قرآن رهاورد وحی است یا رویا

سبک زندگیدین و زندگی

- 98/04/27
قرآن رهاورد وحی است یا رویادر این نوشتار با توجه به اصل پرسش در موضوع وحی ـ مطالبی در معرفی وحی و ویژگی های آن بیان می شود. امید به این که با مطالعه آن و روشن شدن حقیقت وحی، واهی و غیرعلمی بودن مقایسه وحی با رؤیا و ... آشکار و راه بر حق پویان، هموار گردد.

ما مسلمانان معتقدیم که پیامبر خاتم(صلی الله علیه و آله) بوسیله وحی با خدای متعال ارتباط داشت و آنچه او از این طریق دریافت کرد همه سخن خدای یکتا بود و هست. قرآنی که امروز به یادگار از او در بین ما قرار دارد از آغاز تا انجام، همگی سخن خداست که حضرتش از راه وحی از خدای متعال دریافت کرده است.

قرآن کلام خداست


«وحی» عبارت است از: تفهیم ویژه یک سلسله حقایق و معارف از جانب خداوند به پیامبران از راهی غیر عادی (یعنی راهی غیر از راه تجربه و عقل و شهود عرفانی) برای ابلاغ به مردم و راهنمایی آنان با استناد به همین قرآن که خود بر خدایی و معجزه بودنش اصرار دارد و این ادعا را بارها با هماورد طلبی(تحدی) اش از یک سو و ناتوانی هر مدعی هم آوردی از سوی دیگر به اثبات رسانده است روشن می شود تمام آنچه را که پیامبر(صلی الله علیه و آله) به نام دین و شریعت به مردم آموخت کلام خداست بی زیاده و کاست.

این را که پیامبر(صلی الله علیه و آله) چیزی از قرآن؛ بلکه هر آنچه مأمور به بیان آن بود نکاست آیه 24/تکویر ثابت می کند: و او نسبت به آنچه از طریق وحى دریافت داشته بخل ندارد(وَ ما هُوَ عَلَى الْغَیْبِ بِضَنینٍ)؛ یعنی همه را بى کم و کاست در اختیار بندگان خدا مى نهد.

و اثبات این را که آن حضرت چیزی بر قرآن؛ بلکه هر آنچه مأمور به بیان آن بود نیفزود و تنها آنچه را به او وحی شد به مردم عرضه کرد آیات 44-46/حاقة بر عهده دارند: اگر او سخنى دروغ بر ما مى بست ما او را با قدرت مى گرفتیم؛ سپس رگ قلبش را قطع مى کردیم(وَ لَوْ تَقَوَّلَ عَلَیْنَا بَعْضَ الْأَقَاوِیلِ * لَأَخَذْنَا مِنْهُ بِالْیَمِینِ * ثُمَّ لَقَطَعْنَا مِنْهُ الْوَتِینَ).
در صدر این دو آیه هم به صراحت فرمود: این قرآن کلامى است که از سوى پروردگار عالمیان نازل شده است. (تَنزِیلٌ مِّن رَّبِّ الْعَالَمِینَ؛ حاقه/43)

دریافت وحی مهمترین فرق پیامبر (صلی الله علیه و آله) با دیگر مردم


در همین قرآن که خدایی بودنش را خود فریاد کرده و با آیاتی که ذکر شد ثابت می کند، خدای متعال به پیامبرش(صلی الله علیه و آله) دستور می دهد فرق خود با دیگر مردم را اینگونه بیان کند: بگو من انسانی همانند شما هستم با این فرق که بر من وحی می شود؛ اما به شما نه(قُلْ إِنَّما أَنَا بَشَرٌ مِثْلُکُمْ یُوحى إِلَیَّ؛ کهف:110، فصلت:6)

آنچه پیامبر(صلی الله علیه و آله) به نام دین می گوید همگی سخن خداست


ارتباط وحیانی از چه جنسی است؟ این دقیقا پرسشی است که سبب شده برخی به دلیل ناتوانی از رسیدن به پاسخی منطقی و مستدل به آن گمان کنند که ارتباط وحیانی چیزی از جنس خواب یا رؤیاست و حال آنکه وحی، ارتباطی است به مراتب فراتر از این امور همگانی.

و نیز از قول خدای متعال درباره این پیامبر(صلی الله علیه و آله) آمده است: سخنانش در آنچه که شما را به سوى آن مى خواند و آنچه که از قرآن برایتان تلاوت مى کند، ناشى از هواى نفس نیست و او به نظر شخصی خود چیزى نمى گوید؛ بلکه هر چه او در این باره مى گوید همگی آن چیزی است که خداى متعال به او وحی مى کند.(مَا یَنطِقُ عَنِ الهَوَى * إِنْ هُوَ إِلَّا وَحْىٌ یُوحَى؛ نجم: 3 4)
و آنگاه که از او خواسته می شود بی تکیه به وحی و از پیش خود، آیه ای بیاورد؛ مأمور می شود که چنین پاسخ دهد: من تنها از آنچه به سویم وحى مى شود پیروى مى کنم و جز آنچه خدا نازل مى کند، چیزى نمى گویم.(قُلْ إِنَّما أَتَّبِعُ ما یُوحى إِلَیَّ مِنْ رَبِّی؛ 203/اعراف)

حال که روشن شد آنچه پیامبر(صلی الله علیه و آله) به نام دین عرضه می کند اعم از قرآن و غیر قرآن، بی زیاده و کاست، همه سخن خداست و طریق دریافت این معارف از خدای متعال هم از راه وحی است نوبت به این پرسش کهن می رسد که وحی چیست؟ و چگونه خدای متعال از این طریق با پیامبر(صلی الله علیه و آله) ارتباط برقرار می کند و دقیقا در این فرآیند چه می گذرد؟ و دیگر اینکه ارتباط وحیانی از چه جنسی است؟ این دقیقا پرسشی است که سبب شده برخی به دلیل ناتوانی از رسیدن به پاسخی منطقی و مستدل به آن گمان کنند که ارتباط وحیانی چیزی از جنس خواب یا رؤیاست و حال آنکه وحی، ارتباطی است به مراتب فراتر از این امور همگانی.

این نوشته را با تعریف وحی به پایان می بریم تا روشن شود این ارتباط بین خدا و پیامبرش چیست و چگونه تعریف می شود:

تعریف وحی و اقسام آن


و آنگاه که از او خواسته می شود بی تکیه به وحی و از پیش خود، آیه ای بیاورد؛ مأمور می شود که چنین پاسخ دهد: من تنها از آنچه به سویم وحى مى شود پیروى مى کنم و جز آنچه خدا نازل مى کند، چیزى نمى گویم

«وحی» عبارت است از: تفهیم ویژه یک سلسله حقایق و معارف از جانب خداوند به پیامبران از راهی غیر عادی (یعنی راهی غیر از راه تجربه و عقل و شهود عرفانی) برای ابلاغ به مردم و راهنمایی آنان.

وحی اقسامی دارد. قرآن کریم در مورد اقسام «وحی» می فرماید: هیچ بشری را نرسد که خدا با او سخن گوید، جز [از راه] وحی یا از فراسوی حجابی یا فرستاده ای بفرستد و به اذن او هر چه بخواهد وحی نماید. آری، او بلندمرتبه سنجیده کار است(وَ مَا کَانَ لِبَشَر أَن یُکَلِّمَهُ اللَّهُ إِلَّا وَحْیاً أَوْ مِن وَرَاء حِجَاب أَوْ یُرْسِلَ رَسُولا فَیُوحِیَ بِإِذْنِهِ مَا یَشَاء إِنَّهُ عَلِیٌّ حَکِیمٌ؛ شوری/51)

نتیجه اینکه آنچه پیامبر(صلی الله علیه و آله) در قالب قرآن و دیگر معارف دین به جامعه انسانی عرضه داشت همگی را از جانب خدای متعال دریافت کرد و سپس تمام آن را بی زیاده و کاست در اختیار انسانها قرارداد. آنچه او دریافت کرد از راه وحی بود؛ راهی که به مانند راههای عادی و رایج کسب علم و معرفت بین انسانها نیست؛ راهی است غیر از راه تجربه و عقل و شهود عرفانی و همین سبب شده تا هر کسی از ظن خود به تفسیر و بیان چگونگی آن اقدام کند که در این بین گاه به تفاسیری از وحی بر می خوریم که نتیجه اش انکار وحی و وحیانی بودن قرآن و معارف نبوی(صلی الله علیه و آله) است.
advertising