روابط پنهانی قبل از ازدواج

سبک زندگیازدواج

- 97/10/30
روابط پنهانی قبل از ازدواجارتباطات قبل از ازدواج بدون نظارت خانواده مشکل ساز است. دو جوان سرشار از عاطفه و در اوج غرایز جنسی وقتی کنار هم قرار می گیرند، فعل و انفعالات هورمونی در وجودشان شکل می گیرد و احتمال خطر بسیار زیاد است. بویژه برای خانم که ممکن است گوهر عفتش در خطر قرار گیرد.

انسان موجودی اجتماعی است که در زندگی اجتماعی سعی دارد برخی از وجهه های فردی خود را بروز دهد. گاهی در تنهایی و انزوا و گاهی در میان انبوه جمعیت به عنوان عنصری از یک جامعه ی انسانی عمل می کند. جنبه ی اجتماعی انسان تنها با ارتباط و تعامل با دیگران معنی می یابد؛ زیرا ارتباط با هم نوع برای آدمی ضرورت دارد. در طول تاریخ بشر حتی در زمانی که انسان های اولیه با ساده ترین ابزار رسمی برای ادامه ی حیات و تلاش برای زنده ماندن داشتند؛ به صورت اجتماعی زندگی میکردند.

رابطه های اجتماعی معمولا بین گروه هم جنسان ایجاد می شود که این یک مسئله ی عادی و روزمره است. اما در جامعه ی کنونی با تغییرات فرهنگی و اجتماعی و تغییر بافت خانواده ها، روابط اجتماعی بین دو جنس مخالف بیشتر از قبل به چشم می خورد.

روابط بین جنس مذکر و جنس مونث


در یک دید تاریخی از روابط جنس مونث و مذکر، تاریخ بشر شاهد دوره های متفاوت و گاه متضاد تعامل انسانی بوده است. به دلیل اینکه این دو جنس همواره سیر تکامل تاریخی خود را در کنار هم طی کرده اند، هرگز نمی توان جامعه را به دو بخش کاملا مجزا و ویژه ی مردان و زنان تقسیم کرد. در دوره های نوجوانی و آغاز جوانی، انسان ها دچار تغییرات جسمی و روانی متعددی می شوند که در نتیجه ی بخشی از این تغییرات، میل دارند که بیشتر مورد توجه افراد دیگر به ویژه جنس مقابل قرار بگیرند. شدت این هیجانات و کشش های قلبی و روحی آغازگر شروع روابط بین دختران و پسران در اغلب جوامع است.

تغییر در روابط انسانی با وقوع انقلاب


جامعه ی ایران با بافت سنتی که دارد، دیرتر از جوامع غربی به این تغییر در روابط تن در داد. کشور ما به دلیل تغییرات گسترده ی سیاسی و فرهنگی که در چند سال گذشته تجربه کرده است، با دگرگونی ارزش ها و شکسته شدن بخشی از سنت ها مواجه شده است. جامعه ای که پس از روشنگری های انقلاب، با انتظارات جدیدی از سوی مردم مواجه شد و در پی این انتظارات آزادی های نسب نیز برای روابط دختر- پسر ایجاد شد. دختران و پسران جوان دیگر به سختی حاضر بودند تن به ازدواج سنتی بدهند و به همان روش های مرسوم تشکیل خانواده دهند. حضور دختران در جامعه و در محیط تحصیل و اشتغال امکان برقراری این روابط را بیش از پیش فراهم کرد. دگرگونی سریع جامعه و سنت هایی که مردم سال ها به آن خو گرفته بودند، نسل های اول و دوم انقلاب را دچار یک شکاف عمیق کرده است. پدرها و مادرهای امروزی کمتر می توانند جوانان خود را درک کنند و در بیشتر مسائل تفاوت های عمیقی بینشان حکم فرماست.

تعریف رابطه


در تعریف کارشناسان، ارتباط میان دختر و پسر، یکی از ارتباطات میان فردی است، که در صورت ادامه یافتن این روابط متقابل در طول زمان و حاکم شدن هنجارهای خاص بر رفتار و گفتار طرفین، عنوان رابطه می گیرد. بر مبنای نظر جامعه شناختی و روانشناختی، دوستی با جنس مخالف، ارتباطی است که در آن دو جنس مخالف با برخورداری از تمایلات و کارکردهای جنسی در قالب کلامی و غیر کلامی به ارائه ی دریافت پیامی می پردازند که محتوی آن را صحبت، صمیمیت، عشق و علاقه و … تشکیل می دهد.

بلا تکلیفی جامعه


به نظر می رسد بلاتکلیفی مردم در برخورد با این مسئله اجتماعی، نشانگر این است که ایران نه کشوری کاملا سنتی و بسته است که ارتباط دختران و پسران را نیازمند اشد مجازات بداند و نه مانند کشور های غربی این موضع را امری پیش پا افتاده بداند. شاید دلیل این میزان آسیب روانی، اجتماعی که آزادی روابط دختر و پسر به جامعه ی ما تحمیل کرده است؛ نشات گرفته از همین بلاتکلیفی جامعه است. واقعیت امر این است که امروزه دختران و پسران ایرانی، بی پروا و بدون توجه به هنجارهای اجتماعی، ارتباطی عاطفی و پنهانی برقرار می کنند؛ در حالی که باور به سنت ها و هنجارها در ناخودآگاه آنها موجود است.

آسیب های اجتماعی


شاید بتوان گفت پدیده ی دختران فراری، اعتیاد و متزلزل شدن پایه های خانواده ها، بی میلی و عدم رغبت به تشکیل خانواده، بخشی از آسیب هایی است که آزادی روابط عاطفی در ایران به بار آورده است.

مولفه های ارتباط در دوستی دختر و پسر


وقتی که ارتباط یک فرایند باشد، پس ارتباط یک عمل یک نفره و کنش و واکنش ساده و خطی نیست. بلکه چندین عمل در کنار یکدیگر قرار می گیرند تا چیزی به نام ارتباط شکل گیرد.

این مولفه ها عباتند از:
برقرار کنندگان ارتباط، پیامی که منظور گویندگان را منتقل می کند، رسانه یا شیوه ی خاص برقراری ارتباط و کانالی که ارتباط برقرارکنندگان را به هم پیوند می دهد.

در این نوع ارتباط بین دختر و پسر، همیشه غریزه جنسی دخیل است، چیزی که باعث می شود این نوع ارتباط با سایر ارتباط ها منفک شود. پس هدف این نوع ارتباط ها بی شک، ورای اهداف آموزشی، فرهنگی، اقتصادی است. پیام این نوع روابط عشق، محبت، یکدلی و عاطفه است. پس در نتیجه ارتباط بین دختر و پسر نیز مانند سایر ارتباط ها دارای سطوح مختلفی است. کانالی که این نوع ارتباط ها از طریق آن برقرار می شود، متفاوت از ارتباط دو هم جنس با همدیگر است. چرا که حتی یک هم صحبتی ساده با جنس مخالف، تاثیری را در افراد ایجاد می کند که یک هم جنس قادر به ایجاد آن در فرد نیست.

دیدگاه جامعه و خانواده بر روابط دختر و پسر


در اجتماع امروزی، در هر وسعتی که باشد، این ارتباط ها هستند که جامعه را می سازند. تنوع و سبک زندگی ها در این اجتماع متنوع است. در شهرهای بزرگ، ارتباط بین دختر و پسر، بیشتر از شهرهای کوچکتر دیده می شود و این نوع ارتباط در نگاه نخست دیگر تعجب کسی را بر نمی انگیزد. اما نگرانی از آسیب های این نوع روابط، در اغلب خانواده ها در هر سطح فکری و عقیدتی مخصوصا در قبال فرزندان دختر وجود دارد. چرا که اغلب دوست دارند دخترانشان زندگی زناشویی موفقی تشکیل داده و یک ازدواج به سامان داشته باشد. بنابراین معتقدند در هر نوع رابطه ای باید رعایت شان و موازین اخلاقی را کرد. نسل جوان خواستار این هستند که جامعه نیاز های آن ها را برآورده کند و در مقابل جامعه هم از نسل جوان چنین انتظاری دارد. خانواده ها هم انتظار دارند که سلامت و امنیت جوانان شان در اجتماع حفظ شود.

روابط پیش از ازدواج


همان طور که گفته شد در جامعه ی امروزی، اغلب دختر-پسرها، هر یک نوعی از روابط آزاد را تجربه می کنند. حد و حدود هر رابطه ای بستگی به خود فرد دارد. بیشتر کسانی که در سن ازدواج هستند قبل از رسیدن به همسر شان، افراد زیادی را در زندگی ملاقات می کنند و در این ملاقات ها ممکن است به نوعی احساس عاطفی شکل بگیرد و هر یک به دلایلی به سرانجام نرسد.

پیشگیری از این نوع روابط و مدیریت صحیح آنها البته کاری دشوار و اغلب غیر ممکن است. به دلیل اینکه سن ازدواج در جامعه ی ما به دلایل گسترده ای بالا رفته و بیشتر جوانان ترجیح میدهند نیازهای جنسی و عاطفی خود را به نحو دیگری برطرف کنند.

اگر افراد پس از پایان یک رابطه ی عاطفی، مورد روان درمانی قرار بگیرند، می توان به طور دقیق درباره ی آسیب های روحی-روانی آن به طور مفصل بحث کرد. چنین روابط نافرجامی تا حد زیادی فرد را به آینده ی روابط عاطفی بدبین کرده و در عین حال به دلیل ایجاد یک خلا عاطفی خواسته یا ناخواسته او را به شروع مجدد رابطه ای جدید سوق می دهد.

روانشناسان روابط افراطی را به نوعی اعتیاد تشبیه می کنند و برای ترک چنین رابطه ای طول درمان تعیین می کنند. چون انسانی که در یک مقطع طولانی، یک رابطه ی عاطفی عمیق را تجربه کرده است، به سختی می تواند خلا ناشی از پایان این رابطه را هضم کرده و با آن کنار بیاید.

تاثیرات روابط پیش از ازدواج در زندگی آینده


حالا تصور کنید دختر یا پسری که قبلا یک رابطه ی عاشقانه را تجربه کرده و به نا به دلایلی نتوانسته با همان فرد مورد نظر ازدواج کند؛ وارد یک رابطه ی پایدار به اسم ازدواج می شود.
برای چنین فردی چند حالت مختلف وجود دارد. نخست اینکه رابطه ی قبلی را تمام شده حساب کند و با همسرش زندگی عاشقانه ای را بسازد. در این صورت رابطه ی گذشته ی فرد هیچ مانعی در طول زندگی مشترک ایجاد نخواهد کرد و یک رابطه ی پایدار شکل خواهد گرفت.

نوع دیگری از افراد با وجود ازدواج و با وجود از دست دادن رابطه ی قبلی هنوز در ذهن و خیال خود به او فکر می کنند؛ در تمام لحظات عاشقانه ای که با همسرشان دارند، فرد مورد نظر را جایگزین می کنند؛ سعی می کنند در ذهنشان به این فکر قوت ببخشند که این همان عشق از دست رفته است که من به دستش آورده ام. چنین طرز تفکری در صورت ادامه یافتن، رابطه ی جدید را دچار اختلال می کند. چرا که این میزان غرق شدن در روابط گذشته نوعی خیانت فکری به همسر است. شخص در رابطه حضور فیزیکی دارد؛ اما روح و روانش جای دیگری سیر می کند. در واقع همسر به عنوان ابزاری برای خیال بافی با عشق از دست رفته است.

نوع سوم اما به مراتب شدید تر و حاد تر از نوع دوم است. دو نفر به دلایلی نتوانسته اند با هم ازدواج کنند، اما هر کدام با فرد دیگری وصلت کرده اند ولی این رابطه ی عاشقانه به شکل پنهانی هنوز ادامه دارد. چنین روابطی ریشه ی اغلب نزاع های خانوادگی و پرونده های جنایی است.

بخشش یا عدم بخشش


حال تصور کنید که فردی به شما پیشنهاد ازدواج داده است و در عین حال از گذشته ی او باخبر هستید. گذشته ای که در آن فرد دیگری حضور داشته است. فکر کردن روی چنین پیشنهادی به مراتب سخت تر از مواردی است که گذشته ی فرد را نمی دانید.

اشتباهاتی که افراد در زندگی انجام می دهند؛ گاهی قابل بخشش و چشم پوشی است. روابط عاشقانه هم می تواند بخشی از گذشته ی هر فردی به حساب بیاید. اما گاهی برخی از اشتباه ها غیر قابل جبران است. اشتباهاتی که بخشی از آینده ی شما را هم تحت تاثیر قرار خواهد داد.

برای انتخاب یا عدم انتخاب فردی که گذشته ای پر اشتباه داشته است؛ چند سوال اساسی را باید در ذهن خود پاسخ دهید.
آیا میتوانید عواقب و اثرات گذشته و حال این اشتباه را بپذیرید؟
آیا اشتباهات گذشته، در گذشته باقی مانده است یا خیر؟
آیا توانایی بخشیدن را دارید یا قرار است از این اشتباه سواستفاده کنید؟
می توانید با وجود این اشتباه هنوز هم به او اعتماد کنید؟
آیا رفتارهای گذشته اش را اشتباه محسوب می کند؟
آیا برای شروع یک رابطه ی جدید آماده است؟
قصد او از ازدواج فراموشی رابطه ی قبلی است یا واقعا به شروع یک رابطه ی پایدار فکر می کند؟
آیا میتواند بدون اینکه دست به مقایسه بزند رابطه ی جدیدش را مدیریت کند؟
آیا زمان کافی برای کنار گذاشتن رابطه ی قبلی داشته است یا خیر؟

نکته های طلایی


بخشی از انتخاب های ما از روی احساسات صرف انجام می گیرد؛ ما عاشق فردی می شویم که کارنامه اش پر از اشتباه های جبران ناپذیر است؛ قتل، تجاوز، رابطه ی نامشروع و ….
و فکر می کنیم که با شروع زندگی جدید با فرد جدیدی رو به رو خواهیم شد. این یک اشتباه محض است. کسی که برای روابط خود حد و مرزی قائل نبوده است؛ چطور می تواند یک شبه با حضور شما تغییرات فاحش را در خود و سبک زندگی اش ایجاد کند؟

انسان ها زمانی از اشتباهات خود دست می کشند که به پشیمانی رسیده باشند. اما پشیمانی صرفا ابراز زبانی نیست. باید آثار این پشیمانی در روح و جسم فرد هویدا شود. باید تاوان اشتباه پرداخته شود و بعد از یک دوره ی طولانی بتواند به محک وی پرداخت.

به طور مثال شما با دختر یا پسری آشنا شده اید که پیش از شما رابطه ی جنسی را تجربه کرده است؛ صرف این تجربه ملاک مناسبی برای رد یا قبول او نیست. چرا که ما اعتقاد داریم انسانی که یک بار اشتباه کرده است قابل اعتماد تر از کسی است که تا کنون اشتباهی از او سر نزده است! اما بخشش چنین فردی هم نیاز به زمان دارد. اینکه آیا این اشتباه ممکن است پس از ازدواج نیز تکرار شود یا نه. اینکه فرد در روابط غیر اخلاقی خود حد و مرزی نداشته باشد بی شک در زندگی آینده اش اثر گذار خواهد بود. چرا که بسیاری از بیماری های جنسی از طریق روابط غیر اخلاقی منتقل می شوند و ممکن است چنین بیماری پنهانی آینده ی یک زندگی مشترک را به طور جدی تهدید کند.

سخن پایانی


باید قبول کرد که امکان برقراری رابطه با جنس مخالف در جامعه بسیار سهل و آسان است. پس برای اینکه در آینده آرامش خاطر داشته باشیم و زندگی مان توام با عشق سپری شود؛ ناچاریم از بخشی از گذشته ی همدیگر چشم پوشی کنیم. اما چشم پوشی به معنای غفلت و سهل انگاری نیست. تمام مراحل شناخت باید به درستی طی شود و در موارد حاد با مراجعه به روانشناس به حل معضل پرداخت. با تفکر و تحقیق و شناخت میتوان آینده ی درخشان یک رابطه را تا حدود زیادی تضمین کرد.
advertising