گفتن دروغ در زندگی مشترک

سبک زندگیزناشویی

- 97/08/30
گفتن دروغ در زندگی مشترکبعضی‌ها به سادگی دروغ می‌گویند، دروغ‌هایی کوچک که ظاهرا آسیبی به کسی نمی‌زنند و حتی برای پیشگیری از ناراحتی خیلی هم خوب و مفید هستند اما دروغ‌های کوچک یا پنهان کردن بخشی از حقیقت به این دلیل که شاید بیان حقیقت باعث ناراحتی شریک زندگی‌تان شود کاری منطقی و اخلاقی نیست.

دروغگویی می‌تواند تبدیل به یک عادت شود و شما را در موقعیت‌هایی قرار می‌دهد که بی‌دلیل و ناخواسته نیز دروغ بگویید. اما این بیشتر از آنچه درباره‌اش دروغ گفته اید برای رابطه صمیمی خطرناک است، زیرا دروغ گفتن، همراه با انکار دیگری و ارتباط متقابل است، چون همیشه چیزی وجود دارد که نباید بیانش کرد و دیگری نباید بداند این یعنی؛ وارونه کردن حقیقت هرچند خوب یا بد. پنهانکاری، انکار و نادیده‌گرفتن یک مشکل است و هیچ چیز را بهبود نمی‌دهد.

برای چه دروغ می‌گویید


برخی از افراد دروغ‌‌های کوچکی می‌گویند، چون به این ترتیب می‌توانند خود را از خطر درامان نگه دارند. این یعنی طرف مقابل شما ظرفیت پذیرش حقیقت را ندارد و با شنیدن واقعیت‌ها یا از کوره درمی‌رود یا اظهار ناراحتی شدید و افسردگی می‌کند یا اینکه اگر مساله به خود شما ربط داشته باشد ممکن است او با خشونت یا رفتاری آسیب زننده با شما برخورد کند.

متاسفانه شما نمی‌توانید با پنهانکاری یا دروغ خودتان را در امان نگه دارید یا شرایط را عوض کنید. حقیقت‌ها وجود دارند و این طرف مقابل شماست که باید آنها را بپذیرد بدون اینکه به خودش یا دیگران آسیب بزند. پنهانکاری همواره با ترس آشکار شدن همراه است. پس در واقع شما هرگز در امان نیستید. اگر مساله‌ای خارج از تحمل شریک شماست این مشکل شخصی اوست و راه‌حل آن بدون شک پنهانکاری، دروغ و وارونه کردن واقعیت‌ها نخواهد بود.

شما باید بدانید که اگر راستگویی شما به دیگری جراحتی وارد کند بازهم ارزشمند است. در سال‌های اول درک و شناخت ناقص از هم باعث می شود که افراد نسبت به هم اعتماد نداشته باشند و هر از چندگاهی چیزهایی از گذشته یا حال را پنهان کنند. اما یک رابطه خوب با هیچ آدمی با دروغگویی بهتر نمی‌شود. شما هرگز نمی‌توانید با یک دروغ در خودتان یا دیگری احساس مثبت ایجاد کنید. اگر نمی‌توانید راست بگویید حداقل سکوت کنید.

آیا اعتماد ویران می‌شود؟


بله. شما بالاخره یک جای این بازی اشتباه پیش می‌روید و چیزی که از دست می‌دهید اعتماد در رابطه است. برای بازسازی رابطه‌ در این شرایط شما نیاز به زمان زیادی دارید. شما مجبور می‌شوید برای بازسازی این اعتماد همه چیز را دوباره توضیح بدهید. این غیر ممکن نیست اما بسیار دشوار است.

اثرات دروغ گفتن بر سلامتی انسان


همه می‌دانند که دروغ گفتن می‌تواند شما را دچار مشکل کند. اکثر ما از کودکی این را یاد گرفته‌ایم. وقتی مادر و پدرمان می‌فهمیدند که این ما بودیم که آن تکه کیک شکلاتی را خوردیم، آنوقت بود که توی دردسر می‌افتادیم. اما اگر بقیه دروغ را متوجه نشوند و بتوانیم کارمان را پیش ببریم چطور؟ اگر این اتفاق بیفتد، احتمال دارد که دوباره و دوباره دروغ بگویید و اگر باز هم کارتان را پیش ببرد، دروغ گفتن به ابزاری مفید در زندگیتان تبدیل می‌شود. مسئله این است که دیر یا زود این رفتار ضداجتماعی تاثیرات خود را خواهد گذاشت.

این دروغ‌ها کم‌کم بر روابط شما اثر می‌گذارد و مطمئناً تاثیراتی نیز بر سلامتیتان خواهد داشت.دروغ علاوه بر اینکه انسان را در دنیا و آخرت از رحمت الهی محروم می کند و اعتبار اجتماعی انسان را از بین می برد و سبب سلب اعتماد افراد جامعه نسبت به یکدیگر می گردد ، جامعه را از حرکت در مسیر تمدن که مستلزم باور داشت و انگیزه و اعتماد متقابل می باشد ، دور می سازد.

هیچ کس دروغگو به دنیا نمی آید اما در کدام مرحله از زندگی و طی چه فرآیندی یک دروغگو متولد می شود؟ این سوالی است که همه ما از خود یا از دروغگویان پرسیده ایم . همه نیز به دانستن آن علاقه دارند.

گروهی از پژوهشگران از دانشگاه پنسیلوانیا در پژوهشی، نوجوانان دبیرستانی را تشویق به شرکت در این پژوهش کردند و در یافتند که ۹۸ درصد از آنها به والدین خود دروغ می گویند .تحقیقات نشان می دهد آنها بیشتر در باره چگونگی خرج کردن پول توجیبی و لباسهای که بیرون از خانه می پوشند ، درباره فیلمهای که در سینما می بینند و کسانی که با آنان به سینما می روند و گشتن با دوستانی که والدین نمی پسندند دروغ می گویند .

کودکان باهوش می توانند از دویا سه سالگی دروغ بگویند، با این که فکرمی کنیم راستگویی مهم ترین فضیلت در بچه هاست ، معلوم شده دروغگویی مهارت پیشرفته تری است .بچه هایی که تفاوت های ظریف بین دروغ و راست را متوجه می شوند، زود تر از این مسئله به نفع خود استفاده می کنند هرگاه فرصت دست بدهد ،برای دروغگویی مستعد ترند و اگربه بچه ها میدان داده شود به دروغگویی عادت می کنند.

وقتی کودک به سن مدرسه می رسد ، دلایل دروغگویی پیچیده تر می شود، پرهیز از تنبیه همچنان عامل اصلی دروغگویی است . گزافه گویی و یاد گرفتن این که می تواند والدین را گول بزند به او احساس قدرت می دهد.

هرگونه افزایش ناگهانی دروغگویی علامت خطر است و نشان می دهد چیزی در زندگی کودک به گونه ای تغییر کرده است که وی را آزار می دهد بیشتر بچه ها ی شش ساله ای که مکرر دروغ می گویند ، تا هفت سالگی از آن دست می کشند، اما اگر دروغگویی را موفقیت آمیزی برای مقابله با موقعیت های دشوار باشد بچه به آن عادت خواهد کرد.برخی افرادبرای رسیدن به اهدافشان به همه دروغ می گویند این افراد نمی دانند که دروغ نه ترفند است و نه برگ برنده بلکه چاقویی است که فرد دروغگو لبه اش را به سمت خودش می گیرد و با تمام توان به آبرو و سلامت روانی اش حمله می کند.

اگر دلیلی برای دروغ گفتن وجود ندارد تمرین کنید تا این عادت را از سرتان بیندازید. اگر دلیلی برای دروغگویی وجود دارد به جای کار کردن روی دروغ‌های بهتر و موثرتر روی حل مشکل کار کنید.

advertising