مستند زنانی با گوشواره های باروتی اثری متفاوت درباره زنان داعشی
مجله › سینما و تلویزیون
- 97/08/24در این مستند ما با زنی به نام نورا که خبرنگار جنگ است همراه می شویم. او با همه سختی ها و فشارهای اجتماعی که برای حضورش در جنگ با داعش وجود دارد مبارزه می کند، پابه پای رزمنده ها پیش می رود و گزارش می گیرد. او به کمپ پناهجویی بیوهها و بچه های داعشی میرود تا روایتهای پوشیده و احساسات کشته شده و عجیب آن ها را به تصویر بکشد، اما این داستان از جنگ همین جا به پایان نمی رسد.
رویکرد این مستند پرداختن به زنان و کودکانی است که در جنگ با داعش بودند. در این مستند، برای اولین بار تصاویری از این زنان نشان داده میشود که سازندگان آن ادعا میکنند تا بهحال در هیچ فیلم مستند یا رسانهای نمایش داده نشده است.
نمایش و نقد و بررسی مستند «زنانی با گوشواره های باروتی» عصر روز سه شنبه 22 آبان با حضور رضا فرهمند کارگردان و پوریا ذوالفقاری منتقد در خانه مهر رضا برگزار شد.
در این گفتگو رضا فرهمند کارگردان مستند با بیان توضیحاتی درباره این فیلم گفت: در ابتدا برای تحقیق در مورد این مستند به عراق رفتم و قرار بود شخصیت اصلی فیلم یک مرد باشد اما با صحبت هایی که در آنجا داشتم متوجه شدم که مورد مشابه آن با شخصیت مرد قبلا کار شده است. با نورا شخصیت اصلی فیلم در عراق آشنا شدم و در همان جا متوجه شدم که اساسا زن را با چنین موضوعی در عراق تا به حال نداشته ایم بنابراین فرصت را غنیمت شماردم. با نورا همان جا در مورد فیلم وارد صحبت شدم و او هم پذیرفت.
فرهمند درباره اسم فیلم این گونه توضیح داد: همانطور که می دانیم گوشواره مخصوص زنان است و باروتی بودن کنایه ای از جنگ است.
کارگردان این اثر متفاوت ادامه داد: یکی از حقیقت های فیلم این بود که زنان داعشی آزاد و بدون هیچ گونه ترسی صحبت می کردند. من به عنوان فیلمساز باید همان اندازه که به درونیات نور به عنوان یکی از قربانیان داعش حق می دادم به زنان داعشی هم حق می دادم و باید همه وجوه زنان داعشی را می دیدم.
این کارگردان ادامه داد: در اولین نمایش فیلم در جشنواره سینما حقیقت که فیلم بازخوردهای خوبی گرفت متوجه شدیم که پیش فرض های ما صحیح بوده و مخاطب در مواجه با زنان داعشی دچار گیجی و سردرگمی نمی شود. این اولین بار است که در دنیا با زنان داعشی چنین گفت و گوهایی شده است.
او درباره کمپی که در آن فیلمبرداری این اثر انجام شد، گفت: جایی که در آن کمپ قرار گرفته بود منطقه جنگی نبود اما ما آخیلی راحت و آزاد هم نمی توانستیم در آن رفت و آمد کنیم و همیشه دو سه نفر همراه ما بودند. اتوبوس هایی که زنان را می آوردند به شدت بازرسی می شد زیر ا تصورشان این بود که شاید زنان زیر لباس ها و یا چادرهایشان عملیات انتحاری انجام دهند. برای ما رسیدن به چیزی که می خواستیم به آن برسیم مهم تر از اتفاقاتی بود که شاید برای ما خطرناک باشد.همه گروه فکر می کردیم که حرکت ما حرفهای است و باید کارمان را درست انجام دهیم.