندان را نادیده نمی انگارند و به تلاش آنها پاداش می دهند.

سوال بپرسید و مشورت بگیرید


مدیران موفق همیشه از دیگران سوال می کنند و از آنها مشورت می خواهند. در حالی که ، به ظاهر به نظر می رسد اینگونه مدیران همه چیز را می دانند، اما از درون تشنه دانش بیشتر و یادگیری هستند.

حلال مشکلات باشید و کارها را به تعویق نیندازید


مدیران موفق با مشکلات رو در رو می شوند. آنها کارهایشان را به تعویق نمی اندازند و بنابراین در حل مشکلات حرفه ای می شوند.

انرژی مثبت داشته باشید


یکی دیگر از نشانه های مدیران موفق این است که فرهنگ کاری مثبت و امیدبخشی ایجاد می کنند. آنها می دانند باید از چه لحنی استفاده کنند و چه رفتاری داشته باشند تا به همکارانشان انگیزه دهند. در این صورت، به مدیرانی دوست داشتنی، قابل احترام و قوی تبدیل می شوند.

معلم بزرگی باشید


مدیران موفق، هیچ گاه آموزش به کارمندان را متوقف نمی کنند، چون خودشان هم انگیزه زیادی برای یادگیری دارند. بنابراین هرچه را می دانند به کارمندانشان می آموزند تا دانش آنها را به روز نگه دارند. در واقع آنها روی کارمندانی که به دنبال پیشرفت هستند، سرمایه گذاری می کنند.مدیران لایق و با انصاف ، موظفند به پرسنل خود یاد بدهند که حفظ و نگهداری روابط خانه و خانواده از اهمیت فراوانی برخوردار است.الویت زندگی خوب و شایسته؛ حفظ و تحکیم نظام خانواده است، بعد ازآن اهمیت شغل را بایست درنظر داشت. لذا می بایست تلاش کنید تا هر چه بیشتر برای بهبود زندگی و سعادت خود و خانواده توانایی های خود را افزایش دهید، تا در عرصه های مختلف زندگی خود نیز پیشرفت بیشتری به دست می آورید. بنابراین هیچ کس و هیچ چیزی نیابد باعث فاصله گرفتن زوجین درطول زندگی مشترک شان شود حتی کار!. به عبارتی؛ یک مدیر خوب هرگز راضی نمی شود، برای پیشرفت کار درمجموعه خود، فرد را چنان درگیر کار و اداره کند، که نبود آن فرد در خانوداه و نداشتن مسئولیت او بخاطرفشارکاری، باعث ازهم پاشیدگی نظام خانواده او شود.
دقت کنید، برخی از مدیرانی که کارگران و کارکنان خود را تشویق به حضور بیشتر درمحل کار می کنند و حاضرنیستند آنها محل کار خود را سر ساعت و طبق برنامه ترک کنند، متاسفم که عرض کنم علت این مسئله یکی از این موارد ذیل است.

اولین گزینه می تواند آن باشد که او به علت فشارهای کاری و زندگی، دچار بیماری و افسردگی شدید شده است. به همین خاطر سعی دارد تمام فکر خود را بر روی کار خودش متمرکز کند.

یا از زندگی مشترک خانه و خانواده خود راضی نیستند و از نفرات خانه و محیط آن گریزانند. که می خواهند به هر دلیلی شده، کمتر در ارتباط با خانوداه خود قرارگیرند، بنابر این ترجیح می دهند بیشتر وقت خود را درمحیط کار بگذراند تا با دستور دادن و بازخواست کردن پرسنل خود در محیط کار، خود را راضی نگه داشته بدین صورت، شخصیت شان ارضاء شده و همه بله قربان، چشم قربان می گویند و او این محیط را بیشتر دوست دارد. زیرا درزندگی خصوصی خودش به او کم توجه ای و یا بی توجه ای شده و می خواهند با حضور بیشتر در بین پرسنل خود کمبودهای درونیش را جبران نمایند.

یا بقدری به پول ثروت اهمیت و علاقه دارد که هرگز حاضر نیست، ماشین تولید و ساخت پولش از کار بماند و استراحت داشته باشند. برای همین است که هرگز راضی نیست پرسنل خودش را درحال استراحت و راحتی با خانواده اش ببیند. زیرا معتقد است ارتباط بین او و خانواده اش، نیروی او را می گیرد و از بین می برد.

و یا اینکه او قصد دارد برای بالا دستی های خود، خود شیرینی کند لذا بایست تولید و سرمایه را از طریق کار بیشترافزایش دهد. درحالی که اصلاً متوجه نیست که در چنین مواردی؛ بعد ازمدتی، بیشتر پرسنل خود را از دست می دهد و یا باعث میشود کارگران و کارمندانش، زندگی خانوادگی خودشان را از دست داده و یا به سختی بیمار می شوند.

آری بهتر است به جای این همه تلاش های بی ثمر و مخرب، کار، پول، ارتقاء …. مدیران محترم کمی هم به فکر آرامش و آسایش پرسنل و خانواده های آنها باشند. تا خدایی نا خواسته مدیران عاملی نباشند که باعث از بین رفتن زندگی پرسنل و زیر مجموعه خود شوند، تا به جای آن تولید و سرمایه خود را افزایش دهند. هرگز فراموش نکنید که؛ همیشه از همان دست که می دهید از همان دست می گیرید. رمز موفقیت دو چیز است: تعیین اهداف و برنامه ریزی برای آنها ، ومشخص کردن انگیزه ها. باور داشته باشید پاداش هایی که در زندگی می گیرید با میزان خدمت شما به دیگران رابطه مستقیم دارد.
advertising