عواقب ازدواج تحمیلی

سبک زندگیازدواج

- 97/11/06
عواقب ازدواج تحمیلیازدواج‎های اجباری از چالش‌هایی است که هر آنچه بر ضریب و تعداد آن افزوده شود به همان میزان،سرنوشت و آینده جوانانی که به این سبک و سیاق پیوند می‌خورند،بیشتر به مخاطره می‌افتد.

شیوه های ازدواج های تحمیلی


ازدواج هایی که بطور ناخواسته بر فرد تحملی می شود به دو دسته تقسیم می شوند :

الف ) ازدواجهای تحمیلی به شیوه مستقیم که در این فرایند یکی از اعضای خانواده ( بطور معمول برادر یا پدر ) دختر را وادار به پذیرش ازدواج با مردی می کنند که دختر به زندگی مشترک با او راضی نیست و غالبا انگیزه های اقتصادی در این ازدواجها موثر می باشد .

ب ) ازدواجهای تحمیلی به شیوه غیر مستقیم که این گونه ازدواج ها نیز زیر فشار ساخت اجتماعی بر دختران جوان تحمیل می شود و در حال حاضر نیز ازدواجهای تحمیلی به این شیوه غیر مستقیم شیوع زیادی یافته است .

علل و عوامل ازدواج های تحمیلی ( شیوه مستقیم )


در پیدایی ازدواج اجباری به شیوه مستقیم بسیاری از عوامل فرهنگی ، اقتصادی و اجتماعی تاثیر گذارند که هر یک از عوامل به اجمال بررسی می شوند :


1.عوامل فرهنگی


امروزه با وجود فرصتهایی که در اغلب جوامع برای زنان ایجاد شده است و آنان از شرایط و جایگاه خود در نظام اجتماعی آگاهی یافته اند و علاقمند هستند تا در سرنوشت خود دخالت نموده و در این خصوص استقلال نظر داشته باشند ، لیکن عده ای آنها را از این حق خدا دادی و طبیعی محروم می سازند . بی تردید نگاه نادرست به زنان در جامعه ، در شکل گیری ازدواج های اجباری موثر می باشند . تفکر کالا پنداری و استفاده ابزاری از او موجب می شود تا اراده ، تصمیم و تمایل زن در فرایند همسر گزینی ساده انگاشته شود و مقاومت دختران برای ایفای نقش در سرنوشت خود ، نوعی گردن کشی و بی حرمتی به والدین تلقی شود .


2.عوامل اقتصادی


بسیاری از مردم چنین می پندارند که رمز رفاه و سعادت آنان در دستیابی به ثروت و پول بیشتر است و چنانچه معیشت آنان تامین گردد ، دیگر در زندگی هیچ مشکلی نخواهند داشت . با چنین طرز تفکر و نگرشی ، برخی از خانواده ها معیار و ملاک پول و ثروت ر ا در درجه و اولویت اول قرار می دهند و به محض اینکه با خواستگاری مواجه می شوند که به لحاظ اقتصادی وضعیت مطلوبی دارد چه بسا که دختران خود را مجبور به ازدواج با وی نمایند بدون اینکه کمترین اهمیتی به خواسته و رغبت دخترشان بدهند .

3.عوامل روان شناختی


بسیاری از مردم بویژه آنانکه تحت تاثیر ساختارهای اجتمای سنتی قرار دارند ، میان شخصیت زن و مرد تفاوت عمده ای قائلند و معتقدند که زنان در ابعاد روحی و شخصیتی خودشان معمولا به سرعت تحت تاثیر واکنشها و سائقه های عاطفی قرار گرفته و نمی توانند بر اساس منطق و واقع بینی برای آینده خود تصمیمی اتخاذ نمایند و معمولا زن را « ضعیفه » خطاب می کنند . این پندار ضعیف انگاری زن ، دستاویزی برای تحمل رای و نظر خود ، در مورد ازدواج دختران شده و برخی زنان را در جوامع سنتی ، با نوعی تنگ نظری مواجه کرده است .

4.عوامل اجتماعی



الف) ساخت های پدر سالارانه


پدر سالاری ، سلطه و تسلط مردان بر زنان در همه شئون اجتماعی است . بسیاری از مردان به اقتضای این ساخت اجتماعی ، تحمیل و اراده خود را در انتخاب همسر دختر یا خواهر خود ، حق مسلم خودشان می دانند و مخالفت با آن را « گستاخی دختران » تلقی می کنند .

ب) منزلت اجتماعی


پاره ای از ازدواج های تحمیلی در فرایندی شکل می گیرد که افرادی با داشتن طبقه اجتماعی بالا از دختری خواستگاری می کنند و والدین دختر به خاطر انتساب فرد به طبقه اجتماعی بالا علیرغم مخالفتهای دختر ، وی را مجبور به ازدواج می کنند .

علل و عوامل ازدواج های تحمیلی ( شیوه غیر مستقیم )


وجود شرایط سخت فردی ، خانوادگی و اجتماعی موجب می شود تا برخی از دختران ناخواسته تن به ازدواجی ناخواسته با فردی بدهند که موقعیت و شرایط مناسبی برای ازدواج ندارد . علل این انتخاب های ناخواسته را در سطوح فردی ، خانوادگی و اجتماعی به اجمال بررسی می کنیم :

1.علل فردی


ترس از فقدان خواستگار در آینده - ترس از افزایش سن و کاهش فرصت ازدواج- رهایی از تنهایی و اضطراب- اصرار خواستگار و ترحم نسبت به خواستگار- لجبازی با خواستگار قبلی- فرار از تحصیل

2.علل خانوادگی


رهایی از شرایط نامناسب خانه پدری- رهایی از امر و نهی های خانواده و کسب استقلال- رهایی ساختن والدین از اضطراب- رفع کدورت فامیل- نفوذ و فشارهای والدین .

3.علل اجتماعی


رهایی از تحقیر های اجتماعی- ورود به دنیای بزرگسالی و کسب احترام- رهایی از قضاوت های نادرست اجتماعی- رهایی از برچسب های اطرافیان- کسب جاه و مقام و تغییر موقعیت اجتماعی

پیامدهای ازدواج های تحمیلی


به اعتقاد روان شناسان ، ازدواج می بایست بر پایه اخلاق ، عشق ، محبت و درک متقابل دو انسان شکل بگیرد تا بتواند جوانه های امید و خوشبختی را به همراه آورد . اکراه در همسر گزینی ، این پیوند مقدس را بصورت یک کابوس وحشتناک در می آورد و زندگی فردی،خانوادگی و اجتماعی را با آسیب های جدی مواجه می سازد .

آسیب های فردی به سه دسته تقسیم می شود



1.آسیب های جسمی


اولین عوارض منفی ازدواجهای اجباری ( به ویژه در سنین پایین ) متوجه بدن و جسم زنان شده و بر سلامت جسمانی آنها تاثیر بسیار منفی بر جای می گذارد . دخترانی که در سنین پایین روانه خانه همسر می شوند علاوه بر حاملگی های ناخواسته و زود رس ، در معرض عوارض جبران ناپذیر جسمی قرار می گیرند . زایمان و شیردهی هم به این عوارض منفی اضافه شده و تاثیرات ازدواج های تحمیلی را چندان برابر می کند .

2.آسیب های روحی و روانی


اغلب دخترانی که به اجبار والدین راهی خانه همسر می شوند ، دچار اختلالات روحی و روانی می شوند و بهداشت روانی آنها به خطر می افتد . آنان به یکباره از کانون گرم خانواده جدا شده و سایه فردی را بالای سر خود می بینند که هیچ گونه علاقه و رغبتی به او ندارند . در واقع فقدان شبکه ارتباطی جهت آمیز میان زن و شوهر ، خانواده را به کانون درگیری و تضاد تبدیل می کند و تفاهم را که سنگ زیرین بنیان خانواده است ، ویران می کند .

3. آسیب های خانوادگی



الف) فرار از خانه


اجبار دختران به رهایی از تحمیل و تحمیل ازدواج بر آنان از سوی والدین ، احتمال اقدام به فرار از منزل را در آنان افزایش می دهد.

ب) انحطاط اخلاقی


نارضایتی و برآورده نشدن نیازهای عاطفی و روحی زنان ، زمینه و بستر مناسبی را برای فساد اخلاقی آنها مهیا می نماید . زیرا آنان خوشبختی و آرامش روحی خود را در سایه مردی دیگر جستجو می کنند.

آسیب های اجتماعی به دو دسته تقسیم می شود



1. عدم ثبت نکاح


معمولا ازدواج های اجباری که در سنین پایین انجام می شود ، در دفاتر رسمی ازدواج ثبت نمی شوند زیرا خانواده این دختران خصوصا پدران ، به غیر قانونی بودن اجبار در ازدواج دختر بخصوص در سنین پایین آگاهی دارند ، لذا این اتفاق را پنهان می کند.

2. افرایش جرائم و شبه جرائم


تحمل و اجبار در ازدواج که امری فردی ، شخصی و وابسته به رضایت طرفین است ، می تواند تعداد خانواده های آشفته و نابسامان را افزایش دهد ، جامعه ای که خانواده های آن فاقد آرامش و رضایت زناشویی است ، جامعه سالم و به دور از آسیب های اجتماعی نخواهد بود.
advertising