دارالفنون اولین مدرسه در ایران به ابتکار امیرکبیر زمان ناصر الدین شاه
خواندنی › تاریخ
- 97/08/11امیرکبیر پس از سفر به روسیه، متوجه نیاز فوری کشور به مرکز آموزش عالی گردید. لذا از ابتدای صدارت خود، برای ایجاد این مرکز تلاش کرد. ولی متأسفانه هیچ گاه شاهد افتتاح آن نشد. چرا که نخستین دسته از اساتید به سرپرستی دکتر یاکوب ادوارد پولاک، دو روز پس از دست گیری و تبعید امیرکبیر به تهران رسیدند و با استقبال گرمی مواجه نشدند. قریب 14سال پس از تاسیس مدرسه عالی دارلفنون و کمی پس از مدرسه ابتدائی رشدیه تبریز، مدرسه شوکتیه بیرجند سومین مدرسه از نوع مدارس جدید در ایران محسوب میشود که به دنبال آن دبیرستان شوکتیه و مدارس دشت بیاض نهبندان، سربیشه، خوسف و دبستان دخترانه شوکتی افتتاح گردید. ساخت بنای دارالفنون قریب به یک سال به طول انجامید و در اواخر سال1267 هجری قمری به پایان رسید و در سال 1230 خورشیدی (1268 ه. ق) افتتاح شد. این ساختمان 50 اتاق داشت که قسمتی از دیوارهای آن به گچبری، نقشها و تذهیبات بدیع آراسته بود. همه اتاقها یک شکل و به یک اندازه و به صورت مربع با چهار متر عرض و طول بود و جلوی هر اتاقی یک ایوان قرار داشت. میان حیاط دارالفنون حوض بزرگی بود که در اطراف آن درختان میوه از قبیل زردآلو، توت، گوجه و شاتوت کاشته شده بود. شاگردان برای رفع تشنگی از این حوض که از آب قنات معروف به آب شاه که از زلال ترین آبهای مشروب تهران سرچشمه می گرفت، استفاده می کردند. دروازه ورودی ساختمان به شیوه معماری سنتی دارای طاق بلندی بود که در دو سوی درگاه، دو ستون استوانهای نقرهای رنگ، طاق این دروازه را نگه میداشت که بالای درب دو لنگه چوبی و قهوهای رنگ مدرسه، کتیبهای قرار داشت که هنوز نیز وجود دارد که اسم دارالفنون و سال تاسیس آن (1268 ه. ق) حک شده است
ورود استادان اتریشی به تهران
معلمان اتریشی در 27 محرم سال 1268 هجری قمری دو روز پس از عزل امیرکبیر به تهران رسیدند. با وجود این امیرکبیر سفارش آنها را به جان داود خان کرد و گفت چندان که می توانی به آنان مهربانی کن و نگذار ناراحت و پراکنده خاطر شوند. ناصرالدین شاه نیز از ورودشا ن با خبر و خوشحال شد و داودخان را به اعطای حمایل سرخ سرتیپی مفتخر کرد. گویا استقبال خوب و شایانی از اساتید اتریشی به عمل نیامدهاست.
گشایش دارالفنون
دارالفنون در روز یکشنبه ششم دی ماه 1230 برابر با پنجم ربیعالاول 1268 قمری، سیزده روز پیش از قتل امیرکبیر و با حضور ناصرالدین شاه، آقاخان نوری صدراعظم جدید و گروهی از دانشمندان و معلمین ایرانی و اروپایی با 30 نفر شاگرد رسماً گشایش یافت
نام گذاری دارالفنون
از نامه های به جا مانده از امیرکبیر و مندرجات روزنامه وقایع اتفاقیه و اسناد دیگر برمی آید در آغاز نام خاصی برای این واحد آموزشی در دست ساخت در نظر نگرفته بودند و از این بنا با عناوین «مدرسه، مدرسه جدید، مکتب خانه پادشاهی، تعلیم خانه، معلم خانه و مدرسه نظامیه» یاد شدهاست. در آخرین نامه ای که امیرکبیر به سفیر ایران در روسیه برای پیگیری جذب استادان اروپایی می نویسد، از این بنا به عنوان مدرسه نظامیه یاد میکند.
ریشهشناسی واژه دارالفنون
در منابع پیش و پس از تأسیس دارالفنون، به خصوص در خاطرات دانشآموختگان اروپا به واژه دارالفنون برمی خوریم. اینان زمانی که از دانشگاههای اروپایی نام میبرند آنها را دارالفنون مینامند؛ مانند دارالفنون پاریس و دارالفنون لندن. واژه دارالفنون ترجمه Polytechnique فرانسوی یا Polytechnic انگلیسی است که عثمانیها آن را به عربی ترجمه کردند و با همین لفظ وارد زبان فارسی شد.
استخدام معلمان دارالفنون
امیرکبیر از جان داوودخان خواست6 استاد توانمند در کارهای نظامی و زمینههای وابسته، برای 6 سال استخدام کند که حقوق سالیانه همه آنان بیش از 4400 تومان نباشد و البته هزینه رفت و برگشت آنها را نیز دولت ایران بدهد.
پس از مدتی سفارش کرد یک استاد که بتواند فیزیک و شیمی درس بدهد و داروسازی را به شاگردان بیاموزد و دو معدنچی، که در کار معدن توانمند باشند، نیز به خدمت بگیرد که حقوق سالیانه آن 9نفر روی هم از 5 هزار تومان نگذرد.
موسیو جان داوود در انجام ماموریت خود شش معلم اتریشی و یک معلم ایتالیایی را در رشتههای مورد نظر امیرکبیر استخدام کرد. اسامی هفت معلمی که به همراه داوود وارد تهران شدند به قرار زیرند: موسیو بارون گومنز، معلم پیاده نظام، موسیو کارنوطا، معلم معدنشناسی، آگوست کرزیر، معلم توپخانه، دکتر یاکوب پولاک، معلم طب و جراحی، موسیو نمیرو، معلم سواره نظام، موسیو زتی، معلم مهندسی و ریاضیات و دکتر کوکاتی، معلم داروسازی (ایتالیایی). در میان نخستین مدرسان، دکتر پولاک شهرت زیادی داشت چرا که پنج سال طبیب مخصوص ناصرالدین شاه بود. وی در تهران کتابهای بسیاری در زمینه طب و جراحی به نامهای جراحی (دو جلد)، رساله در معالجات و تدابیر امراض نوبه و اسهال، کحالی، علاج استعلام و... چاپ کرده است.
کرشیش، به عنوان استاد توپخانه به دارالفنون آمد، اما چون تاریخ، جغرافیا و حساب و هندسه میدانست، این رشتهها را نیز آموزش میداد. او به کمک دانشجویان خود کتابهای زیادی نوشت یا ترجمه کرد که البته یکی از نقشههای دوران ناصری از تهران توسط وی کشیده شده است .دکتر پولاک که کتابی درباره سفرش به ایران نوشته، این دوراندیشی امیر را اینگونه بیان کرده است: نظر امیر آن بود که معلمان خارجی باید از مداخله در کارهای سیاسی مملکت پرهیز کنند و تنها به کار تدریس بپردازند. به همین ملاحظه از استخدام معلم روسی و انگلیسی و فرانسوی پرهیز کرد.